در شرایط بد اقتصادی با گرانی کتاب چکار کنیم؟

کتاب در وضعیت بد اقتصادی از خیلی از محصولات دیگر مظلوم‌تر واقع شده است. ما در شرایط تورمی، اول از همه به فکر خرید و تأمین کالاهای دیگر هستیم و در آخر اگر پولی ته جیب‌مان بماند و اندک علاقه‌ای هم به کتابخوانی داشته باشیم، به سراغ خرید کتاب می‌رویم. در صورتی که کتاب به‌عنوان محصولی ارزشمند، هیچ وقت نباید از سفره فرهنگی خانواده‌ها دور شود، اما هر چه می‌گذرد، تورم و بالا رفتن قیمت کاغذ، آن را از دسترس مردم دورتر می‌کند.

کوچک شدن سهم فرهنگی
معمولاً در برآوردهای مربوط به تورم، بیشتر از همه افزایش قیمت محصولات خوراکی و مصرفی به چشم می‌‌آید و کمتر کسی به کوچک شدن سهم و سفره فرهنگی افراد و خانوارها توجه می‌کند.
این کم‌توجهی در شرایطی اتفاق می‌افتد که بی‌توجهی به حوزه فرهنگ و دور شدن مردم از آن، آسیبی کمتر از بخش‌های دیگر ندارد. هر فرد همان‌طور که برای بقا به خوراک نیاز دارد، برای ساختن فکر، اندیشه و اعتلای زندگی‌اش نیازمند محصولات فرهنگی است.
متأسفانه نوسانات بازار ارز، بالا رفتن قیمت کاغذ‌ و شرایط اقتصادی تأثیر زیادی بر فروش کتاب و سایر محصولات فرهنگی گذاشته است. در این میان طبقه متوسط با داشتن دغدغه‌های فرهنگی بیشترین آسیب را می‌بیند.
طبقه متوسط به‌عنوان موتور محرک هر جامعه‌ای، علاقه و گرایش زیادی به خرید کتاب و سایر محصولات فرهنگی دارد و بیشترین مشتری این بخش به شمار می‌رود، اما تورم این سال‌ها، طبقه متوسط را به لحاظ اقتصادی ضعیف کرده تا بازار کتاب و نشر بخش مهمی از مشتری‌هایش را از دست بدهد.

بازی دو سر باخت گرانی
گرانی کتاب نه تنها صدای مشتریان، بلکه صدای انتشاراتی‌ها و کتابفروشی‌ها را هم درآورده است. کم شدن مشتری و فروش، روی درآمد کتابفروشی‌ها تأثیر منفی زیادی گذاشته است. افزایش قیمت کتاب به هیچ عنوان مطلوب انتشاراتی‌ها و کتابفروشی‌ها نیست و تحمل چنین شرایطی بسیاری از آنها را در آستانه تعطیلی قرار داده است.
طبق نتایج به‌ دست‌ آمده از بانک اطلاعاتی خانه کتاب و ادبیات ایران، میانگین قیمت هر کتاب، امسال ۷۷۰ هزار و ۴۵۴ ریال عنوان شده و نسبت به سال گذشته که ۵۰۶ هزار و ۲۴ ریال ثبت شده بود، افزایش ۵۳ درصدی داشته است. همچنین در سه ماه اول سال ۱۴۰۰ میانگین قیمت هر صفحه سه هزار و ۵۹۰ ریال بوده که با ۴۲ درصد افزایش در سال ۱۴۰۱ به پنج هزار و ۱۰۹ ریال رسیده است. آمار و ارقام به‌ وضوح نشان می‌دهد قیمت کتاب در بازه یک ساله با چه افزایشی روبه‌رو شده است که برای خریدار توجیه‌پذیر نیست.
تورم، سهم انتشاراتی‌ها و کتابفروشی‌‌ها را از اقتصاد کم می‌کند و از سودشان می‌کاهد. در حال حاضر گرانی کتاب وضعیت بازار نشر را به سمتی برده است که تیراژ کتاب‌ها روی رقم‌هایی مثل 500 نسخه یا کمتر بسته می‌شود. وقتی چنین رقمی را برای یک کشور 85 میلیونی در نظر‌ بگیرید، کاملاً به عمق فاجعه پی خواهید برد.
در چنین شرایطی کتابفروشی‌های محلی شرایط شکننده و حساس‌تری پیدا می‌کنند. آنها با از دست دادن هر مشتری، بخشی از بازارشان را از دست می‌دهند که برایشان جبران‌ناپذیر است. یکی از کتابفروشی‌های محلی در تهران درباره وضعیت بازار نشر می‌گوید: «در حال حاضر وضعیت به‌گونه‌ای است که هر کتاب در چاپ جدید، افزایش قیمت 30 تا 40 درصدی را تجربه می‌کند که گرانی زیادی را به همراه می‌آورد. خیلی از افراد با مقایسه قیمت کتاب‌های چاپ قدیم و جدید از خریدش منصرف می‌شوند و بالا رفتن قیمت‌ها نوعی دلسردی در این افراد به وجود می‌آورد.»
کتابفروش‌ها افزایش هزینه‌های جاری برای اداره یک مغازه را هم عامل دیگری برای سخت شدن کارشان می‌دانند. یعنی آنها از یک طرف باید با گرانی کاغذ و کتاب بجنگند که کم شدن مشتری را برایشان به دنبال دارد و از طرف دیگر باید هزینه‌های جاری‌شان را تأمین کنند؛ اتفاقی که بسیاری از کتابفروشی‌ها را در آستانه تعطیلی قرار داده است و هرچه می‌گذرد شاهد بسته شدن کتابفروشی‌های بیشتری در شهرها هستیم. بسته شدن هر کتابفروشی زنگ خطری برای آینده آن جامعه محسوب می‌شود و هر چقدر شهری خالی از کتاب و کتابفروشی شود، سیمایی ناخوشایندتر به خود خواهد گرفت.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و طرح‌های حمایتی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت از ناشران، کتابفروشان و کتابخوان‌ها راهکارهایی اتخاذ کرده است. طرح فروش فصلی کتاب یکی از ایده‌های خوب برای حمایت از بازار نشر بود. با این ایده که از سال 1394 شروع به کار کرد و همزمان با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی نمایشگاه کتاب به اوج فعالیتش در سراسر کشور رسید، تخفیفی 20 تا 30 درصدی برای خرید کتاب در نظر گرفته شد.
با وجود اینکه این طرح در زمانی محدود در هر فصل اجرا می‌شد، ولی در همان زمان کوتاه روزنه امیدی را برای کتابخوان‌ها ایجاد می‌کرد. بسیاری از کتابخوان‌ها خریدشان را برای رسیدن طرح فصلی می‌گذاشتند تا با هزینه کمتری کتاب‌های موردنظرشان را بخرند.
همزمان با گسترش ویروس کرونا و افزایش فعالیت‌های آنلاین در جامعه، نمایشگاه مجازی کتاب از راه رسید تا باری هر چند کوچک از دوش ناشران و علاقه‌مندان به کتاب بردارد.
امسال مسئولان جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب، ایده دیگری را برای حمایت از کتابخوان‌ها و کتابفروشی‌ها دنبال کردند.
علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در آبان امسال ادامه نیافتن اجرای طرح فروش فصلی کتاب را اعلام کرد و گفت: به جای این طرح، سامانه خرید از کتابفروشی‌ها راه‌اندازی شده است. در این سامانه هر فرد با کد‌ملی‌اش در صورت خرید 400 هزار تومان کتاب، از یارانه 100 هزار تومانی برخوردار می‌شود.
معمولاً مردم از چنین ایده و طرح‌هایی استقبال می‌کنند ولی گرانی کتاب در سال‌های اخیر به حدی بود که سخت می‌توان مردم را دوباره با کتاب و کتابخوانی آشتی داد. اجرای این طرح‌ها خوب است؛ هرچند بیشتر در حکم مسکن برای یک مقطع است و تأثیری گذرا بر بازار نشر می‌گذارد و راه علاج نیست.
با این همه، مدیران برخی انتشاراتی‌ها چنین طرح‌هایی را بی‌فایده یا کم‌فایده می‌دانند و معتقدند تا وضعیت اقتصادی به ثبات نرسد، نمی‌توان به بازار نشر امیدوار بود. رضا حاجی‌آبادی، مدیر انتشارات هزاره ققنوس درباره تأثیر چنین طرح‌هایی بر میزان فروش کتاب گفت: «بعید می‌دانم تأثیر چندانی داشته باشد! کما اینکه شبیه این کار‌ها هر سال انجام می‌شود. همین الان که بحث اعطای ۱۰۰‌ هزار تومان به هر ایرانی مطرح شده است، مگر پول چند کتاب می‌شود؟ نهایتاً یک کتاب! معمولاً الان قیمت یک کتاب به طور متوسط حدود ۱۰۰‌ هزار تومان است و این مبلغ رقمی نیست که باعث تشویق مردم بشود تا بر اساس آن بروند و کتاب بخرند.»
البته برخی مدیران انتشاراتی‌ها نظری خلاف این صحبت دارند. هادی طالع‌خرسند مدیر انتشارات خرسندی معتقد است: «آیا کتاب در ایران به معنی واقعی گران است؟ با توجه به هزینه‌هایی که دانشجویان و مردم صرف می‌کنند، چند درصد بودجه ماهانه یک دانشجو صرف خرید کتاب می‌شود؟ اگر اینها را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم کتاب گران نیست، اما مردم حاضر نیستند برای آن زیاد خرج کنند.»

کتابخوان‌های حرفه‌ای و دور زدن گرانی
برای قشر کتابخوان، هیچ چیزی نمی‌تواند مانع کتاب خواندن شود. برای کتابخوان‌های حرفه‌ای اگرچه گرانی آزاردهنده است ولی نمی‌تواند سدی برای نخریدن کتاب ایجاد کند. آنها در سخت‌ترین شرایط راهکارهای خودشان را پیدا می‌کنند و به کتاب محبوب‌شان می‌رسند.
برای کتابخوان‌ها خرید از نمایشگاه و طرح‌های تخفیف‌دار فرصت خوبی است که معمولاً این قشر به خوبی از آن استفاده می‌کنند. عضویت در کتابخانه با اینکه فکر خوبی به نظر می‌رسد ولی مناسب همه نیست. بسیاری از عاشقان کتاب دوست دارند کتاب محبوبشان را برای همیشه در کتابخانه شخصی‌شان داشته باشند و آن کتاب به بخشی از آرشیوشان تبدیل شود. آنها همچنین موافق خواندن با عجله کتاب نیستند و معتقدند باید کتاب را جرعه جرعه خواند تا کاملاً در روح و جان ته‌نشین شود. گرفتن کتاب از کتابخانه و پس دادن آن سر موعدی مشخص، ایده خوبی برای این افراد به شمار نمی‌رود.
برای عاشقان کتاب‌ها راهکارهای دیگری نیز وجود دارد که یکی از آنها تبادل کتاب است. گاهی تبادل کتاب خوانده شده با کتابی دیگر در فضای مجازی انجام می‌شود و افراد در صفحات مجازی مربوط به کتاب، کتاب مورد علاقه‌شان را پیدا می‌کنند. مرکز تبادل کتاب در چهارراه ولی‌عصر یکی از مراکزی است که در این زمینه فعالیت می‌کند و پاتوق خوبی برای خوره‌های کتاب ایجاد کرده است.
یکی دیگر از کارهای کتابخوان‌ها در شرایط گرانی، خرید کتاب‌های دست‌دوم است. در این سال‌ها بازار فروش کتاب‌های دست‌دوم رونق زیادی پیدا کرده و بسیاری از کتابفروشی‌ها در کنار فروش کتاب‌های نو، کتاب‌های دست‌دوم را هم به فروش می‌رسانند.
بسیاری از کتاب‌های دست‌دوم از ظاهر تمیزی برخوردارند و برای خواننده‌اش توجیه اقتصادی مناسبی برای خرید دارد. این کتاب‌ها به نسبت کتاب نو با قیمت کمتری به فروش می‌رسند و خریدشان برای کتابخوان‌های حرفه‌ای کاملاً مقرون به صرفه است. با گشت و گذاری در فضای مجازی می‌بینیم که تعداد صفحات و سایت‌های فروش کتاب‌های دست‌دوم افزایش پیدا کرده که توجه به همین موضوع نشان می‌دهد خرید کتاب‌ در وضعیت بد اقتصادی برای بخشی از مردم از اولویت بالایی برخوردار است.