آغاز و پایان فیلمنامه «دختر» در کافه میگذرد. در واقع پاشنه آشیل فیلمنامه «دختر» (با فرض اینکه نسخه در حال اکران همان نسخه جشنوارهای فیلم باشد) پایانبندی گلدرشت و اضافهگوی آن است. به ظن این قلم، آغاز و میانه فیلم به خوبی سروشکل گرفته و مخاطب را برای همراهی با اثر قانع میکند اما پایانبندی اثر از مرحله تحول ستاره (ماهور الوند) و عمهاش (مریلا زارعی) در اتاق خواب تا بیان مانیفستهای درشتنمای دختران جوان درون کافه پایان فیلم، به نقطه ضعف فیلمنامه «دختر» بدل شده است.
مشخصا دیالوگهای گلدرشت عمه در مورد اینکه «من درباره پدرت اشتباه کردم و تند رفتم و…» از یک سو و از سوی دیگر بیان طولانی و بهشدت نخراشیده نظریات و مدل نگاه دوستان ستاره در دورهمی وداع در کافه به نوعی از اعتبار فیلمنامه میکاهد. در واقع فیلمنامهای که تا پیش از این دو سکانس به شکلی روان و زیرپوستی به بیان مفاهیم مدنظرش میپرداخته است به یکباره سراغ مستقیم و درشتگویی میرود و این یعنی شلیک تیر خلاص به فیلمنامه. مشخص نیست که چرا فیلمنامهنویس تاکید داشته است که جنس مغموم شدن عمه و غصهدار شدنش در اثر برخورد با برادر بزرگش با دیالوگهای بهشدت نامتوازن با کلیت اثر بیان شود و نه در قالب یک رفتار مثلا قرار دادن یک استکان چای مقابل برادر (در کلیشهایترین شکل ممکن) یا چرا باید مرز میان تصمیم دختر قدیم با دختر جدید (ستاره) بهشدت برجسته شود و آن هم در یک سکانس در اتاق خواب و با دیالوگهایی نچسب. مشخص نیست که چه اصراری وجود داشته تا دیدگاههای مختلف دختران جوان فیلم به صورتی مطول روایت شود و در نهایت دلبستگی ستاره به واقعیتها و آداب بومی را با برگشتنش به کافه و بردن ظرف قدیم به جا مانده در کافه به مخاطب منتقل شود. به وضوح بخش عمدهای از این دیالوگهای اضافه و بیربط به قواعد کلی داستانگویی در خود این فیلمنامه است؛ به بیان دیگر ناقض قاعدهای است که خود فیلمنامهنویس از ابتدا وضع کرده است. چه سکانس بینظیری است به پشت بام رفتن آقای عزیزی برای درست کردن دودکش خانه خواهرش زیر برف و چه نمای زیبایی است برگشتن دختر به کافه برای برداشتن ظرفی که نماد بستگی او به اصالتهای بومی و فرهنگی خودش است و چه حیف که این دو نما که هر دو میتوانستند پایانهای خوبی برای فیلمنامه باشند در میان بیان شعری برخی مفاهیم در انتهای فیلم کمرنگ شده یا گم شدهاند. در پایان اما کملطفی است اگر از بازی خوب فرهاد اصلانی سخن به میان نیاوریم و یادآوری نکنیم که اصلانی به وضوح لایق دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فجر بود که البته در حقش جفا شد.
منبع اعتماد