آلفرد هیچکاک تعریف ساده و در عینحال جامعی برای «فیلم خوب» ارایه داده است و فیلم خوب را فیلمی میداند که مخاطبش را خسته نکند ولی در محافل عمومی و گاها تخصصیتر سینمایی همیشه فیلم خوب و استاندارد با فیلم پرفروش دچار اختلاط میشود و فروش زیاد یک فیلم نمادی از خوب و کاملبودن فیلم به حساب میآید و سازندگان و طرفداران فیلم آن را بهانهای برای موفقیت بیچونوچرای فیلم میدانند. اما واقعیت این است که فیلم خوب و استاندارد، فیلمی است که همزمان مورد توجه و علاقه عموم و خواص و کارشناسان قرار بگیرد و هردو از تماشای فیلم لذت ببرند. نه اینکه خیلی بفروشد و مخاطب عام داشته باشد، نه اینکه تنها مورد توجه خواص، محافل هنری و روشنفکری قرار بگیرد. نمونه این نوع فیلم در سینمای ایران میتواند آژانس شیشهای ساخته ابراهیم حاتمیکیا در سال ١٣٧۶ باشد، که نهتنها مورد توجه جامعه هنری و منتقدان قرار گرفت، بلکه توجه عوام و مخاطبان نهچندان جدی سینما را هم جلب کرد. با این مقدمه نگاهی داریم به پرفروشترین فیلمهای سینمای بعد از انقلاب و تحلیلی که در پی آن ارایه خواهد شد:
روند پرفروشترین فیلمها در سینمای ایران، روند متفاوت و متغیری است. پس از انقلاب اسلامی و تحولاتی که در ساختار سیاسی کشور حاصل شد، سینما نیز بهعنوان یکی از مدیومهای برتابنده جامعه و حکومت تابع شرایط بود و فیلمهای سیاسی اوایل انقلاب در سالهای ١٣۶١ تا ١٣۶۵ بیانکننده حقیقت این موضوع است. بعد از آن دوره گونه کم کار شده و نادر اکشن در سینمای ایران ظهور و پس از اندکی به فراموشی سپرده شد. «کانی مانگا» ساخته مرحوم سیفالله داد و «عقابها» ساخته ساموئل خاچکیان نمونه این گونه مهم و تاثیرگذار است. گونه مهم و تاثیرگذاری که هرچقدر در سینمای صنعتی و سرگرمیساز آمریکا جدی گرفته میشود و فروش میکند در سینمای نحیف ما به رسمیت شناخته نشد یا حمایت نشد. هرچند فیلمهای موسوم به دفاعمقدس و به اصطلاح جنگی موج وسیعی را در زمان جنگ و ادامه آن در بین فیلمسازان بهوجود آورد ولی هیچگاه نتوانست بهعنوان پرفروشترین فیلمسال لقب بگیرد.
ژانر کودک و نوجوان: گونه مورد استقبال و پرفروش تا اوایل دهه ٨٠ بود. ایرج طهماسب، کامبوزیا پرتوی و مرضیه برومند مهمترین فیلمسازان این گونه مهم و فراموش شده سینمای ایران بودند که طهماسب و برومند با نگاهی به تاریخ سینمای ایران و اقبال مردمی به ساخت این فیلمهای سینمایی با محوریت عروسکها دوباره در سالهای ابتدایی دهه ٩٠ به بازسازی و ادامه آن جریان پرداختند که هیچکدام نتوانست به موفقیت اولیهاش برسد.
ژانر ملودرام اجتماعی- عاطفی: دومین گونه مورد توجه و پرمخاطب سینمای ایران از نظر فروش گیشه این ژانر است که البته اقبال عمومی برای ساختش بین فیلمسازان و مردم وجود دارد، ولی از سال ١٣٨٠ که «سگکشی» ساخته بهرام بیضایی با موضوعی جدی و تا حدی اجتماعی و سیاسی فاتح گیشهها شده بود، دیگر هیچ فیلمی در این گونه نتوانست جلب توجه و مخاطبان گسترده کسب کند و رتبه اول سینمای پرفروش سال خود را به دست آورد.
ژانر کمدی: مهمترین و پراستقبالترین گونه سینمای ایران که هرچقدر در سالهای اولیه انقلاب مهجور و بیاستفاده بود (تا سال ١٣٨٢ مهمترین فیلم کمدی که در جدول پرفروشها قرار میگیرد «اجارهنشینها» ١٣۶۶ ساخته مهرجویی و «مرد عوضی» ١٣٧٧ ساخته هنرمند است) در سالهای اولیه دهه ٨٠ تا همین اواخر گونه مورد استقبال مردم، فاتح اصلی گیشهها و آغازگر جریان «میلیاردیهای سینمای ایران» قرار گرفت. جریانی که با «توکیو بدون توقف» ساخته عالمزاده در سال ١٣٨٢ شروع شد و با «مارمولک»١٣٨٣، «مکس١٣٨۴» و «آتشبس» ١٣٨۵ به اوج رسید و سهگانه دهنمکی یعنی «اخراجیها» آن را به تثبیت رسانید. پدیده مسعود دهنمکی و ظهورش در سینمای ایران به دنبال فعالیتهای رادیکال ژورنالیستیاش در مطبوعات، مهمترین بحث و جدل را در سینمای ایران و فروش فیلمها بهوجود آورد و عدهای موفقیت دهنمکی در جذب مخاطب و پرفروششدن فیلمهایش را به دلایل غیرسینمایی و فرهنگی مربوط کردند و تعدادی شخصیتپردازیهای جذاب، شوخیهای بهروز و غیرتکراری را عامل اصلی میلیاردیشدن فیلمهایش و توفیقی واقعی برایش به حساب آوردند و در پی مصاحبهها و تحلیلها بر آن شدند رمز و راز این موفقیت را کشف کنند.
ژانر بلاک باسترها یا پروژههای فاخر: اینگونه که نخستینبار در دولت قبل شروعش کلید خورد با حمایتهای دولتی و سازمانها و با نیم بها کردن بلیت توانست سهم زیادی در جلب توجه مردم و فروش فیلمها کسب کند. ولی ناگفته پیداست از آنجایی که سینما یک هنر مردمی است و هرگز با سفارش و حمایت حفظ و ماندگار نمیشود، این گونه سینمایی هم مثل آثار مهم سینمای آمریکا و قهرمانپروریهای دیرینهاش عمر زیادی نخواهد کرد و جای خود را بهگونههای جذابتر و خلاقانهتر خواهد داد.
غایبان لیست پرفروشترینها: همانطور که در مقدمه گفته شد: فروش یک فیلم لزوما دلیلی برای موفقیت آن محسوب نمیشود و فیلمسازان مهم و تاثیرگذار زیادی در تاریخ سینمای بعد انقلاب وجود دارند که با وجود تاثیرگذاری و اهمیت فیلمهایشان هرگز در لیست فیلمهای پرفروش جایی ندارند که این نیز در جای خود قابلتحلیل و بررسی خواهد بود که چرا مردم از آثار مهم و تاثیرگذاری که در ادامه میآید آنطور که باید و شاید استقبال نکردند یا دلایل دیگری در ارایه آمارها سبب اشتباه در تحلیل این قضیه شده است. در ادامه به مهمترین فیلمها و سازندگانشان که با وجود استقبال نتوانستند پرفروشترین فیلمسال شوند میپردازیم، باشد که منبعی برای تحلیل و شناخت بیشتر مردم و سینمای فاخر ایران زمین باشد.
ابراهیم حاتمیکیا که به گمان خیلی از سینمادوستان و صاحبنظران بزرگترین فیلمساز بعد انقلاب است در این لیست غایب است و فیلم «آژانس شیشهای» به سادگی و با حمایتهای بیشتر میتوانست در فهرست پرفروشترینهای آن سال قرار بگیرد. به همراه حاتمیکیا بزرگانی چون فرهادی با «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین»، بنیاعتماد با «روسری آبی» و «زیرپوست شهر»، تقوایی با «ناخدا خورشید»، علی حاتمی با «مادر» و مسعود کیمیایی با «اعتراض» میتوانستند در فهرست فیلمسازان پرفروش سینمای ایران قرار بگیرند که این مهم تابهحال برای ایشان محرز نشده است.
در انتها باید اشاره کنم مسعود دهنمکی با ۴ بار صدرنشینی در جدول پرفروشهای سینمای ایران رکورددار است و پس از آن طهماسب با ٣ بار و هنرمند، افخمی، میلانی، مخملباف و ایرج قادری هر یک با دوبار صدرنشینی رتبههای بعدی را در جدول پرفروشان سینمای ما دارند.
در آنالیز ژانرها هم گونه سینمایی کمدی با ١٢ فیلم رتبه نخست و موردپسندترین فیلم مردم ایران لقب گرفته است و پس از آن ملودرام با ٨ فیلم در رده دوم قرار میگیرد و گونههای سیاسی، اکشن و پروژههای فاخر نیز با ٢ فیلم از نادرترین و مهجورترین ژانرهای پرمخاطب سینمای بعد انقلاب محسوب میشوند.
منبع شهروند