دو سال از عمر دولت سیزدهم میگذرد و این زمان خوبی برای بررسی فعالیتهای فرهنگی دولت در حوزه کتاب و نشر به شمار میرود. محمدمهدی اسماعیلی در ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ با گرفتن رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد و کمی بعد فعالیتهایش را به طور رسمی در این وزارتخانه آغاز کرد. حوزه کتاب و نشر از همان زمان تا به امروز با چالشها و مسائل مختلفی دست به گریبان بوده و دولت گاهی سعی کرده با اجرای سیاستهایی وضعیت موجود را بهبود ببخشد و گاهی دیگر از کنار بعضی کمبودها و مشکلات بیتفاوت رد شده است. بررسی بهتر و دقیقتر فعالیت و اقدامات مدیران و مسئولان فرهنگی دولت سیزدهم چشمانداز کاملتری جهت کارهای انجام شده به ما میدهد.
راهاندازی سامانه خرید از کتابفروشیها
اولین کار جدی خانه کتاب در دولت جدید، کنار گذاشتن طرح فروش فصلی کتاب و جایگزینی آن با سامانه خرید از کتابفروشیها بود. این کار در ابتدا منتقدان خودش را داشت چرا که طرح فروش فصلی میان کتابفروشان و مردم جا افتاده بود و جمع کردن آن و راهاندازی یک طرح دیگر نیاز به زمان و هزینه داشت.
علی رمضانی در جایگاه مدیرعامل خانه کتاب با هدف دسترسی تمام مردم به کتابها، سامانه خرید از کتابفروشی را راهاندازی کرد و با اعطای یارانه ۴۰۰ هزار تومانی به هر کد ملی به دنبال ترویج کتابخوانی بود.
این ایده همانند هر ایده دیگری معایب و مزیتهای خودش را داشت. نخست آنکه طرح فروش فصلی در طول سال، چهار مرتبه برگزار میشد و در این مدت کتابفروشیها با اعمال تخفیف بر روی کتابهایشان، شرایط نسبتا خوبی را جهت خرید کتاب فراهم میکردند. حال کنار گذاشتن آن طرح و جایگزینیاش با طرحی دیگر، به سادگی میسر نبود.
بالا رفتن قیمت کاغذ و گرانی بیش از حد کتاب در سالهای اخیر، دولتها را به فکر حمایت و دادن یارانه انداخته است. گرانی کتاب در گذشته برای مسئولان فرهنگی کشور خیلی ایجاد حساسیت نمیکرد، ولی وضعیت اقتصادی سالهای اخیر و بالا رفتن افسارگسیخته قیمت کاغذ و به تبع آن کتاب، مسئولان وزارت ارشاد را به فکر چاره و حمایت انداخته است.
در این مدت سامانه خرید از کتابفروشی توانسته کتابفروشیهای زیادی را از سراسر کشور جذب کند و از این بابت فرصت خوبی را برای همه جهت خرید کتاب فراهم کرده است، اما موضوع اصلی به قیمت کتاب برمیگردد. اعطای یارانه ۴۰۰ هزار تومانی جهت خرید کتاب در طول سال، رقم کم و ناچیزی به حساب میآید.
خانه کتاب برای تشویق، ترغیب و حمایت مردم به خرید کتاب و کتابخوانی باید حمایتهای مالی بیشتری را انجام دهد.
نکته دیگر آنکه سامانه خرید از کتابفروشی ایده خوبی جهت دسترسی مردم به کتابهاست فقط هنوز جای کار دارد. اول اینکه بین عموم مردم جا نیفتاده است و خیلیها از وجود چنین سامانهای بیخبر هستند. دوم آنکه اگر هر چند وقت یک بار، طرحهای تشویقی خرید کتاب در آن گذاشته شود تا کتابخوانهای بیشتری را به سمت خود جذب کند.
امیدواریم این طرح مثل صدها طرح و ایده دیگری یک کار موقتی نباشد و با کار کردن بر روی آن، برای بهبودش تلاش کافی شود.
محل برگزاری نمایشگاه کتاب
هنوز نمایشگاه کتاب صاحب یک مکان دائم و مناسب نشده است و چالش و سرگردانی بین انتخاب مصلی تهران و شهر آفتاب وجود دارد. چنین آشفتگیای زیبنده فضای فرهنگی کشورمان نیست که تازه چند ماه مانده به شروع نمایشگاه کتاب، مدیران مربوطه تصمیم بگیرند آن را کجا برگزار کنند.
نمایشگاهها در همه جای دنیا جایی ثابت برای برگزاری دارند و نمایشگاه کتاب هم باید جایی ثابت و مناسب برای خودش پیدا کند. مصلای تهران به هیچ عنوان مکان مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب نیست و اگر معاون فرهنگی وزیر ارشاد و مدیر خانه کتاب، دغدغه این موضوع را دارند، از همین امروز باید به فکر نمایشگاه کتاب سال آینده باشند.
مصلای تهران به هیچ عنوان با هدف برپایی نمایشگاه کتاب ساخته نشده و در تمام این سالها از روی ناچاری نمایشگاه کتاب در آن دایر شده است. مصلای تهران در یکی از شلوغترین مناطق تهران قرار گرفته و برگزاری نمایشگاه کتاب در آن، موجب برهم خوردن نظم، ایجاد ترافیک و هرج و مرج میشود.
شهرداری تهران هزینه زیادی جهت ساخت مجموعه شهر آفتاب کرده و مشخص نیست چرا مسئولان ارشاد از برگزاری نمایشگاه در آنجا طفره میروند. درست است شهر آفتاب با مرکز تهران فاصله دارد، ولی با راهاندازی خطوط مترو و ایستگاههای اتوبوس، مشکل مردم از بابت رفت و آمد حل میشود. اگر شهر آفتاب نظر مدیران ارشاد را تامین نمیکند باید هرچه زودتر فکری برای مکان جدید باشند.
قاچاق کتاب و حمایت نشدن نویسندگان، مترجمان و ناشران
قصه پرغصه قاچاق کتاب سر درازی دارد و مشخص نیست کدام دولت میخواهد جلوی این جریان بایستد. اگرچه قاچاق کتاب از گذشته هم بوده، ولی هیچ گاه تا این اندازه پررنگ و افسارگسیخته کار نکرده است.
فعالیت افراد سودجو در حوزه نشر مثل موریانه در حال خوردن بدنه اصلی فرهنگ کشور است. کتابی که با هزاران زحمت توسط یک نویسنده یا مترجم نوشته میشود و تمام مراحل قانونی را جهت چاپ پشت سر میگذارد، پس از رسیدن به کتابفروشیها، خیلی راحت توسط افرادی با اندکی تغییر در محتوا، دوباره از وزارت ارشاد مجوز میگیرد و به صورت گسترده چاپ میشود.
نبود قانون درست در این زمینه اتفاق غمانگیز حوزه نشر در سالهای اخیر بوده است. تعلل مسئولان ارشاد در جهت قانونگذاری و حمایت از نویسندگان و مترجمان، وضعیت را وخیمتر از گذشته کرده است.
اگر وزیر ارشاد و معاونانش در این مورد همچنان دست روی دست بگذارند و کاری جهت حل موضوع نکنند، باید فاتحه همین تیراژ ۱۰۰ یا ۲۰۰ تایی کتاب را خواند. تا الان ارادهای جدی از سوی مسئولان وزارت ارشاد جهت مقابله با کتابسازی و قاچاق کتاب دیده نشده است و این موضوع یکی از ضعفهای پررنگ این دولت به حساب میآید.
امید داریم در سالهای باقیمانده از دولت سیزدهم، وزیر ارشاد و معاونانش قدمی اساسی و محکم در این راه بردارند و یک یادگاری نیک از خودشان در راه مبارزه با قاچاق کتاب به جا بگذارند.