برنامه سینمایی «هفت» بدون هیچ تغییری، پس از یک ماه و اندی تعطیلی با یادبود «عباس کیارستمی» آغاز شد و تحت تاثیر بدرود حیات این هنرمند پیش رفت و بهروز افخمی با لفظ «استاد ما» از این چهره بین المللی یاد کرد و این برنامه را پیش برد.
به گزارش هفت هنر، برنامه سینمایی «هفت» پس از مدتی تعطیلی که به واسطه حجم برنامههای ماه رمضان رخ داده بود و پس از یک موج بلند حاشیهسازی، بدون هیچ تغییری مجدداً به صورت زنده پخش شد. «هفت» در بازگشت مجدد به آنتن شبکه سوم سیما، با مشکلات فنی آغاز شد و از ساعت 00:20 بامداد روز شنبه پخش شد.
بهروز افخمی مجری این برنامه در ابتدای این برنامه با ابراز تاثر از بدرود حیات «عباس کیارستمی» هنرمند برجسته کشورمان، با اشاره به اینکه اکثر هنرمندان برای استقبال از پیکر این هنرمند به فرودگاه رفتهاند، عنوان کرده کوشیده تا این برنامه بتواند ادای احترامی به کیارستمی باشد که افخمی با لفظ «استاد ما» از این سینماگر برجسته یاد کرد.
افخمی درباره کیارستمی گفت: کیارستمی در مصاحبه ای میان زنده ماندن آثار یا خودش، زنده ماندن خودش را آرزو کرده است. جمله عجیبی است. من فکر می کنم حرف عباس کیارستمی به معنای بی اهمیت تلقی کردن آثار هنری نیست، بلکه به معنای بااهمیت تلقی کردن زندگی است. فرصت بی همتای حضور در دنیا، زندگی کردن، تجربه کردن و خلق هنر است.
وی در بخشی دیگر از سخنان گفت: رحلت بهمن زرین پور و ملیحه نیکجومند از هنرمندان کشور را نیز تسلیت عرض می کنیم. برنامه امشب ما تحت تاثیر رحلت عباس کیارستمی قرار گرفته است. امیدواریم امشب تا حد امکان برنامه ای قابل توجه و ادای احترام به استادمان تهیه کنیم.
سپس کلیپی پخش شد که به کارنامه و تاریخچه فعالیت کیارستمی پرداخت و با بازگشت دوربین به استودیوی هفت، علیرضا رئیسیان کارگردان سینما و از چهرههای نسبتاً نزدیک به کیارستمی در کنار افخمی حضور یافت و افخمی گفت و گو درباره کارنامه کیارستمی را با اشاره به اینکه آموزش سینما را در کانون پرورش فکری و زیر سایه روح حاکم کیارستمی بر سینمای کانون فرا گرفته، از مسافر به عنوان یک اثر کلاسیک و داستان گو یاد کرد.
رئیسیان که تنها فیلمسازی است که دو فیلمنامه از کیارستمی کار کرده است درباره کیارستمی گفت: فیلمنامه «سفر» را از طرف فارابی و «ایستگاه متروک» را به پیشنهاد خود کیارستمی از ایشان ساختهام. سینمای کیارستمی تکرارشدنی نیست، تقلیدشدنی است اما تکرار شدنی خیر! کیارستمی سینمای کلاسیک را به خوبی بلد بود. اگر بخواهیم ژورنالیستی به آثار کیارستمی نگاه کنیم می توانیم آنها را به دور از داستان بدانیم اما او اشراف کاملی به سینمای داستانی داشت.
این کارگردان سینما تاکید کرد: نانی مورتی روش پیشبرد داستان فیلم هایش را تحت تاثیر کیارستمی عنوان می کند. کیارستمی در دو فیلم آخر خود جهان کودک را کنار می گذارد و به داستان های بزرگسال روی می آورد. جهان بینی کیارستمی خیلی پخته بود. برخلاف اینکه خیلی ها فکر می کنند استفاده از نابازیگر در فیلم های کیارستمی آسان است، اتفاقا ساخت اینگونه فیلم ها و استفاده از نابازیگران بسیار سخت است.
سپس احمدرضا معتمدی کارگردان سینما و استاد دانشگاه روی خط تلفن آمد و درباره کیارستمی گفت: نمی توان ارزش کارهای کیارستمی را فقط به خاطر بردن جوایز مختلف عنوان کرد. کیارستمی سینما را در ذات و غریزه خود داشت. بو می کشید. سینما از ایده شروع می شود. او کسی بود که ایده زندگی را از دل حادثه ای مثل زلزله رودبار بیرون می کشید. زلزله ای که باعث مرگ است. کیارستمی زبان سینما را در جهان توسعه داده است. اهمیت آقای کیارستمی برای نخبگان فرهنگی کشور همیشه روشن بوده است.
در ادامه علیرضا رئیسیان در پاسخ به سوال افخمی درباره تصویری که این روزها بی بی سی و رسانه های خارجی از کیارستمی می سازند که او در ایران ممنوع الکار بود، چه میزان واقعیت دارد، گفت: خود او هیچ وقت این تمایل را ابراز نکرده است و من نیز تعجب می کنم. او واقعا نمی دانست پروانه ساخت چیست و چگونه باید بگیرد. اصلا چه کسی جرات داشت که به او مجوز ساخت ندهد. این کاملا منتفی و کذب است. اصلا چنین چیزی وجود نداشت ولی امکان نمایش خوب برای او به وجود نیاوردند. این یک واقعیت است. اینکه چرا برخی فیلم های او اینگونه مهجور ماند، برای من نیز جای تعجب است! ولی او هیچگاه وارد مناقشه ها نشد و فریادهای اعتراضی سر نداد. ای کاش ما با حال بهتر و درست تری فیلم هایش را اکران می کردیم، و این شور امروز با درک بهتر آثار او رخ می داد؛ نه صرفا یک حرکت اجتماعی.