این ‌روزها صحبت از یک گونه تازه از گردشگری است؛ گردشگری «مرزی»

مرزها شاید همه را به یاد جنگ‌ها و منازعات سیاسی بین کشورها بیندازند. مرزها شاید ساخته دست بشر باشند و برای انسان‌ها دردسر‌های زیادی از مهاجرت غیرقانونی تا دیگر امور به همراه داشته باشند، اما امروزه مرزها یک جنبه جالب توجه نیز پیدا کرده‌اند و آن هم این‌که خود پدیده «مرز» تبدیل به جاذبه گردشگری شده است. مرزهایی که روزگاری کارکردهای سیاسی داشته و برای جدا کردن دو واحد مختلف جغرافیای سیاسی به کار می‌رفته‌اند، این روزها یک عنصر مهم در صنعت گردشگری  هستند. شاید در گذشته انسان از شنیدن نام مرز حس خوشایندی پیدا نمی‌کرد، اما اکنون می‌توان از مرزها تصویری خوب در ذهن داشت تنها به دلیل گسترش مفهوم گردشگری تا جایی است که حتی مفهوم «مرز» را هم درنوردیده است.
این روز‌ها مرز‌ها تنها جداکننده دو واحد در جهان جغرافیای سیاسی نیستند. امروزه مرز‌ها می‌توانند خودشان به مثابه جاذبه گردشگری عمل کنند. پس باید با یک دید متفاوت به مرز‌های کشور‌ها نگاه کنیم. مناطق مرزی ایران به دلایل جغرافیایی و بعضا فرهنگی با مسأله کمبود امکانات و نبود سرمایه‌گذاری‌ مواجه هستند. همین موضوع باعث شده است که زیرساخت‌های مناسب برای توسعه این مناطق به وجود نیاید. در نتیجه همواره نقاط مرزی و حاشیه‌ای ایران جزو نقاط محروم کشور هستند.
مرز به‌عنوان یک پدیده هیجان‌انگیز می‌تواند یک جاذبه فرهنگی برای گردشگران باشد. مرز‌ها پدیده‌ای است که تجربه‌ای ملموس از تفاوت را در جلوی چشمان گردشگر می‌گذارد؛ تفاوتی که بین دو واحد جغرافیای سیاسی وجود دارد. اگر این مرز‌ها طبیعی باشد که به صورت ملموس برای هر گردشگر قابل‌ مشاهده است. مرزهای طبیعی خودشان یک جاذبه گردشگری مهم به حساب می‌آیند. علامت‌گذاری‌هایی که در مرزها وجود دارد، خصوصا به وسیله عوارض طبیعی مثل رودخانه یا خط‌الرأس کوه‌ها می‌تواند گردشگران فراوانی را جذب کند. در کنار این پدیده‌های ملموس و قابل مشاهده آن حس ادراکی حس دو مکان متفاوت که یک خط به‌عنوان مرز آن را از هم جدا می‌کند برای هر گردشگری جالب توجه است؛ این‌که در نقطه‌ای قرار داشته باشد که دو مکان جغرافیایی دو کشور متفاوت را از هم جدا می‌کند برای گردشگر لذت‌بخش است.
تفاوت را حس کنید
گردشگر معمولا به دنبال هیجان و تجربه‌کردن حس تفاوت است. سفر برای تجربه‌های جدید است. مرزها هم نقاطی هستند که این حس تفاوت را به‌صورت مشهودتری می‌توان در آنجا تجربه کرد. گردشگر باید بتواند این حس متفاوت در مرز‌ها را درک کند، به نوعی که حتی می‌توان در یک لحظه او را در دو کشور دید. حس این‌که در یک لحظه مشخص گردشگر دو کشور باشی، قطعا برای هر کسی و هر گردشگری تجربه‌ای ناب و جذاب است. بگذارید یک مثال عینی بزنیم؛ مثلا مرز بین هلند و بلژیک تنها با یک خط روی زمین ترسیم شده است. در آن منطقه کافی‌شاپ‌های فراوانی وجود دارد. هر گردشگری می‌تواند این تجربه جالب را داشته باشد که یک پایش را در بلژیک بگذارد یک پایش را در هلند؛ بعد عکس یادگاری بگیرد و ادعا کند در یک لحظه در دو کشور بوده است. همین وضع در مورد مرز آمریکا و کانادا هم وجود دارد. چشم‌اندازی که از یک طرف مرز، آن طرف مرز را ببینیم برای هر کسی جالب است. در اینجا ما در کشور خودمان این تجربه جالب را در منطقه مرزی با کشور عراق داریم. در کل‌تپه در استان کرمانشاه از توابع شهرستان پاوه از بالای کوه‌های اورامانات دشت‌های حلبچه در منطقه اورامانات کردستان عراق را می‌توان دید که همین نمونه، یک جاذبه گردشگری است یا در استان آذربایجان‌غربی می‌توان از این سمت رودخانه ارس آن طرف کرانه ارس در جمهوری آذربایجان را دید و عکسی به یادگار انداخت. یکی دیگر از جاذبه‌های مرز‌ها در مناطقی است که مرز‌ها دو دنیای متفاوت فکری و ایدئولوژیک را از هم جدا می‌کنند، نیز می‌تواند جالب باشد. خصوصا بعد از پایان جنگ سرد این جاذبه چند برابر محسوب می‌شود؛ چون در تاریخ می‌توان گشت زد. مثلا دیوار برلین هنوز هم یک جاذبه گردشگری است. دیوار نیکوزیا که هنوز هم فعال است، این روز‌ها در قبرس یک جاذبه گردشگری شده است. مرز بین کره‌جنوبی و شمالی یک جاذبه پر بازدید گردشگری است. در‌واقع استحکامات نظامی کره‌جنوبی و شمالی می‌تواند یک جاذبه گردشگری باشد که حتما برای همه گردشگران یک تجربه هیجان‌انگیز است.
در این بین اما یک مثال بسیار معروف از مرزهای ایدئولوژیک وجود دارد. مرز شوروی و فنلاند نشانه‌ای از تاریخ است. در زمان جنگ سرد بازدید از این مرز و تماشای خاک شوروی با دوربین‌های قوی از فنلاند، یکی از منابع درآمد جدی صنعت گردشگری در فنلاند بود. گردشگر این حس را می‌کرد که درست روی مرز دو دنیای سوسیالیسم و کاپیتالیسم راه می‌رود. این حس ادراکی از مرز برایش لذتبخش بود. همین الان هم هنوز این مرز یادآور دوران جنگ سرد است و گردشگران برای بازدید به آنجا می‌روند.
از طرف دیگر حتی برخی مناقشات مرزی می‌تواند در بلندمدت فرصتی برای گسترش گردشگری باشد. هم‌اکنون مرز‌های مورد مناقشه کشور‌های بالکان و یوگسلاوی سابق برای بسیاری جاذبه گردشگری محسوب می‌شود یا منطقه «تابا» در صحرای سینا در ساحل خلیج عقبه در نوع خودش یک نقطه بی‌نظیر است. گردشگر می‌تواند در بالکن هتل در یک زمان چهار کشور را ببیند؛ اسرائیل، مصر، اردن و عربستان؛ این برای هر گردشگری یک تجربه ناب و بی‌نظیر است. در کشور ما ایران استان‌های کردستان، آذربایجان‌غربی و سیستان‌و‌بلوچستان فرصت‌های فراوانی برای گسترش گردشگری مرزی دارند. گسترش گردشگری مرزی می‌تواند امنیت، اشتغال و بهبود وضع این مناطق را به ارمغان آورد؛ خصوصا این‌که در سال‌های اخیر متأسفانه به دلایل مختلف مشکلاتی همچون قاچاق کالا، موادمخدر، شرارت و کشیده شدن مرزنشینان به فعالیت‌های غیرقانونی ناشی از فقر، بیکاری و کمبود امکانات در این مناطق دیده می‌شود. به هر روی، این مناطق و استان‌ها ظرفیت‌های بالایی برای گسترش گردشگری مرزی دارند. اکثر این مناطق جاذبه‌های گردشگری فراوانی دارند. در مورد مشخص استان سیستان‌و‌بلوچستان در تاریخچه توسعه گردشگری در جنوب شرق کشور جایگاه ویژه‌ای دارد؛ وجود اماکن باستانی و تاریخی در این منطقه به ایجاد قابلیت‌های گردشگری در آن منجر شده است.
گردشگری در راستای افزایش امنیت مرزها
البته نقش و تأثیر گردشگری مرزی عمیق‌تر و جدی‌تر از یک کار تفریحی است. علاوه بر این‌که این نوع گردشگری می‌تواند اشتغالزا باشد و درآمد زیادی برای مناطق مرزی که معمولا محروم هم هستند، ایجاد کند، گردشگری مرزی می‌تواند در امنیت ملی یک کشور خصوصا در نقاط مرزی آن نقش مهمی ایفا کند؛ به صورتی که این روز‌ها شاهد هستیم اکثر کشورهای توسعه‌یافته با وجود دارا بودن منابع کلان اقتصادی و درآمد، ترجیح می‌دهند در صنعت گردشگری در مناطق مرزی‌شان سرمایه‌گذاری کنند. با توجه به وضع مناطق مرزی کشور ما می‌توان از پدیده جدید گردشگری برای ایجاد امنیت در این مناطق استفاده بهینه کرد. امروزه برخلاف گذشته، تنها راه‌حل ایجاد امنیت در مناطق مرزی استفاده از روش‌های نظامی و امنیتی نیست، بلکه برنامه‌ریزان و سیاستگذاران می‌توانند با برنامه‌ریزی‌های توسعه اعم از توسعه کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بدون حضور نیروهای نظامی و امنیتی، امنیت نواحی مرزی را تأمین کنند. گسترش صنعت گردشگری یکی از این راهکارها برشمرده می‌شود. استان سیستان‌و‌بلوچستان هم با توجه به پتانسیل‌های موجود، می‌تواند یک قطب برای گردشگری تاریخی و تجاری باشد. از طرف دیگر طبیعت بکر و دست نخورده این استان فرصت خوبی برای گسترس اکوتوریسم نیز است. به نظر می‌رسد یکی از راه‌های کارآمد و کم‌هزینه برای حل بحران‌های موجود در مناطق مرزی ایران،  خصوصا در جنوب شرقی کشور، همین گسترش صنعت گردشگری است. گردشگری به‌عنوان یک فعالیت روبه‌رشد هم اثرات اقتصادی دارد و هم موجب تعمیق پیوندهای فرهنگی و اجتماعی بین مردم ساکن در این منطقه با دیگر شهروندان مرکزنشین می‌شود و می‌تواند نقش مهمی در افزایش حس تعلق به مکان و تحکیم وحدت ملی در کنار بهبود و ارتقای امنیت مناطق مرزی ایران داشته باشد.
حضور مستقیم و مستمر گردشگران داخلی و خارجی در مناطق مرزی کشور ما خصوصا در استان‌های کردستان و سیستان‌و‌بلوچستان می‌تواند رشد و توسعه اقتصادی را در این مناطق معمولا محروم به وجود بیاورد و همچنین موجبات تبادل فرهنگی را فراهم می‌کند، گردشگران داخلی و خارجی را با مردمان خونگرم این خطه آشنا می‌کند و این مناطق از کشور را به‌عنوان یک قطب امن برای زندگی و گردشگری بدل می‌کند. وقتی گردشگری ایجاد شود، بستر‌های امن آن نیز ایجاد می‌شود. باید امنیت یک منطقه برقرار باشد تا بتوان امید داشت که گردشگری در آن منطقه رشد یابد. این رابطه البته متقابل است یعنی وقتی گردشگری رشد کند، امنیت را هم با خود به ارمغان می‌آورد. گسترش صنعت گردشگری در مناطق مرزی موجب فراهم آمدن بستر‌های مناسب امنیت در این مناطق خواهد شد. افزایش حضور گردشگران در شهرها و روستاهای استان‌های مرزی کشورمان موجب رونق گرفتن معیشت، کسب ‌و‌کار مردم محلی، افزایش درآمد شرکت‌های آن منطقه می‌شود. توسعه گردشگری در مناطق مرزی ما که معمولا کمتر توسعه‌یافته‌اند، عامل مهمی برای مقابله با فقر است و موجب افزایش درآمد طبقات محروم می‌شود، از مهاجرت بی‌رویه و خالی‌شدن روستا‌های مرزی می‌کاهد و امنیت را به ارمغان می‌آورد. در بلندمدت همین گردشگری مرزی موجب کاهش بیکاری، رونق اقتصادی و اجتماعی در این مناطق می‌شود. گردشگری مرزی و امنیت ارتباط تنگاتنگی با‌هم دارند، به‌ویژه در استان‌های بلوچستان و کردستان که معمولا شاهد ناامنی در آنها بوده‌ایم. امنیت در معنای گسترده یکی از مهم‌ترین مسائلی است که در میزان تقاضای گردشگران برای سفر به هر منطقه‌ای تأثیرگذار است. به این ترتیب امنیت شاخص‌ترین عامل گسترش گردشگری در هر نقطه جغرافیایی است.
بازارچه‌های مرزی
یکی از راه‌هایی که برای گسترش گردشگری در مناطق مرزی می‌تواند موثر واقع شود، برپایی بازارچه‌های مرزی در این مناطق است. این تجربه در مناطق مرزی کردستان ایران امتحان خوبی پس داده است. بسیاری از مردم ایران وسایل خانه خود را در بازارچه‌های محلی بانه و مریوان تهیه کرده‌اند. به‌نظر می‌رسد یکی از راهکارها برای گسترش صنعت گردشگری در مناطق مرزی، همین گسترش بازار‌های مرزی است. در سال‌های اخیر بازارچه‌های شهرهای مرزی کشور، جایگاه ویژه‌ای از لحاظ ارزش اقتصادی و همچنین جذب گردشگران پیدا کرده‌اند. این بازارچه‌ها خلأ اقتصادی موجود در محدوده مرزها را جبران کرده و از خالی‌شدن حاشیه مرزها جلوگیری می‌کند که این امر خود می‌تواند در بالابردن ضریب امنیت مرزها و افزایش ورود گردشگران بسیار موثر واقع شود. با راه‌اندازی بازارچه‌ها و گذرگاه‌های مرزی و استفاده بهینه از ظرفیت‌های اقتصادی مرزها، وضع معیشتی و اقتصادی مردم مرزنشین منطقه رونق می‌یابد. بازارچه‌ها پتانسیل تبدیل شهرهای مرزی به شهرهایی با هدف گردشگری را نیز دارند و می‌توانند موجب توسعه این صنعت درآمدزای دنیای معاصر شوند. جذب گردشگران داخلی و خارجی موجب رشد و شکوفایی اقتصادی مناطق مختلف کشور می‌شود و در این زمینه بسترسازی مناسب به منظور تسهیل در امور خدماتی گردشگران یکی از مهم‌ترین راه‌های جذب توریست داخلی و خارجی به شهرهای مرزی است.
ایجاد بازارچه‌ها تأثیر بسیار مهمی در بهبود شرایط اجتماعی -اقتصادی و کاهش مهاجرت و رونق زندگی در این استان‌ها دارد؛ در کردستان که شاهد رشد و توسعه این بازارچه‌ها هستیم. استان سیستان‌و‌بلوچستان، منطقه چابهار ظرفیت‌های فراوانی در این زمینه دارد که باید برای آن برنامه‌ریزی بلندمدتی صورت بگیرد. به بیان دیگر، تنها راه‌حل ایجاد امنیت در مناطق مرزی استفاده از نیرو‌های نظامی و برخورد امنیتی نیست، بلکه می‌توان از گردشگری مرزی هم استفاده کرد.

 

منبع شهروند