«مسئله اسپینوزا» عنوان رمانی به قلم اروین د. یالوم با برگردان حسین کاظمییزدی توسط انتشارات صبح صادق بهتازگی منتشر شده است. محور این رمان براساس زندگی «اسپینوزا» فیلسوف قرن هفدهم و طرد شدنش توسط هیات حاکمه کنیسه یهودیان آمستردام است. یالوم نویسنده آمریکایی پیش از این براساس زندگی و فلسفه شوپنهاور دو رمان به نام «وقتی نیچه گریست» و «درمان شوپنهاور»را نوشته که هر دو اثر به فارسی ترجمه و منتشر شدهاند. حسین کاظمی متولد 1361 تهران فوقلیسانس فلسفه دارد و در کارنامهاش ترجمه رمان «صلح» از ریچارد باوشن و اگزیستانسیالیسم» از «ماری وارنوک» را دارد. وی هماکنون رمان طاعون اثر آلبر کامو و «بار هستی» یا «سبکی تحملناپذیر هستی» از میلان کوندرا نویسنده چکتبار فرانسوی را آماده چاپ دارد.
****
آقای کاظمی، چه شد که سراغ ترجمه اروین د. یالوم و ترجمه رمان «مسئله اسپینوزا» رفتهاید؟
واقعیت این است که ترجمه این رمان به پیشنهاد یکی از دوستانم انجام گرفت؛ دوستی که قرار بود ترجمه این رمان را برعهده بگیرد اما به دلایلی نتوانست و کار را به من سپرد. من هم قبلا رمان «وقتی نیچه گریست» از این نویسنده را خوانده بودم و از آن خوشم آمد. از طرفی چون فلسفه خواندهام و این رمان هم درباره یک فیلسوف- اسپینوزا- بود، علاقهمند شدم که ترجمه آن را قبول کنم.
مخاطبان این رمان چه اقشاری میتوانند باشند؟ آیا نیاز به شناخت فلسفه دارند؟
درست است که شخصیت اصلی داستان یک فیلسوف است آن هم فیلسوفی معروف. اما این به معنای آن نیست کسانی که با فلسفه سر و کار دارند، باید آن را بخوانند و از آن لذت ببرند. مخاطبان این اثر همه کسانی که به ادبیات جدی علاقهمندند، میتوانند باشند. دوم اینکه نویسنده این رمان یک روانشناس و رواندرمانگر است. یعنی این اثر یک رمان روانشناختی است. این رمان دو شخصیت محوری دارد؛ یکی اسپینوزا و دیگری آلفرد روزنبرگ نظریهپرداز یهودستیزی حزب نازی که در دادگاه نورنبرگ به اعدام محکوم شد. در واقع این رمان واکاوی شخصیت و رفتار این دو شخصیت رمان بهویژه روزنبرگ است.
فکر میکنید طرح مسئله هولوکاست از طرف بعضی سیاستمداران ایرانی و یهودستیزی روزنبرگ و طرد اسپینوزا توسط کنیسه یهودیان چقدر تضمینکننده موفقیت این رمان در ایران است؟
درست است که یکی از شخصیتهای این رمان روزنبرگ نازی است و نازیها هم به یهودستیزی معروف بودند، حالا که یک نویسنده آمریکایی میخواهد درباره یک افسر نازی بنویسد، شاید در نگاه اول این طور به نظر برسد که میخواهد از یهودیان دفاع بکند، اما یالوم این نگرش را ندارد بلکه به مسئله یهودیان به واسطه اسپینوزا و روزنبرگ یک نگاه انتقادی دارد. اسپینوزا خودش یهودی بود اما توسط جامعه یهود طرد و تکفیر میشود. این رمان از یک نظر میتواند نقد شریعت یهود باشد که متفکر و فیلسوف بزرگی مثل اسپینوزا را تکفیر میکند. البته از یک اثر ادبی هرکسی میتواند تحلیل خودش را داشته باشد.
اسپینوزا فیلسوفی انزواطلب بود و هیچکسی از زندگی خصوصی و دلمشغولیهایش اطلاع نداشت. یالوم چگونه و با استناد به چه چیزی به واکاوی شخصیت درونی و زندگی و اندیشههایش در قالب رمان میپردازد؟
اسپینوزا یک شخصیت فلسفی محض دارد و آن در کتاب «اخلاق» او انعکاس پیدا کرده و یک شخصیت سیاسی هم دارد. مثلا میشود گفت متفکری است که با تالیف کتابهایش جهان را تغییر داد، شیوه سیاسی لیبرالدموکراسی و طلوع علوم طبیعی را سرعت بخشید و راه را برای عصر روشنگری هموار کرد؛ آثاری در زمینه فلسفه محض و متافیزیک دارد و به فلسفه الهیاتی و جهان و خدا میپردازد. این مسائل در کتاب «اخلاق» او مطرح شده است. استفادهای که یالوم در این رمان از کتاب اخلاق کرده در همین زمینه است. شخصیت دیگری در رمان به اسم فرانکو وجود دارد که نویسنده بسیاری از حرفهای اسپینوزا در حوزه فلسفه را در دیالوگ با او مطرح میکند. خود نویسنده رمان میگوید در جایجای رمان، من حرفهای اسپینوزا را از رساله الهی- سیاسی، کتاب اخلاق و نامههایش اقتباس کردهام. از همان اندک اطلاعاتی که درباره اسپینوزا وجود دارد، بخش عمدهاش به تکفیر او مربوط میشود و من متون رسمی درباره اعلامیه تکفیر را با دقت بازسازی کردم.
رمان «طاعون» که قبلا ترجمه و منتشر شده بود، رمان «بار هستی» یا «سبکی تحملناپذیر هستی» از میلان کوندرا هم بارها در ایران با ترجمه همایونپور منتشر شده است، چه ضرورتی شما را به ترجمه مجدد این آثار واداشت؟
درباره طاعون باید بگویم که زندهیاد سیدحسینی این رمان را در دهه 50 ترجمه کرده بودند. زبان در این مدت خیلی تغییر کرده و نیاز به ترجمه مجدد داشت. طاعون آلبر کامو ارزش ترجمه دوباره را دارد. رمان «بار هستی» هم اشکالاتی داشت که بخشی مربوط به ممیزی بود و ربطی به مترجم آن نداشت. امروزه 15سال از ترجمه آن میگذرد و من بنا به پیشنهاد ناشر ترجمه تازهای از آن فراهم کردم.