«پرویزخان»، فیلمی که سینمای ایران به آن نیاز داشت

 ژانر ورزشی در سینمای ایران ژانری ناشناخته و ضعیف به شمار می‌آید. تا به حال فیلم‌های خوبِ زیادی در این ژانر ساخته نشده و در بیشتر مواقع با آثاری ضعیف و بسیار معمولی مواجه بوده‌ایم.

در حالیکه در سینمای جهان به ویژه در سینمای آمریکا، فیلم‌های ورزشی، فیلم‌های جذاب و هیجان‌انگیز محسوب می‌شوند و طرفداران مخصوص به خودش را هم دارند.

مانیبال، راه بازگشت، دختر میلیون دلاری، کشتی‌گیر، گاو خشمگین، راکی، علی و ده‌ها فیلم دیگر، نمونه‌هایی از فیلم‌های ورزشی شاخص هستند که در ذهن سینمادوستان ماندگار شده‌اند.

احیای ژانر ورزشی

تا پیش از «پرویز خان»، آخرین فیلم ورزشی‌ای که ساخته شده، «بیرو» به کارگردانی مرتضی عباس‌میرزایی بود. فیلمی که می‌خواست همین راهی که علی ثقفی در «پرویزخان» رفته را دو سال پیش برود، ولی در ماموریتش شکست خورد و به فیلمی بسیار ضعیف تبدیل شد.

«پرویزخان» از چند لحاظ در سینمای ایران حائزاهمیت است. فیلم به همان اندازه که ژانر ورزشی را احیا می‌کند، خیلی درست و به قاعده به زندگی و شخصیت پرویز دهداری می‌پردازد و در کنارش، تماشاگر را با وقایع دهه ۶۰ آشنا می‌کند.

پرداختِ درست به تمام این مولفه‌ها و درآوردن تمام ابعادِ فیلم کار سختی بوده که ثقفی توانسته از عهده‌اش بربیاید. «پرویزخان» اتفاق ویژه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر بود که داوران به سادگی از کنارش رد شدند و آنطور که شایسته‌اش بود آن را ندیدند.

اما این ندیدن اهمیت زیادی ندارد، چون «پرویزخان» کار خودش را در سینمای ایران انجام داد. ساختن درام‌های ورزشی که به زندگی شخصیت‌های حقیقی می‌پردازد و می‌خواهد بخشی از واقعیت را بازنمایی کند، برای فیلمسازان ایرانی کار سخت بوده است.

دراماتیک کردن اتفاقات

کارگردانان ایرانی در این ژانر ضعف‌های زیادی داشته‌اند و تلاش‌ها معمولا محکوم به شکست بوده است. در حالیکه ورزش در ایران طرفداران زیادی دارد و اگر فیلمی به درستی به مسائل ورزشی به ویژه فوتبال بپردازد، می‌تواند تماشاگران خودش را پیدا کند.

برای مخاطب امروز ایران، پرویز دهداری نامی آشنا نیست. همانطور که بسیاری ماجرای استعفای ۱۴ بازیکن تیم ملی فوتبال را نمی‌دانند و خبری از بازی حیثیتی ایران و کویت در بحبوحه جنگ با عراق ندارند. شاید تنها چیزی که همچنان برای تماشاگر امروز آشناست، دخالت سیاسیون در ورزش است که از دهه ۶۰ تا چهار دهه بعدش همچنان به قوت خودش باقی مانده است.

ماجرای استعفای ۱۴ بازیکن تیم ملی فوتبال و پیدا کردن بازیکنان جدید شاید به خودیِ خود جذابیت‌های دراماتیک برای ساختن فیلم سینمایی نداشته باشد و این هنرِ فیلمسازی ثقفی بوده تا از جوانب مختلف این ماجرا، یک درام ورزشی خوش ساخت و تماشایی بسازد.

فیلمی باب سلیقه عموم مردم

قدرتِ روایتگری و کارگردانی ثقفی سبب شده تا همه چیز به قاعده در کنار هم قرار بگیرد. او تلاش‌های مرحوم دهداری برای پیدا کردن استعداد‌های جدید و سختی‌های او جهت سرپا نگه داشتن تیم ملی را به عنصری دراماتیک تبدیل می‌کند و در پایان با ترکیب کردن فضایی مستندگونه از دیدار ایران و کویت، فیلم را به اوج هیجان می‌رساند.

بحث رزمندگان و حضورشان در عملیات همزمان با بازی فوتبال هم به اندازه است. ثقفی در این لحظات درگیر فضای ایدئولوژیک نمی‌شود و نمی‌خواهد فیلمش را به سمت شعار‌های میهن‌پرستانه یا مذهبی صرف ببرد. توجه به همین نکات ریز و مهم، باعث می‌شود تا از هر قشری با «پرویزخان» ارتباط برقرار کند و آن را دوست داشته باشد.

ثقفی سطح فیلم‌های ورزشی سینمای ایران را نه یک پله که چند پله بالا برد. این اتفاق خوبی است که بالاخره باید می‌افتاد و «پرویزخان» کلید آن را زد. جامعه ایران در حوزه‌های مختلف، شخصیت‌های بزرگ و مهم زیادی مثل پرویز دهداری دارد که سینما می‌تواند آن‌ها را به شکلی درست به مردم معرفی کند.

همینطور که امروز مردم با «پرویزخان» آشنایی خوبی با شخصیت، مرام و طرز تفکر مرحوم دهداری پیدا کرده‌اند، منتظرند تا در آینده از زندگی و زمانه شخصیت‌های برجسته دیگر فیلم ببینند.