مشخص نیست این توهم توطئه از چه زمانی و از کجا به جان هنرمندان میافتد که هر کسی از اثرشان انتقاد کند انگار با آنها پدرکشتگی پیدا کرده است. در حالیکه بسیاری از منتقدان با دیدن ضعفهایی که سازنده اثر قادر به دیدن و درکشان نیست، زنگ خطر را برای خالق اثر به صدا در میآورند و او را متوجه اشتباهاتش میکنند.
تازهترین هنرمندی که به این بلا دچار شده و با اصرار فراوان میخواهد خودش را مقابل مخاطبان و منتقدان اثرش قرار دهد، محمدحسین مهدویان است. کسی که در کمال تعجب، بسیاری از اهالی سینما او را به حرفهایگری میشناسند، حالا چنان برای دفاع از سریالش، به هر حربهای دست میزند تا بگوید «زخم کاری۲» کار خوبی بوده است.
مهدویان از زمان شروع فعالیتش در تلویزیون و سینما همواره مورد تعریف و تمجیدهای زیادی قرار گرفته است. حالا به نظر میرسد او انتظار دارد همیشه همه برایش سوت و کف بزنند و کسی از او انتقاد نکند.
کیفیت پائین سریال «زخم کاری۲» موردی است که بسیاری از بینندگان و منتقدان در موردش اتفاق نظر دارند و معتقدند فصل دوم سریال، تنها به خاطر مسائل مالی و تجاری ساخته شده است.
با وجود ضعفهای «زخم کاری۲»، اما مهدویان حاضر به پذیرش اشتباهات و انتقاداتش نیست و با دلیلهای بچگانه به دنبال توجیه و چشم بستن بر روی واقعیت است.
مهدویان پس از پخش آخرین قسمت «زخم کاری۲»، با تکیه بر آمار و ارقام، در صفحه شخصیاش چنین نوشت: «شما هرگز و در هیچ مقطعی نتوانستهاید از تماشای “زخم کاری” بگذرید. شما نتوانستید جمعهها بر وسوسهی دیدن “زخم کاری” غلبه کنید و نادیدهاش بگیرید. گاهی عصبانی شدید، غر زدید، گله کردید، حتا بعضیهایتان فحش دادید اما… واقعیت این است که هر هفته بیشتر از هفتهی قبل تماشایش کردید. تماشا نکردن “زخم کاری” کار راحتی نیست. نمیشود واقعیت را انکار کرد. همه “زخمکاری” میبینند. حتی شما دوست عزیز.»
باید صادقانه اذعان کرد چنین واکنش تبخترآمیزی، برازنده کارگردانی مثل مهدویان نیست. بسیاری از آثار مهم تاریخ سینما، در زمان اکران و پخش تماشاگر زیادی نداشتهاند و بعدها ارزش واقعی اثر مشخص شده است. خلاف این هم بارها ثابت شده و به هیچ عنوان نمیتوان تعداد زیاد بیننده را ملاکی بر خوب بودن یک اثر دانست. آن هم در شرایطی که مردم جز دیدن سریالهای شبکه نمایش خانگی، گزینه دیگری ندارند.
تنها میتوان امیدوار بود که مهدویان از روی لجبازی و نه بیمنطقی، اینگونه نسبت به انتقادات واکنش نشان میدهد، در غیر اینصورت اگر واقعا چشم و گوشهایش بر روی واقعیت بسته شده باشد، آن زمان آینده هنریاش به مخاطره خواهد افتاد.
بسیاری از کارگردانان بزرگ، بعضی آثارشان با کم و کاستیهایی مواجه میشود و قرار نیست یک هنرمند همیشه اثر خوب تولید کند. هنرمند زمانی در تله اثر بد ساختن میافتد و بیرون نمیآید که دچار توهمهای زیادی شود و نتواند واقعیت را آنگونه که هست، ببیند.
مهدویان کارگردان جوانی است و هنوز اعتبار زیادی در جامعه و بین سینمادوستان دارد. او میتواند با برخوردهای معقول و درست و با چشم و گوشی باز تمام صحبتها را بشنود و کیفیت آثارش را بهتر کند.
در هیچ جایی از تاریخ سینما نوشته نشده که مهدویان قرار است تا همیشه فیلم خوب بسازد و چند اثر آخر این کارگردان مثل «مرد بازنده» و «زخم کاری ۲» نشان میدهند خطرِ لغزش و فیلم بد ساختن برای هر کارگردانی وجود دارد.
اگر مهدویان میخواهد رو به ساختن آثار تجاری بیاورد که دیگر حرفی برای گفتن نمیماند، ولی اگر همچنان میخواهد در صف اول فیلمسازی کشور باقی بماند و نامش اعتبار داشته باشد، باید وسواس و حساسیت بیشتری در کار به خرج دهد.
مهدویان اعتبارش در سینما را ذره ذره و با ساخت سریال و فیلمهای درخور و باکیفیت به دست آورده و حیف است در ادامه فعالیت هنریاش به عنوان کارگردانی که برای پول فیلم میسازد شناخته شود. مهدویان هنوز میتواند فیلم و سریالهای خوب و مخاطبپسند بسازد به شرطی که خودش هم چنین چیزی را بخواهد.
نویسنده: احمد محمدتبریزی/منتقد سینما