فریده فرجام
فریده فرجام، نویسنده کودکان، نمایشنامهنویس، نویسنده و شاعر بزرگسالان، نخستین زن نمایشنامهنویس ایرانی است که در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی نمایشنامه نوشته است. هنگامی که در دانشگاه تحصیل میکرد، در کلاس تئاتر که استاد آن پروفسور «کوئین بی» بود، جایزه اول بازیگری به او اعطا شد و نمایشنامهای که وی نگاشته بود، یکی از چهار نمایشنامهای بود که برنده جایزه شد و به اجرا درآمد. نمایشنامه «عروس» در تلویزیون ملی ایران اجرا و دوبار پخش شد. همزمان نمایشنامه «خانه بیبزرگتر» وی در تئاتر سنگلج روی صحنه رفت. او سپس نمایشنامه «هوای مقوّایی» را نوشت. خانم فرجام در آذرماه ۱۳۹۳ در بازگشت به ایران، نمایشنامه عروس را با همکاری بازیگران حرفهای سینما، تئاتر و تلویزیون بهنفع یک بنیاد خیریه در باغموزه قصر و در خانه تئاتر فرهنگسرای گلستان روخوانی کرد. وی در سال ۱۳۹۴ در جلسه امضای چاپ تازهای از مجموعه نمایشنامه «تاجماه» که برای نخستینبار ۵۱ سال پیش منتشر شده است، شرکت کرد.
اسبها؛ سال ۵٩ شمسی
محمد رحمانیان در آغاز دهه ٨٠ به دنبال نگارش و اجرای متونی مذهبی، برگرفته از قیام کربلا بود. او در سال ٨٢ نمایش «پل» را با کارگردانی مشترک حبیب رضایی در تالار چهارسو اجرا کرد که با اقبال عمومی و منتقدان مواجه شد چون در زمینه متون مذهبی- تاریخی حرکت تازهای بهشمار میآمد، اما این راه با «اسبها؛ سال ۵٩ هجریشمسی»، و اجرایش در تالار اصلی تئاتر شهر در سال ٨٣ تداوم یافت. آخرین سهگانه از نمایشنامههایی با موضوع قیام کربلا نیز نمایش «روز حسین» بود که در سال ٨٨ با حضور رحیممشایی از اجرای عمومی بازماند و حتی بر سر انتشار آن نیز تا مدتها نشر چشمه دچار توقیف شد. نمایشنامه «پل» ازسوی دفتر نمایشنامههای مذهبی مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسید و نمایشنامه «اسبها؛ سال ۵٩ هجریشمسی» نیز در سال ٩۴ ازسوی انتشارات نیلا منتشر شده است.رحمانیان، در «اسبها؛ سال ۵٩ هجریشمسی» سعی کرده که مرثیهسرایی نکند. موضوع اصلی نمایش اسبها، درباره خانوادههایی است که بدون آنکه خودشان بخواهند وارد جریانی میشوند که علاقهای به آن ندارند. یوسف اسبی مراد یحیی است که ایمان و دانش خود را از او گرفته است. یحیی در لحظات ناامیدی به یاد یوسف اسبی است و از او بهعنوان یک شخصیت صلحطلب یاد میکند، اما وقتی او وارد صحنه میشود میبینیم که وی دچار جنون شده است و خود را با جنگ اسبها سرگرم میکند. این داستان حدیث نفس ماست.
سه خواهر و دیگران
این نمایشنامه شرحی بر زندگی و دلمشغولیهای خانواده پرُزُرُف است که از سه خواهر به نامهای اولگا، ماشا و ایرینا و برادرشان آندره ئی تشکیل شده است. این خانواده از وضعیت موجود خود ناراضی است و چشمانداز آینده را تیرهوتار و امیدهای خویش را بربادرفته میبیند.
سه خواهر و دیگران اثری متفاوت بهلحاظ همگرایی چند متن در یک متن مستقل از منظر حمید امجد است و باید که این نوع برخورد یا اقتباس و دراماتورژی را در یک بازنگری پیوسته از التقاطگرایی در چند متن دانست که در آن سه وجه وجود دارد:
وجه اول: متون چخوف که در آن از سه خواهر و باغ آلبالو بهرهمند شده است.
وجه دوم: متون شکسپیر که در آن از شاهلیر، هملت و مکبث بهرهمند شده است.
وجه سوم: تاریخ و فرهنگ ایرانی است که در آن فیروز یا فیرز جنین جریانی را در متن سه خواهر و دیگران نمایندگی میکند.
شاکله نهایی یک اثر مستقل است که در آن برداشت دیروز و امروز را در نظمی دگرگونه برایمان بازتعریف میکند که در اینجا گزارههای متفاوتی پیشرویمان قرار میگیرد.
قدردانیها
همچنین در این مراسم، از پرستو گلستانی، شهرام گیلآبادی، میکائیل شهرستانی، سارا داروفروش، احسان فلاحتپیشه، روزبه حسینی، غزل معصومی، ملیکا رضی، مهین فاطمی، سعید دولتی، مرتضی برزگرزادگان، سامان ارسطو، بهارک توسلی، کامبیز بنان و مرتضی حقیقتبیان بهعنوان کارگردانهایی که آثار زندهیاد استادمحمد را به صحنه بردهاند، قدردانی شد.فرهاد توحیدی، اصغر همت، محمدامیر یاراحمدی، مجید قمصری و رویا نونهالی داوران دومین دوره جایزه محمود استادمحمد بودند.