برنامه «هفت» این هفته با یادبود زنده یاد داوود رشیدی آغاز شد و با نقد نمادگرایی افراطی فیلمهای سینمایی که توسط برخی اشخاص به شدت باب شده و سپس بررسی کمدیهای سخیف سینمایی با حضور مهران غفوریان ادامه یافت.
به گزارش هفت هنر برنامه سینمایی هفت امشب -جمعه 5 شهریورماه- ساعت 22:30 روی آنتن شبکه سه سیما رفت. بهروز افخمی در آغاز برنامه «هفت» این هفته با تسلیت درگذشت داوود رشیدی او را هنرمندی دانست که از نوجوانی کارهایش را دنبال می کرده و به آثار او به خصوص «کندو» و «فرار از تله» علاقه مند بوده است.
رضاپور در مقابل گفت:: نوعی نقد متوهمانه در این سالها نه تنها در ایران بلکه در غرب نیز رشد پیدا کرده است. البته سینما یک حداقلی از زبان روایی هست و صرفا عینیت گرا و واقع گرا نیست. هرچند نظیر ادبیات نمادگرا و ایهام انگیز نیست. همان جایی هم که سینما در آن متولد شده یعنی غرب، آنها هم برای مخاطبین ویژه خود متای گران بهاتری دارند و برای مخاطبان هوشمند خود لایه های بالاتری را نیز در نظر گرفته است.
شجری کهن نیز گفت: البته این معنا در فیلم گنجانده شده نه آنکه بدان بگنجانند. یعنی می توان نشانه هایی از این نمادها را در فیلم دید و پی گرفت. اینکه برخی می گویند سینما با نمادگرایی نسبتی ندارد یا هر فیلمسازی که برای نمادپردازی کوشش کند، ابزارش را نمی شناسد، اساسا در حیطه کار کارگردان نیست و کاری است که منتقد پس از تولید فیلم و در حین تماشای فیلم، نشانه هایی را برای ما نشان دهد که به ادراک درست فیلم برای ما کمک کند. یعنی برای کارگردان هم چیزی شبیه به ناخودآگاه است و نشانه شناسی منتقد، یک نوع مواجهه پیشنهادی است.
در مقابل رضاپور عنوان کرد: اگر وظیفه منتقد را این بدانیم که به مخاطب در فهم بهتر فیلم کمک می کند و هم به فیلمساز در بیان حرف فیلمش کمک می کند، در این صورت من گمان می کنم این به جنم فیلمساز مربوط است که بتواند با خودآگاهش این نشانه ها را در فیلم جای بگذارد یا ناخودآگاهش.
همچنین بهروز افخمی در این زمینه گفت: من اصلا از این سکانس برداشت خاصی ندارم. به نظر من سینما اصلا با نمادپردازی مناسبت ندارد. سینما هنر تصویر و عینیت است. اگر برخی فیلم سازان سعی می کنند فیلمی را که نساختند توضیح دهند؛ شما هم با اصرار بر اینکه فیلمساز به نمادهای پنهان فیلمش اقرار کند، به همین مسئله کمک می کنید. در نظر من به محضی که فیلمساز از اشتراک یک تجربه با مخاطب به سطح حرف زدن با او برسد، سقوط می کند. در این حالت یا من با این حرف او موافقم یا مخالف.
رضاپور نیز گفت: اما من نهایتا فکر می کنم راه را برای تماشای بالاتر فیلم برای مخاطب نبدیم تا اگر کسی خواست به لایه های بالاتری از فیلم برسد بتواند.
غفوریان در بخشی از خاطرات تلخش از سینمای مبتذل گفت: من مقید به گوش کردن حرف های کارگردان سر صحنه هستم. اما در یکی از فیلم ها یک بار کارگردان از من خواست یک سکانس کامل را برقصم و من قلبا دوست نداشتم. اما خیلی خوب رقصیدم اما شب که به خانه بازگشتم از شدت ناراحتی گریه کردم! اگر فیلمنامه و قصه ایجاب می کرد که من آنجا برقصم اصلا ناراحت نمی شدم اما کارگردان صرفا برای پرکردن فیلم خود و جذابیت آن این خواسته را داشت و این نمونه بازی کارگری بود.
غفوریان همچنین به نمونه عجیب دیگری اشاره کرد و گفت در حین تولید یکی از کمدی های سخیف، کارگردانی 7 روزه تله فیلمی ساخت. بدین صورت که وقتی ما از ماشین پیاده می شدیم دکمه رکورد دوربین زده بود و وقتی من از کارگردان پرسیدم، گفت نگران نباش من ابتدایش را می برم.
گلمکانی که برای مناظره با مسعود فراستی در این برنامه حضور پیدا کرده بود، در ابتدای برنامه با انتقاد از رویه جنجالآفرین برنامه «هفت» گفت: «وقتی در کانال تلگرامی برنامه خبر حضورم را در برنامه امشب خواندم دیدم با تیتری نوشته شده بود مناظره جنجالی هوشنگ گلمکانی و مسعود فراستی. برایم جالب بود، برنامه تولید نشده بود و ما هنوز حرف نزده بودیم که زوشن شود قرار است اینجا جنجالی به وجود آید.»
گلمکانی سخنان خود را چنین ادامه داد: «با توجه به تنشی که دور و بر هست، جنجال و حاشیه برای جامعه و سینمای ما سم است. من فکر میکنم تلویزیون به دلیل فراگیری باید جامعه را آرام کند و از حاشیه دور کند. من تعجب میکنم چرا در بعضی از برنامهها تلاش میشود مثل نشریههای زرد از راه جنجال و حاشیه کار پیش برود و مخاطب جذب شود.»
او سخنان خود را چنین ادامه داد: «حتی اگر از نظر امنیت ملی هم نگاه کنیم میفهمیم جامعه نیاز به آرامش دارد. برنامه «هفت» در دور قبل هم اینطور بود و الان بیشتر چنین عمل میکند، گویا مدام میخواهد حاشیه بسازد و این در حالی است که خود سینما همینطور جنجال و حاشیه دارد.»
افخمی در ادامه سخنان گلمکانی گفت: «من فکر میکنم سینما در هیچکدام از اشکالش حتی در نوع جشنوارهای خیلی بیسروصدا نیست. هر برنامهای در تلویزیون درباره سینما باید جنبه سرگرمکننده و حتی کمدی داشته باشد.»
گلمکانی در پاسخ به افخمی گفت: «کسانی هستند که اصلا علاقهای به سینما ندارند. ته ذهن آنان به احتمال زیاد این است که این همه کشور اصلا سینما ندارند مگر چه شده است. این جنجالها و حاشیهها به آن تفکر کمک میکند. این برنامه نباید به کسانی کمک کند که علاقهای به سینما ندارند.»
فراستی هم در این بخش پاسخ گلمکانی را چنین داد: «بحث جنجال نشان میدهد که روحیه تو به شدت معتدل و محافظهکار است. این در نوشتههایت هست و در ادامه انتشار سی و چهار ساله مجله فیلم هم حس میشود. این روحیه مال هوشنگ است و روحیه من بدون اینکه بخواهم حاشیه درست کنم این نیست. من قصد ایجاد جنجال نداشتهام، اما حرفهایم ممکن است جنجالی شود. فضایی که مسئولان ما در این سالها درباره سینما ایجاد کردهاند فضای مرده، رودربایستی و تعارف است. فضای رک و صریح و نقد شفاف نیست. طوری مانع بیان نظرات شدند که تو نتوانستی سالها بگویی «اشکها و لبخندها» را دوست دارم.»
او همچنین گفت: «بعضی از دوستان فرهیخته دوست دارند سینما را عصا قورت داده جلوه دهند. وقتی نمیخواهند سینما شاداب باشد و شلوغیهای طبیعی باشد، نتیجه نوعی از سینما میشود که در آن زندگی طبیعی نیست.»