آوازِ «تفنگِ دسته نقره» برای کسانی که شنوندگان حرفهای موسیقی ایرانی هستند خاطرات بسیاری دارد. این آواز را سال 1368، شهرام ناظری در آلبوم «کنسرت اساتید» خوانده است. شعر این آواز از سرودههای «فایز دشتستانی» است. فایز در این شعر به حکایتِ عاشق و معشوق و تفنگ میپردازد؛ تفنگی که در آن روزگار تمامِ داشتههای مادیِ عاشق بوده است و عاشق این تفنگ را فدای معشوق میکند.
شب گذشته و پس از 27 سال از اجرا و انتشار «تفنگ دسته نقره»، امید نعمتی این قطعه را بازخوانی کرد تا بار دیگر اثبات کند که گروه «پالت» خوب میداند چگونه میانِ سنت و مدرنیته ارتباط برقرار کند. اصلا اساسِ موفقیتِ گروه «پالت» همین درک آنان از چگونگیِ ارتباط برقرار کردن میان سنت و مدرنیته است.
امید نعمتی، داریوش آذر، روزبه اسفندارمز، مهیار طهماسبی و کاوه صالحی به خوبی این نکته را میدانند که برای ارتباط با مخاطبِ امروز که جوانانی مدرن محسوب میشوند، باید ریشهها و اصالت را در نظر داشت. بسیاری از ملودیهای گروه «پالت» ایرانی است اما نحوه اجرای آن مدرن است. استفاده از سازهای غربی یکی از نشانههای بارزِ این مدرنیته است. در میان ترکیب سازبندی آنان هیچ ساز ایرانی نیست اما اساس موسیقی آنان ایرانی است.
همین انتخابِ آوازِ «تفنگِ دسته نقره» نشان از شعور و شناخت گروه «پالت» از موسیقی قدیم و معاصر ایران است.
البته در این میان گاهی قطعههایی کاملا امروزی هم میخوانند. «اینجا شهر من نیست» و «نیمی از ما» تمام نشانههای قطعههای مدرن را دارند؛ از ترانههایشان بگیر تا ملودیها و تا سازهایی که در این قطعهها مینوازند.
در اجرای شبِ گذشته یعنی شنبه 8 خرداد در تالار وحدت، «پالت» چند قطعه هم به گویشهای محلی مناطق مختلف ایران خواند تا نشان دهد که ارزش موسیقی محلی را به خوبی میداند.
«پالت»یها برای اجرای جدیدشان وعدهی جذابیتهای بصری داده بودند، یعنی قرار بود در کنسرتهای «پالت» در تالار وحدت جلوههای بصری بیش از دیگر اجراها به چشم بیاید. آنان طراحی صحنه و در کل «پرفورمنس موزیک»شان را به سیامک احصایی سپرده بودند. اما واقعیت این است که طراحی جلوههای بصریِ کنسرت «پالت» آنچنان که باید جذاب و متفاوت با دیگر اجراهای رایج نبود؛ حتی اگر طراحش سیامک احصایی باشد.
البته در بخشهایی از کنسرت طراحی نور به چشم میآمد اما این نکته جز دوبار تکرار نشد؛ یکی وقتی امین طاهری تکنوازیِ درامز میکرد که رقصنورها با ریتمی که طاهری مینواخت همراه میشد و این زیبایی صحنه را بسیار کرده بود. دومی زمانی بود که چراغهایی در جلوی صحنه روشن شد تا امید نعمتی در میان این چراغها آواز بخواند.
با این همه جلوههای بصریِ کنسرت «پالت» آنچنان که پیشتر وعده داده بودند به چشم نیامد.
از نکتههای جذابِ کنسرت «پالت» آواز خواندنی امید نعمتی بدون میکروفن و جلوی صحنهی تالار وحدت بود. این درست همان کاری است که تالار وحدت برایش طراحی شده اما کمتر خوانندهای جرات انجامش را دارد. امید نعمتی اما با جسارت خود را به نزدیکترین فاصله با تماشاگران رساند و «قاصدک» را خواند.
وقتی خواننده بدون میکروفن میخواند دیگر میان او و مخاطبانش هیچ چیزی حائل نیست و این بهترین نوع ارتباط یعنی «چهره به چهره» و بدون واسطه است. میکروفن خودش نوعی واسطه میان خواننده و مخاطب محسوب میشود. وقتی خواننده پشت میکروفن میخواند صدا پس از فعلوانفعالاتی الکترونیکی از طریق بلندگوها به گوش مخاطب میرسد اما زمانی که این واسطه از بین میرود مخاطب بهتر و بیشتر خود را به خواننده نزدیک میداند و او را به راحتی باور میکند. البته نعمتی اولین بارش نیست که این کار را میکند و بیشک آخرین بارش نیز نخواهد بود.
دیگر ویژگی مهمِ گروه «پالت» همدلی آنان است. تقریبا هیچ کدام از اعضای گروه خودش را از دیگری برتر نمیداند و همه در هر زمانی که لازم باشد فضای لازم برای ارائه استعدادهای خود را دارند. مثلا در یکی از قطعههای شب گذشته همهی اعضا آواز خواندند. البته این آواز خواندن تنها ادا کردن برخی از اصوات بود اما همین کار شاید پرشورترین بخش کنسرت آنان بود.
وقتی گروهی همه با هم همکاری میکنند و این حس را به تماشاگر میدهند که همهی ما یکی هستیم؛ تماشاگر هم با آنان همراه میشود و باورش نسبت به آن گروه بیشتر میشود.
«پالت»یها در شب گذشته علاوه بر خواندنِ قطعههایی از آلبومهای منتشر شدهشان، تازهترین اثر خود را هم ارائه کردند. امید نعمتی درباره این قطعه گفت: 4 یا 5 روز است که ساختن این قطعه را آغاز کردهایم. همین دو روز پیش شعرش را کامل کردیم و آخرین بیتش سروده شد.
«پالت»یها در پایان کنسرتشان یک قطعه بیز هم برای مخاطبانشان در زیر حبابهایی که از آسمان میبارید اجرا کردند.
منصور ضابطیان، هوتن شکیبا و نوید محمدی از مهمانان ویژهی کنسرت «پالت» در سانس ساعت 18 بودند.
مخاطبان «پالت» منتظرند تا آثار تازهی آنان و البته آلبومهای بعدیشان را بشنوند. بهتر است «پالت»یها هم بیشتر تمرکزشان را بر روی ساخت آثار جدید بگذارند تا مبادا که به سرنوشت گروههایی اینچنین دچار شوند و پس از چند سال از سطح یکِ موسیقی ایران فاصله بگیرند.