شمار جشنوارههای فیلم به صورت تصاعدی رو به فزونی گذاشته، به گونهای که برخی کارمندان جشنواره فیلم فجر نیز فرصت تجربه دبیری برخی از این جشنوارههای ملی و بینالمللی را یافتهاند اما آیا سینمای ایران اساساً ظرفیت تامین محتوا برای این جشنوارهها را دارد یا اغلب این رویدادها در حال تکرار پخش محتواهای محدودی سینمای ملی ایران در قالبهای موضوعی هستند؟
از پایان هر دوره از جشنواره ملی فیلم فجر تا آغاز دوره بعدی، مجموعه وسیعی از جشنوارهها عمدتاً متکی بر آثاری که در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده برگزار میشود. این جشنوارههای موضوعی در گذشته در قالب جوایز سازمانها به فیلمها در یک قالب و یک مراسم به صورت تجمیع شده در کنار جشنواره فیلم فجر برگزار میشد.
در سالهای اخیر بسیاری از سازمانهای ملی به این سمت و سو گرایش یافتهاند که جشنوارههای مستقل فیلم برای خود داشته باشند و به همین دلیل، در هر ماه شاهد برگزاری چند جشنواره فیلم هستیم که در حال اهدای جوایز به فیلمهای رونمایی شده در جشنواره فیلم فجر هستند و گاهی فیلمهایی نیز مورد تقدیر میگیرند که ارتباط عمیقی با موضوع محور قرارداده شده برای برگزاری این جشنوارهها ندارند.
در کنار این گروه از جشنوارهها، مجموعه دیگری از جشنوارههای فیلم کوتاه و نیمه بلند برگزار میشود که برگزارکنندگان آن رویدادها از پشتوانه ملی قابل توجهی برخوردارند و به همین دلیل برای جشنوارههایشان فیلم سفارش میدهند و در واقع هزینه تولید محصولات به نمایش درآمده در این رویدادهای سینمایی را از قبل پرداخت میکنند؛ اقدامی که پیش از این در کشورهای عربی مرسوم بوده است.
شمار جشنوارههای فیلم ایران از فیلمهای سینمایی بیشتر میشود!
با این حال خروجی این جشنوارهها نیز چنگی به دل نمیزند و در نهایت این امکان وجود دارد که چند فیلم کوتاه قابل توجه محصول هزینههای کلانی باشد که در این رویدادها صورت میپذیرد و طبیعتاً چنین خروجی اندکی از چنان هزینههای کلانی قابل پذیرش نیست. البته معمولاً مدیران دستگاههایی که برای برگزاری این رویدادها تامین اعتبار میکنند، همین دستاوردهای اندک را میپذیرند.
شاید مهمترین انگیزهای که باعث شده مدیران با چنین فضایی همراه شوند و شمار جشنوارههای سینمایی از شمار فیلمهای قابل تامل تولیدی در هر سال فزونتر شود، میل به دیده شدن در کنار کارگردانها و بازیگران ایرانی است که به واسطه حضور فیلمهایشان در این جشنوارههای موضوعی، در افتتاحیه و اختتامیه این رویدادها حاضر میشوند و با مدیران سازمانهای برگزارکننده در یک قاب قرار میگیرند.
نتیجه برگزاری این جشنوارههای موضوعی، کوشش سایر سازمانها برای ورود به این عرصه و شکل دادن رویدادهای سینمایی موضوعی تازه است و در واقع در چند سال آینده میتوان اطمینان داشت که اکثر دستگاههای اجرایی یک جشنواره فیلم را به صورت سالانه یا دوسالانه برگزار میکنند و هزینههای قابل توجهی در مسیر برگزاری این رویدادها صرف میشود.
در واقع عملاً بخش اصلی بودجه فرهنگی برخی سازمانها در حال هدایت به سمت برگزاری جشنوارههای فیلم است؛ حال آنکه اگر سازمانی به دنبال فرهنگسازی از طریق فیلم -ونه ایجاد بستر خودنمایی مدیران- است، میبایست اعتبارات در نظر گرفته شده برای این بخش را صرف کمک به تولید فیلمهای سینمایی مرتبط با دغدغههای سازمان نماید.
البته تکثر جشنوارههای فیلم مشروط به آنکه نسبت به حجم تولیدات سینمای ایران داشته باشد و توسط بخش خصوصی برگزار شود، اتفاق خوبی است اما متاسفانه حتی جشنوارههایی که با پسوندهای «مستقل»، «خصوصی» و «مردمی» نیز برگزار میشوند، نیز عملاً با بودجههای عمومی در قالب ردیف بودجه یا با دریافت کمکهای دولتی برگزار میشوند و متاسفانه اساساً جشنواره «ملی» و «بینالمللی» مستقل و خصوصی که دست برگزارکنندگانش در جیب دولت نباشد، وجود خارجی ندارد.
در این اوضاع، تنها دستاورد واقعی تکثر جشنوارهها ایجاد شغل برای گروهی از عوامل درجه یک، دو و حتی سه جشنواره فیلم فجر است که در تمام طول سال میتوانند به صورت گردشگری در تیمهای اجرایی این جشنوارههای موضوعی حضور داشته باشند و درآمد نسبتاً قابل توجهی را به واسطه برگزاری این جشنوارههای بیحاصل کسب نمایند. با وجود این شرایط، متولیان فرهنگی کشور قصد درگیر شدن با دستگاههای مختلف را ندارند و به راحتی مجوز برگزاری جشنوارههای تازه را صادر میکنند؛ اتفاقی که در آینده منجر به شکلگیری کمدی-تراژدی «جشنوارههای دارای فقر فیلم» نمود عینیتری خواهد یافت.
منبع تابناک