خون تازه «زخم کاری۲» را زنده می‌کند؟

یک قصه هر چقدر هم که پرگره و پر از خرده اتفاق‌ها باشد، برای مخاطبی که دنبال هیجان است، رسیدن به نقطه مطلوب این ماجرا گاهی نیاز به جان گرفتن رد خون و رخدادهایی دارد که این هیجان را به اوج خودش برساند. هفتمین قسمت«زخم کاری۲» هم با تمام فراز و نشیب‌هایی که در این فصل دارد، تازگی رنگ خون گرفته و اتمسفری را شکل داده که البته برای مخاطبان این سریال چندان جدید نیست.
در فصل یک انعکاس چند قتل و ترکیب آن با درامی که به کشش قصه می‌افزود، باعث شد تا نیاز مخاطب برای چشیدن هیجانی از جنس تصویر با چاشنی ماجراجویی تا حدی پاسخ داده شود، اتفاقی که در مورد فصل جدید این سریال تا پیش از این قسمت رخ نداده بود.
در واقع فصل دوم«زخم کاری» که به عقیده منتقدان از ریتمی که بیننده را در سری قبل با خود همراه کرده بود، غافل شده بود، در هفتمین قسمت با کشته شدن دو تن از اعضای شرکت که از دوستان میثم، پسر مالک بودند، جان تازه‌ای گرفت. روندی که نشان داد شاید برای قضاوت در مورد این مجموعه تازه‌نفس هنوز زود باشد.
این قسمت که با کشیدن نقشه برای کشتن میثم شروع شد و به قتل دو نفر دیگر انجامید، نشان داد که گاهی خون باعث جان دادن به قصه‌ای می‌شود که از ریتم افتاده و با هجمه‌هایی بعضا قابل تأیید روبه‌رو شده بود.
در سوی دیگر هم با مالک و خشم بی‌پایانش روبه‌رو هستیم، شخصیتی با بازی جواد عزتی که احتمال می‌رود ظهور درباره‌اش در دل اتفاق‌ها این رد خون را پررنگ‌تر کند.
همچنین تأکید روی نتیجه حرص و طمع و ورقی که در تلاش برای شکل دادن به این نگاه، یکدفعه برمی‌گردد از محوریت‌هایی است که مهدویان ذیل این داستان پرماجرا آن را منعکس کرده؛ این‌که پایان بعضی از راه‌ها چیزی جز تباهی و تاریکی نیست، حال هر چه قدر به خاطرش خون ریخته و قربانی گرفته شود. همه این‌ها در کنار انعکاس هزارتوی منجلاب فساد اقتصادی دست به دست هم داده تا قصه‌ای شکل بگیرد که کلیت آن جای تماشا و حرف دارد.
هر چند که «زخم کاری۲» هنوز در نمایش موفق همه آنچه گفته شد، راه درازی در پیش دارد چرا که ریتم گم شده در دل ادامه داستانی پرمخاطب همچنان برای صعود با خلاء‌هایی همراه است، مثل بازی شخصیت‌هایی که در این فصل آن‌ها را می‌بینیم، از شفاعت با بازی مهران غفوریان گرفته تا طلوعی که کامبیز دیرباز نقش او را ایفا می‌کند.
با همه این‌ها در قسمت اخیری که پخش شد، شاهد بودیم که سمیرا با نقش‌آفرینی رعنا آزادی‌ور به آنچه که پیش‌تر در فصل قبل از او دیده بودیم، نزدیک‌تر شد، چرا که در شروع سری جدید با سمیرایی مواجه شدیم که درگیر مسائل احساسی شده و آرام‌تر از قبل قصه را پیش می‌برد. در ادامه آغاز نقشه‌ها برای انتقام از کسانی که قصد جان پسرش را کرده بودند، مخاطبان این مجموعه را با همان چهره‌ای مواجه کرد که از او در ذهنشان ثبت شده بود.
در آخر اما باید دید که این خون دوباره تا کجا به «زخم کاری۲» جان می‌دهد و چقدر می‌تواند باعث نجات آن از ریتم یکنواخت کشدار و پرچالشی شود که با نقدهای بسیاری همراه بود.