یکی از بخشهای جذاب جایزه اسکار، انتخاب بهترین فیلم بینالملل است. تمام کشورهای دنیا، بهترین فیلمشان در طول سال را برای اسکار میفرستند و در نهایت پنج کشور به مرحله نهایی میرسند و شانس بردن جایزه اسکار را دارند.
ایران با بردن دو اسکار، یکی از کشورهای مطرح در این زمینه به حساب میآید و بالاتر از کشورهایی مثل کره جنوبی، چین و ترکیه ایستاده است. همین نکته نشان از قدرت و پویایی سینمای ایران در آسیا دارد و اگر روند فیلمسازی سینماگران به خوبی طی شود، در آینده افتخارات بیشتری نصیب سینمای کشورمان خواهد شد.
کمیته 9 نفره انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار در آخرین روزهای شهریور امسال فیلم «رضا میرکریمی» با نام «نگهبان شب» را به عنوان نماینده سینمای ایران راهی اسکار کرد که از سوی بسیار از منتقدان با اما و اگرهای زیادی روبهرو شد. «نگهبان شب» نه تنها در میان فیلمهای اکران شده سینمای ایران، بلکه در مقایسه با دیگر فیلمهای میرکریمی، فیلمی ضعیفتر به حساب میآید و داستانش از سوژهای بدیع و جالب بهره نمیبرد.
کمیته انتخاب در حالی به گزینه «نگهبان شب» رسید که فیلمی خوشساختتر به نام «ملاقات خصوصی» را در میان گزینههایش داشت. «ملاقات خصوصی» به عنوان پرفروشترین فیلم غیرکمدی سینمای ایران، نشان داده توان و قابلیت جذب مخاطب را دارد و احتمال موفقیتش در خارج از کشور هم بیشتر است.
ضمن اینکه با انتخاب «ملاقات خصوصی»، به امید شمس به عنوان یک کارگردان فیلم اولی، فرصت بسیار خوبی برای دیده شدن داده میشد تا در آینده با اعتماد بهنفس بیشتری فیلم بسازد. اما کمیته انتخاب با این استدلال که فیلم باید طعم و رنگ و بوی ایرانی داشته باشد، «نگهبان شب» را راهی اسکار کردند؛ هرچند که این فیلم هم بهره چندانی از رنگ و بوی ایرانی نبرده و دقیقا مشخص نیست منظور از این اصطلاح چه بوده است.
البته جدای از اصطلاحاتی مثل رنگ و بوی ایرانی، میرکریمی سابقه زیادی در سینمای ایران دارد و پستهای مدیریتی هم داشته و در بسیاری از مواقع مناسبات یک کارگردان بر کیفیت فیلمش چربش پیدا میکند.
کمیته انتخاب فراموش کرده که سینما محل قصهگویی و داستان پردازی است و روایت و سوژه است که بیشتر از هر چیزی مخاطب را به خودش جذب میکند. وقتی فیلم شما در سوژه و روایت لنگ بزند و از جذابیت برخوردار نباشد، هرچقدر هم رنگ و بوی ایرانی داشته باشد، کسی آن فیلم را نخواهد دید.
با یک بررسی ساده باید شانس «نگهبان شب» را در رسیدن به لیست نامزدهای نهایی نزدیک به صفر دانست. تجربه این سالها نشان داده، فیلمهای اینچنینی هیچ شانسی برای موفقیت در اسکار نداشتهاند و هیچ گاه به جمع نامزدهای نهایی نرسیدهاند.
حتی اگر بخواهیم یک درصد شانس به فیلم میرکریمی بدهیم، این فیلم در رقابت با آثار کارگردانان صاحب نامی مثل «آکی کوریسماکی» از فنلاند و «ویم وندرس» از ژاپن از شانسی برخوردار نیست. گاهی برای موفقیت در اسکار، چاشنی شانس به کمک فیلمساز میآید و در نبود رقیبان قوی، شانس بردن جایزه بالا میرود ولی امسال با وجود فیلمهای خوبِ ساخته شده توسط کارگردانان کشورهای دیگر که از داستان و ریتم خوبی برخوردارند، با خوشبینی زیاد باز هم نمیتوان شانسی برای موفقیت «نگهبان شب» قائل شد.
سینمای ایران در کنار فیلمهای کمدی، به فیلمهایی خوشساخت و هنرمندانه جهت درخشیدن در خارج از کشور نیاز دارد. سازمان سینمایی باید شرایط خوبی را جهت حمایت از کارگردانان جوان و بااستعداد جهت ساختن فیلمهای مخاطبپسند مهیا کند. درست مثل کاری که بنیاد سینمایی فارابی برای فیلم «جنگل پرتقال» کرد و کارگردان مستعدی به نام آرمان خوانساریان را به سینمای ایران معرفی کرد.
نویسنده: احمد محمدتبریزی