مردم عاشق دانستن از زندگیهای دیگران هستند. این واقعیتی است. کنجکاوی مردم نسبت به زندگیهای شخصی و روابط دیگر آدمها همواره بوده و خواهد بود. حالا یک سریال داستانهایش را بر پایه همین اتفاقات واقعا قرار داده و با استقبال مردم مواجه شده است.
حال با این وجود آیا سریال «modern love» سریال خوبی است؟ در جواب باید گفت یک سریال کاملا معمولی است که خیلی مخاطبانش را شگفتزده نمیکند. کسانی که تجربه دیدن سریالهایی مثل بازی تاج و تخت، بریکینگ بد یا این ما هستیم را داشتهاند با دیدن «modern love» یا عشق مدرن شگفتزده نخواهند شد.
فصل اول سریال هشت قسمت بیشتر ندارد و هر قسمت داستان مخصوص به خودش را دارد. پس سریال بر خلاف سریالهای رایج خیلی درگیر نقاط عطف داستان، اضافه و کم کردن شخصیتها و گرهافکنیها نیست و در هر قسمت داستانش را میگوید و میرود.
اما آنچه عشق مدرن را به سریالی دوستداشتنی و محبوب تبدیل کرده تنها یک چیز است. اینکه سازندگانش داستانهای عاشقانه مردم در روزنامه نیویورک تایمز را به صورت هر قسمت درآوردهاند و همین اینکه بینندگان میدانند داستانهای سریال واقعی است بر جذابیتش بسیار میافزاید. وقتی مخاطبان بدانند این داستانها روزی برای افراد دیگری در جایی از این کره خاکی اتفاق افتاده بسیار با آن همذاتپنداری میکنند.
سارندگان سریال هم گویا خیلی ادعای انجام یک کار عجیب و بزرگ را نداشتهاند و با ساخت قسمتهایی کوتاه، کم شخصیت و ساده فقط به دنبال ارائه کار خودشان بودهاند و خیلی رقابتی به این ماجرا نگاه نکردهاند.
اگر بخواهیم درباره کیفیت قسمتها صحبت کنیم باید بگوییم برخی قسمتها جذاب و خوب است و برخی دیگر خیلی مخاطب را جذب نمیکند. برای مثال ماجرای دختری که اختلال دوقطبی دارد یا پسری که مدیر سایت دوستیابی است بسیار جذاب و تماشایی از کار درآمده و قسمتهای دیگر مثل داستان دو همجنسبازی که دنبال پدرشدن هستند خیلی بینندهاش را راضی نکند.
قطعا هر بینندهای بنا به تجربیات شخصیاش با بعضی قسمتها و برخی شخصیتها همذاتپنداری میکند. داستان زندگی دختری با اختلال دو قطبی و روایت بسیار زیبای سریال از این اختلال برای خیلیها جذاب خواهد بود و آنها را با چنین افرادی بهتر آشنا میکند.
فصل اول سریال تمام شده و باید منتظر ماند و دید سازندگانش برای فصل دوم چه تمهیدی اندیشیدهاند. یا با همین دست فرمان جلو خواهند رفت یا به ترفندهای دیگری برای جذب مخاطب بیشتر خواهند اندیشید.