سینمای دولتی و نفتی عجیب وسوسهانگیز است. وقتی فیلمهای قبلیات پشت سر هم در گیشه شکست بخورند و نگران از دست رفتن سرمایهات نباشید باز هم با بودجه دولتی با هر کیفیتی فیلم میسازید و دوباره نگران شکست در گیشه نباشند. این یک فرمول ثابت در سینمای ایران بوده است و کارگردانانی که سالهاست حرف تازهای برای گفتن نداشتهاند فیلمهای سطح پائین ساختهاند و نگران مخاطبانشان نبودهاند.
به گزارش تیتر هنر، سینما در همه جای دنیا به مخاطبانش زنده است. کارگردانان فیلم میسازند تا توسط مخاطبانشان دیده شود و وقتی فیلم استانداردهای لازم برای دیده شدن را نداشته باشد برای مخاطب جز اتلاف وقت و هزینه چه کارکرد دیگری دارد؟ سینمای ایران هر ساله مشتی از این فیلمها میسازد که توسط مردم پس زده میشود ولی انگار قرار نیست جایی این روند بیمار جایی قطع شود.
رسول صدرعاملی که امسال با فیلم «سال دوم دانشکده من» در جشنواره حضور دارد آخرین فیلمش که با استقبال مردم و منتقدان روبهرو شد به سال 1380 باز میگردد. صدرعاملی در بازه زمانی 17 ساله از «من ترانه 15 سال دارم» تا آخرین فیلمش در سال 97، پنج فیلم دیگر ساخته که هیچکدام به لحاظ کیفی و محتوایی فیلمهای قابل قبولی نبوده و در جذب مخاطب ناکام بودهاند. «سال دوم دانشکده من» هم به احتمال زیاد به سرنوشت پنج فیلم قبلی این کارگردان دچار خواهد شد و هیچ اتفاق تازهای برای سینمای ایران رقم نخواهد زد.
فقط باید از صدرعاملی و دیگر همصنفهای او پرسید اصرار و علاقهشان بر فیلمسازی چیست؟ چرا اجازه نمیدهید سرمایه و بودجه دولتی در اختیار جوانان اخلاق و با ایده قرار بگیرد و همان ایدههای خرج شده در فیلمهای قبلیتان را مدام تکرار میکنید؟
یکی دیگر از فیلمهای ضعیف جشنواره فجر امسال به «تیغ و ترمه» کیومرث پوراحمد برمیگردد. پوراحمد باید قبول کند که کارش را در سینمای ایران انجام داده و حالا به یک تکرار ملالآور در آثارش رسیده که قابلیت جذب مخاطب ندارد. پوراحمد سال 1385 فیلم «اتوبوس شب» را ساخت و پس از آن دیگر نتوانست اثری مخاطبپسند تولید کند.
پوراحمد چهره قابل احترامی در سینمای ایران است ولی باید بداند وقتی حرف و ایده تازهای برای ارائه ندارد، باید به بازنشستگی فکر کند و خاطرات خوب قدیم را خراب نکند.
بازنشستگی کارگردانان در سینمای خارج از ایران یک امر مرسوم و رایج است. وقتی کارگردانی فکر میکند به لحاظ ایده، اندیشه و خلاقیت چیزی برای عرضه ندارد، با احترام از دنیای سینما خداحافظی میکند. «بلا تار» کارگردان صاحب سبک و مولف مجارستانی، که در طول دوران فعالیتش 9 فیلم بیشتر نساخت، در سال ۲۰۰۸ اعلام کرد که دوست دارد فیلمی دربارۀ پایان جهان بسازد و بعد از آن سینما را کنار بگذارد. او در سال ۲۰۱۱ با ساختن فیلم « اسب تورین»، این فکر را عملی کرد و اصرار طرفدارانش برای فیلمسازی نتیجهای نداد.
کریشتوف کیشلوفسکی کارگردان شهیر لهستانی نیز در اوج شهرت و موفقیتش اعلام کرد که پس از ساخت سه گانه رنگها فیلم دیگری نخواهد ساخت. فرانسیس فورد کوپولا نیز آخرین فیلمش را در سال 2011 ساخت و پس از آن دیگر فیلمی را کارگردانی نکرد.
نویسنده: سیدوحید موسوی راد