مخاطبی که تا چندین سال قبل، گزینههایش در سینمای کمدی «اجاره نشینها» و «مارمولک» بود حالا باید پای فیلمهایی مثل «تگزاس» و «دینامیت» بنشیند.
در سالهای اخیر چند فرمول ثابت برای ساختن فیلمهای کمدی مدام در حال تکرار بوده که همگی در سطح حرکت کردهاند و اثری از نبوغ و شگفتی در آنها نبوده است. این کمدیها یا در حال بازنمایی اتفاقات دهه ۶۰ و ۷۰ بودهاند و انقدر در این موضوع زیادهروی کردند که شوخی با نوستالژیهای گذشته جذابیت خود را از دست داد.
برخی دیگر از کمدیها با رفتن به کشورهای دیگر، به دنبال نشان دادن تضادهای فرهنگی و شوخی با آن بوده و برخی دیگر با ایجاد موقعیتهای کلیشهای متضاد و تناقضآمیز دنبال خنده گرفتن از تماشاگرشان بودهاند.
در نگاهی کلی، سینمای کمدی از این سه سبک تکراری و کلیشهای برای فیلمسازی و خلق موقعیتهای طنز استفاده کرده و دیگر خبری از خلاقیت در ساخت فیلم نبوده است.
این فیلمها برخلاف کمدیهای ماندگار سینمای ایران، ضعفهای مفرط و واضحی در فیلمنامه و کارگردانی و بازیگری دارند و تماشاگر در طول مدت فیلم با هیچ حرف و ایدهای جدیدی روبرو نخواهد شد.
این قبیل فیلمهای کمدی بیشتر میخواهند با موقعیتهای تکراری و لودهبازی از مخاطبانشان خنده بگیرند و همین موجب شده سینمای کمدی به وضعیتی اسفناک کشانده شود.
متاسفانه پای این سبک کمدی سازی در شبکه نمایش خانگی هم باز شده و نمونههایش را در سریالهایی مثل «نیسان آبی ۱ و ۲» و «اکازیون» میتوان دید.
کارگردانانی که از سختگیریهای تلویزیون در ساخت سریالهای کمدی میگفتند، حالا نشان میدهند به وقت عمل دستشان در ساخت اثری درخور و قابل قبول خالی است و مردم همچنان باید به سریالهای قدیمی تلویزیون مثل «خانه به دوش» و «بزنگاه» دلخوش باشند.
کمدیسازی این روزها کار سادهای شده و کارگردانان ترجیح میدهند با کمترین زحمت به بیشترین نفع مالی برسند. دقیقا به خاطر همین عامل میبینیم یک فیلمساز چگونه به صورت سریالی هر سال یک فیلم کمدی میسازد و در کنارش در شبکه نمایش خانگی سریالسازی میکند.
کاملا مشخص است چنین کارگردانی وقت و انرژی و زمانی برای اثرش نمیگذارد و همه چیز را مدنظر قرار میدهد به جز مخاطب و کیفیت کارش.
چنین وضعیتی برای تهیهکننده و کارگردان مطلوب و آرمانی به نظر میرسد، ولی در این میان سینما و مخاطبانش متضرر خواهند شد. رو آوردن به ساختن فیلمهای سطحی و تاریخ مصرفدار نه تنها پیشرفتی را برای سینمای کشور نخواهد داشت بلکه آن را دچار عقبگرد میکند.
سینمایی که از نیروی خلاق و باایده و صاحب اندیشه تهی شود و حرف جدیدی برای گفتن نداشته باشد، در آینده دچار آسیبهای جبرانناپذیری خواهد شد.
درست است صنعت سینما به فروش و گردش مالی نیاز دارد، ولی نباید از مسئله مهم ذائقهسازی غافل شد. ادامه این روند، سینمای کمدی ایران را از هرگونه خلاقیتی دور خواهد کرد و چیزی جز فیلمهای ضعیف و بیکیفیت از آن نخواهد ماند.
توجه به فروش نکته مهمی است، اما مسئولان سینمایی نباید تمام تخم مرغهایشان را در سبد گیشه بگذارند. دود نگاه کمیتگرای صرف به سینما، در آیندهای نزدیک، به چشم تمامی اهالی سینما خواهد رفت.
حتی ارگانهای دولتی و حمایتکننده سینما مثل بنیاد فارابی میتوانند بخشی از سیاستگذاریشان را به سمت ساختن فیلمهای کمدی باکیفیت تغییر دهند. وقتی یک ژانر سینمایی اینگونه در معرض ضعیف شدن قرار میگیرد، برای ارتقای سطح کیفی آن باید با برنامه وارد شد.
بهتر است مسئولان سازمان سینمایی و حتی مدیران شبکههای نمایش خانگی، زودتر فکر چارهای برای این وضعیت آشفته کنند. سینمای ایران همچنان ظرفیت ساختن فیلمهای کمدی شریف، آبرومند و دغدغهمند را دارد.
Adrese gelen istanbul hurdacı firması olarak hizmet veriyoruz hurdacı Her türlü hurda malzemeyi peşin alıyoruz hurda alüminyum fiyatları https://bit.ly/guncel-hurda-aluminyum-fiyatlari