سوسن طاقدیس با بیان این‌که ژانر باید وجود داشته باشد، می‌گوید: مخاطب ایرانی از مطالعه کتاب‌هایی که مولف آن‌ها ایرانی است زده و نسبت به آن‌ها بی‌اعتماد شده است.

مخاطب از کتاب ایرانی زده شده است

سوسن طاقدیس با بیان این‌که ژانر باید وجود داشته باشد، می‌گوید: مخاطب ایرانی از مطالعه کتاب‌هایی که مولف آن‌ها ایرانی است زده و نسبت به آن‌ها بی‌اعتماد شده است.

به گزارش تیتر هنر این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، درباره ضرورت و اهمیت ژانرنویسی اظهار کرد:  آدم‌های مختلف با سلیقه‌های مختلف وجود دارند و ممکن است  هر کدام به نوع یا ژانری از ادبیات علاقه داشته باشند. شاید یکی از علت‌هایی که مردم و بچه‌های ما کم  مطالعه می‌کنند این است که ژانر مورد علاقه  خود را در ادبیات‌مان پیدا نمی‌کنند.  یکی از  دلایلی که از کارهای ترجمه استقبال می‌شود این است که برای هر سلیقه‌ای ژانری وجود دارد و سلیقه‌ها را ارضا می‌کند و به آن‌ها جواب می‌دهد.

او در ادامه خاطرنشان کرد: مسلم است که ژانر باید وجود داشته باشد تا همه مخاطبان را تحت پوشش قرار دهد. کسی روحیه طنز دارد و نویسنده‌های ما طنز زیاد کار کرده‌اند، در نتیجه آن فرد مطلب مورد علاقه‌ خود را پیدا و مطالعه را شروع می‌کند. ولی دیگری ژانر مورد علاقه‌اش، ژانر وحشت است اما سیاست‌های سیاست‌گذاران درباره این ژانر خیلی  متغیر  بوده، گاهی می‌گفتند می‌شود در این ژانر نوشت و گاهی می‌گفتند نمی‌شود و  اغلب ژانر ترسناک در ادبیات ما سانسور شده‌ است. بچه‌هایی که این ژانر را دوست دارند، به سمت ترجمه کشیده می‌شوند که ظاهرا درباره آن سخت‌گیری نمی‌شود و بچه‌ها از آن استقبال می‌کنند.

طاقدیس اظهار کرد:  بیان یک‌سری از مطالب در ادبیات به‌ویژه ادبیات کودک و نوجوان ممنوع بود. ممنوعیت از چیزهای مهمی مانند عشق شروع می‌شد تا یک کلمه، و کسی درباره آن‌ها نمی‌تواست بنویسد. اما می‌بینیم در ادبیات خارجی به راحتی طوری می‌نویسند که همه منظور را می‌فهمند. تمام این محدودیت‌ها باعث می‌شود گروه‌های کوچک و بزرگی از مخاطبان را از دست بدهیم.

او همچنین درباره این‌که در ادبیات چقدر به ژانرنویسی توجه شده است، گفت: فکر می‌کنم اوایل کسی اصلا توجه نداشته که چه چیزی می‌نویسد و وقتی به خیلی از نویسنده‌ها می‌گفتی ژانر، اصلا نمی‌دانستند یعنی‌ چه. شاید هم تقصیری نداشتند و کسی نبود که نویسندگی را به آن‌ها یاد بدهد. تمام گذشتگان هم منفور و مغضوب بودند و ما می‌خواستیم خودمان بنویسیم. بعدها به تعدای از ژانرهای قابل قبول‌تر از نظر سیاست‌گذارها رغبت نشان داده شد و بخصوص در طنز  پیشرفت‌هایی داشتیم. در ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات جنگ کارهایی داشتیم که در همان‌ها هم به خاطر محدودیت‌هایی که وجود داشت و ما نمی‌توانستیم ابعاد منفی جنگ را نشان بدهیم و قهرمان‌های داستان‌ها حالت اسطوره‌ای و مقدس پیدا می‌کردند، قدری ادبیات ما از حقیقت و واقعیت دور شد.

این نویسنده افزود: البته بچه‌هایی که در آن زمان بودند راحت‌تر ارتباط‌ برقرار می‌کردند اما بچه‌های این دوره‌ به هر علت، مثلا شاید این‌که آگاهی بیشتر شده، نمی‌توانند بپذیرند همه‌چیز خوب بوده است. بچه‌های الان که از آن فضا دور شده‌اند، خیلی چیزها به نظرشان مصنوعی و دور از واقعیت می‌آید.

سوسن طاقدیس در پاسخ‌ به این‌که آیا ژانرنویسی می‌تواند در بازار کتاب ظرفیت ایجاد کند، اظهار کرد: ظرفیت به سادگی، آسانی و سرعت اتفاق نمی‌افتد زیرا مخاطب ایرانی از مطالعه کتاب‌هایی که مولف آن‌ها ایرانی است زده و نسبت به آن‌ها بی‌اعتماد شده است. تا اعتماد مخاطبان جلب شود زمان طولانی و کار درست‌ و حسابی می‌طلبد و فکر نمی‌کنم نویسنده‌های ما بتوانند چنین شکاف ژرفی را پر کنند و به جایی برسند که مخاطب را قانع کنند که آثار ایرانی نیز خوب، موثر، سرگرم‌کننده و جذاب هستند.

سوسن طاقدیس با بیان این‌که ژانر باید وجود داشته باشد، می‌گوید: مخاطب ایرانی از مطالعه کتاب‌هایی که مولف آن‌ها ایرانی است زده و نسبت به آن‌ها بی‌اعتماد شده است.