حسین اسرافیلی می‌گوید: فرهنگ هم مثل اقتصاد پر از آقازاده شده است و متأسفانه فرهنگ ما متولی دلسوز ندارد.

فرهنگ هم پر از آقازاده شده است

حسین اسرافیلی می‌گوید: فرهنگ هم مثل اقتصاد پر از آقازاده شده است و متأسفانه فرهنگ ما متولی دلسوز ندارد.

به گزارش هفت هنر، این شاعر مسئولان را دلیل فاصله گرفتن شاعران و جوانان از مفهوم‌های مذهبی دانست و گفت: در دوره ما مسئولان طوری رفتار می‌کنند که جوانان نسبت به باورهای دینی قدری سست شده‌اند. نه تنها در شعر بلکه در پوشش هم به نحله‌هایی دست زدند که از دین، ایمان و باورهای اعتقادی فاصله ایجاد می‌شود.او در ادامه افزود: گاهی حتی برخی از اشعار را می‌خوانیم که به جای باورهای دینی، تنبارگی را رواج می‌دهد. در شعر کلاسیک همیشه شاهد تجلی ایمان بودیم، اما در حال حاضر برخی شاعران از این مفاهیم فاصله گرفته‌اند.

اسرافیلی سپس گفت: از رایزن‌های فرهنگی تنها چهار نفر را به من نشان بدهید که افراد فرهنگی بوده‌اند. اما تا دلتان بخواهد در میان رایزن‌ها بستگان و وابستگان سیاسیون هستند. فرهنگ هم مثل اقتصاد پر از آقازاده شده است.او با بیان این‌که «مسئولین فرهنگی ما فرهنگی نیستند»، اظهار کرد: برنامه‌ریزان فرهنگی بیشتر بستگان مسئولان هستند. مشخص است که با این شرایط کاری پیش نمی‌رود. در گذشته رایزن‌های فرهنگی، هم از ایران کتاب ترجمه می‌کردند تا ایران را بشناسانند، هم آثار شاعران شاخص کشورِ مقصد را جمع‌آوری و ترجمه می‌کردند تا شاعران آن‌ها را به هموطنان خود بشناسانند.

این شاعر ادامه داد: در حال حاضر کدام یک از رایزن‌های فرهنگی‌مان کتاب ترجمه ‌می‌کند؟ وزارت امور خارجه کسانی را که دیگر نمی‌توانند هیچ کاری انجام دهند، با یک توصیه‌نامه به عنوان رایزن فرهنگی منصوب می‌کند. فرهنگ آن‌قدر بدبخت شده که هر کسی بیکار است برای این‌که کاری انجام دهد رایزن فرهنگی می‌شود. در چنین وضعتی دیگر از فرهنگ چه انتظاری دارید؟او با اشاره به مشکلات شاعران بیان کرد: مقام معظم رهبری سالی یک بار شاعران را جمع می‌کنند، به آن‌ها ارج می‌نهند و به ادب فارسی احترام می‌گذارند. اما متأسفانه سایر مسئولان ادبیات را نمی‌فهمند و شعر را نمی‌شناسند. از این افراد چه انتظاری دارید؟

اسرافیلی با بیان اینکه برخی مسئولانی که در رأس یک بنیاد فرهنگی می‌نشینند فرهنگی نیستند، ادامه داد: خودم دیدم مسئول انجمن شعر یک فرهنگسرا، شعر را نمی‌شناخت. آن‌ها افرادی هستند که وزن و قافیه را هم نمی‌شناسند. این آدم می‌خواهد چه کسی را تربیت کند؟ متأسفانه مدیران فرهنگی جوان‌ها را طوری تربیت کرده‌اند که بیشتر به تقلید روی می‌آورند و از باورها فاصله می‌گیرند. شعر جوانان نوعی تفنن و سرگرمی است تا اینکه به عنوان شعر مطرح باشد.

این شاعر درباره تأثیر ماه رمضان بر شعر نیز گفت: مجموع این مفاهیم دینی و باورهای اعتقادی در شعر ما تأثیر فراوان و عمیقی دارد. اما بازتاب این موضوعات را نمی‌توان رصد کرد. درواقع شعر را نمی‌توان تحلیل کرد. مثلاً بنویسیم نماز چه تأثیری در شعر دارد!

او گفت: در ایران هیچ دیوانی را نمی‌توان یافت که از باورهای دینی و اعتقادی خالی باشد. اگر بخواهیم به صورت جزئی تحلیل کنیم نمی‌توانیم اطلاعات یکدستی به دست آوریم. تأثیر کلی در روح و روان شاعر است. شاعر با همین نگاه‌ها کاری می‌آفریند که روح احکام الهی و قرآن در آن هویداست.

حسین اسرافیلی در پایان با بیان این‌که «در حال حاضر شاعران در برخی از نحله‌ها قدم می‌زنند که بیشتر اشعارشان تقلیدی از شعرهای ترجمه است»، افزود: برخی از شاعران به علت این‌که زبان خارجی بلد نیستند اصل شعر را نمی‌خوانند، بلکه ترجمه‌ شعرهای آن سوی مرزها را می‌خوانند و گمان می‌کنند اگر مثل شاعران بیرون مزر شعر بگویند، شاعران مطرح و جهانی خواهند شد.

حسین اسرافیلی می‌گوید: فرهنگ هم مثل اقتصاد پر از آقازاده شده است و متأسفانه فرهنگ ما متولی دلسوز ندارد.