علت خودکشی بیژن سلطانی در دفتر حزب کارگزاران مشخص شد

با تایید خبر خودکشی مردی در دفتر حزب کارگزاران کاراگاهان اداره دهم پلیس آگاهی موفق به کشف یک برگ وصیت نامه در کنار جسد شدند.

درپی کشف جسد حلق آویز شده مردی در دفتر حزب کارگزاران در میدان ۷ تیر بلافاصله بازپرس مرادی بازپرس کشیک قتل پایتخت به همراه اکیپی از ماموران اداره دهم پلیس اگاهی در محل حادثه حاضر شدند .

بررسی های پلیسی نشان می داد جسد متعلق به مردی ۴۰ ساله است که با استفاده از یک رشته طناب خود را حلق آویز کرده است.

با تایید مرگ مرد حلق آویز شده به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.

بررسی های پلیسی از محل کشف جسد نشان می دهد جسد کشف شده متعلق به بیژن سلطانی است که مدیریت مالی حزب کارگزاران را بر عهده داشته است.

در بررسی های بیشتر در اطراف محل کشف جسد و بازرسی بدنی از جسد، کاراگاهان موفق شدند یک برگ وصیت نامه متعلق به متوفی را هم کشف کنند.

با صدور اجازه انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات درباره علت این مرگ خود خواسته از سوی کاراگاهان اداره دهم پلیس آگاهی همچنان ادامه دارد.

علت خودکشی کارمند حزب کارگزاران مشکلات مالی بوده است

ایسنا نوشت: یک عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت که علت خودکشی کارمند مالی این حزب که امروز بعد از ظهر رخ داده مشکلات مالی بوده است.

غلام‌عباس علیخانی با اشاره به حلق‌آویز کردن یکی از کارمندان حزب کارگزاران در دفتر این حزب واقع در میدان هفت تیر گفت: ایشان بازنشسته شهرداری بودند که مدتی بود از این مشکل می‌گفتند که حقوق بازنشستگی کفاف هزینه‌های زندگی‌شان را نمی‌دهد و در قسمت اداری حزب کارگزاران مشغول به کار شده بودند.

وی ادامه داد:‌ کاری که ایشان انجام می‌داد کارهای حسابداری بود و ماهانه دریافتی‌ای به ایشان برای این کار داده می‌شد و در اتاق آرشیو در ساختمان هفت تیر مستقر بودند و کلید همان‌جا را هم داشتند که گویا بعد از ظهر امروز به‌دلیل همین مشکلات مالی خود را حلق‌آویز کرده‌اند.

این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران خاطرنشان کرد: دلیل خودکشی ایشان در وصیت‌نامه‌ای که در جیبش قرار داشت مشکلات مالی عنوان شده بود و پس از رؤیت او توسط سایر کارکنان به پلیس و اورژانس برای حضور در محل اطلاع داده شد.

به گزارش فارس متن وصیت‌نامه بیژن سلطانی به شرح زیر است:

از تاریخ 55/2/1 تا تاریخ 55/3/1 (سی سال و یک ماه) نماینده رسمی شهرداری تهران معاون مالی و اداری مناطق 9 و 2 و یک بودم که حدود 20 سال پست‌های مدیریتی داشتم.

زمان تصدی جناب آقای دکتر کرباسچی، اکثر مدیران و پرسنل صاحب‌خانه شدم ولی من به دلیل داشتن یک دستگاه آپارتمان که با وام زمان بنی‌صدر خریداری نموده بودم پس از پرداخت 10 سال اقساط مربوطه به جهت قرار گرفتن در طرح بزرگراه امام علی (ع) بر اساس فشار شهردار منطقه مجبور به توافق شدیم که از همان موقع تاکنون آواره و مستأجر شدم.

به دلیل حقوق اندک بازنشستگی پس از بازنشستگی حدود سه سال به صورت کارمند قراردادی خدمات اداری شهر به عنوان معاون پشتیبانی پروژه ممیزی املاک شهر تهران مشغول به کار شدم که پس از اتمام ممیزی به دلیل بازنشسته بودنم نسبت به فسخ قرارداد اقدام و متعاقب آن در شرکت تعاونی شهریار به عنوان مدیر امور سهام مشغول به کار شدم. پس از حدود دو سال با دستور مدیرعامل وقت آقای حصاری‌نژاد فسخ قرارداد و تسویه حساب گردیدم. بعد از حدود سه ماه بیکاری مجددا در یک شرکت تأمین نیروی انسانی مربوط به بانک قوامین به عنوان مدیر اداری مشغول به کار شدم که در انتهای سال به دلیل تغییر مدیرعامل مجددا تسویه حساب نهایتا پس از حدود شش ماه بیکاری که شدیدا در مضیقه مالی بودم به دلیل پرداخت اجاره سنگین و هزینه‌های زندگی با حقوق ناچیز بازنشستگی با کمک جناب آقای مهندس آقاعلیخانی از تاریخ 93/7/22 تاکنون به عنوان مدیر مالی و اداری حزب مشغول به کار شدم که خدا را شکر تا به حال زندگی به طور روال عالی می‌گذشت و شغل خاصی نداشتم تا اینکه اعلام شد به علت مشکل در پرداخت حقوق به بنده نیاز ندارند. آیا حزب به این عظمت مشکل ماهی 2 میلیون تومان را دارد؟

در صفحه تلگرام جناب‌ آقای مهندس آقاعلیخانی در خصوص مشکل نقدینگی حساب تنخواه اعلام مأیوس شدن را دارند و پیشنهاد تعطیلی دارند. اگر پرونده پرسنلی بنده در طول خدمت در شهرداری را ملاحظه نمایید: به طور کرار داوطلبانه جبهه‌های حق علیه باطل خدمت کرده و در اغلب عملیات شرکت داشتم و از مجروحین جنگ تحمیلی عملیات فتح‌المبین هستم (جانباز). قادر به تأمین هزینه‌های زندگی نمی‌باشم. با توجه به توضیحات فوق‌الذکر به دلیل مشکلات به وجود آمده مجبور به کاری که نباید انجام دهم متوسل شدم.

بیژن سلطانی 95/5/14»