سردرگمی تلویزیون در ماه رمضان

رسانه ملی در رمضان امسال نتوانست سریال‌هایی پربیننده و جریان‌ساز پخش کند و با اینکه برنامه‌های آیتمی آن پرمخاطب بودند ولی می‌توان گفت پخش مسابقات ورزشی سهم بیشتری در کسب رضایت مردم داشتند.

وقتی شبکه های تلویزیونی گسترش پیدا می کنند و مدیران و سیاستگذارانشان در تکاپوی تولید ویژه برنامه های متفاوت تولیدی و نمایشی می‌افتند باکس رمضان بهترین فرصت برای دیده شدن محسوب می شود به شرطی که مسئولان و تصمیم گیرندگان انگیزه تولید کار با کیفیت را داشته باشند و لزوم رقابت را احساس کنند البته قطع به یقین تنها ۳۰ شب ماه مبارک رمضان نیست که مردم فرصت تلویزیون دیدن پیدا می کنند و در ۳۶۵ روز سال هم تقاضا برای تماشای آثار قابل توجه از سوی مردم در فضاهای مختلف حقیقی و مجازی به چشم می خورد.

امسال پخش مسابقات فوتبال و والیبال را می‌توان امدادهای غیبی تلویزیون قلمداد کرد چون اگرچه این مناسبات ورزشی هیچ ارتباطی به ماه مبارک رمضان نداشتند اما همزمانی برگزاری شان با این ایام ناخودآگاه باکس رمضانی را رونق بخشید. با اینکه مسابقات باعث تغییر در زمان پخش ویژه برنامه هایی چون «ماه عسل» یا اخبار سراسری شد اما ارزشش آنقدری بود که رضایت درصد بالایی از مخاطبان را ایجاد کند و طیف قهر کرده را پای تلویزیون بنشاند.

برای بررسی وضعیت برنامه‌سازی در ماه رمضان از آثار نمایشی گرفته تا آیتمی با رضا درستکار و سیدرضا صائمی منتقدان تلویزیون و علیرضا افخمی ناظر کیفی و کارگردان گفتگوهایی داشته‌ایم که آنها درباره اهمیت این بازه زمانی در جذب مخاطب و لزوم برنامه ریزی صحبت‌ کردند.

در این رابطه رضا درستکار منتقد سینما و تلویزیون بیان کرد: من به عنوان یک مخاطب از کسانی که جام ملت های اروپا را راه اندازی کردند، تشکر می کنم چرا که آنها فقدان برنامه سازی در تلویزیون ما را جبران کردند. پخش مسابقات فوتبال و والیبال که با ماه رمضان امسال همزمان شد تلویزیون را نجات داد و آنتن خالی را پر کرد.

بر اساس صحبت‌های این منتقد می توان گفت عوامل برون سازمانی پیش بینی نشده مثل اتفاقات ورزشی دنیا برای صدا و سیما بد نبوده اند چرا که انفعال شبکه های مختلف سیما در تولید برنامه های نمایشی و ترکیبی را که به سبب آمد و شد مدیران بالادستی و نداشتن برنامه و سیاست درست که غالبا دامنگیر سازمان صدا و سیما است، جبران کرده‌اند.

به هر حال مناسبات ورزشی باعث شد خلا برنامه های نمایشی شبکه هایی مثل ۳ و ۵ سیما که سال های گذشته عرض اندام کرده بودند کمتر به چشم آید. ضمن اینکه خروجی آثار نمایشی تلویزیون در ماه رمضان ۹۵ نسبت به تولیدات ماندگار سال های گذشته آن قدر عامه پسند نبود که مخاطب به دنبال مقایسه کار با تولیدات دیگر شبکه ها باشد.

البته باید در نظر داشت برنامه های ورزشی «جام پانزدهم»، «گزارش ورزشی» و «توپ و تور» هم محصول رسانه ملی هستند که در عین بی مناسبت بودن باعث شدند مردم خاطرات خوشی از تلویزیون در ماه رمضان ۹۵ داشته باشند در نتیجه مردم به جای اینکه مثل سال های گذشته ماه رمضان را با مجموعه ها تکراری چون «گمگشته»، «پشت کنکوری ها»، «صاحبدلان»، «میوه ممنوعه»، «خانه به دوش» و … سر کنند و با تیتراژهای شان خاطره بسازند سرشان به مسابقات گرم شد.

در همین رابطه با علیرضا افخمی کارگردان و برنامه سازی که دهه های ۷۰ و ۸۰ به عنوان ناظر کیفی بسیاری از سریال های پربیننده در تلویزیون حضور داشت درباره درخشان بودن باکس رمضان و دیده شدن کارهای ترکیبی و نمایشی صحبت کردیم که وی گفت: سالیان پیش ماه رمضان این مزیت را داشت که باکس درخشان کارهای نمایشی به حساب آید البته آن زمان کارهای ترکیبی تنها تولیدات روتین کوتاه مدت به حساب می آمدند و علی رغم محتوای مفید، جز در زمان پخش تاثیر و ماندگاری طولانی نداشتند. یک وقتی هم بود که همه شبکه ها کار نمایشی پخش می کردند و از بعد اذان مغرب تا نیمه شب مجموعه های تلویزیونی متعددی را روی آنتن می دیدیم.

ماراتنی که کمرنگ شد

وی افزود: آن دوران باکس رمضان موثر و پررنگ بود و به خاطر فضای پخش هر شبی در ساعتی که همه بعد از افطار تفریحی چون تلویزیون داشتند به دیده شدن کارها کمک می کرد اما مدتی است که دیگر این ماراتن را شاهد نیستیم. به نظر می رسد یک دلیل این باشد که صاحب نظران به نتیجه رسیدند پخش زیاد آثار نمایشی باعث می شود مومنان فرصت عبادت پیدا نکنند و تمام وقت شان صرف دیدن تلویزیون شود از طرفی دیگر به دلیل کمبود بودجه، تولیدات به شدت کاهش پیدا کرد و تولید نشدن سریال های قابل اعتنا، نه فقط به باکس ماه رمضان که به ارائه محصول خوب نمایشی در طول سال لطمه وارد کرد. به همین خاطر باکس رمضان دیگر آن فرصت طلایی سال های پیش به حساب نمی آید هرچندکه همچنان مخاطبان به امیدی پای سریال ها می نشینند اما به اندازه آن سال ها راضی نمی شوند.

در این رابطه رضا صائمی منتقد هم بیان کرد: ماه رمضان همچنان یکی از بهترین فرصت های دیده شدن است اما امروزه به خاطر شمار بالای شبکه های تلویزیونی داخلی و خارجی نمی توان انتظار داشت بیننده پای همه برنامه ها بنشیند چرا که به خاطر داشتن حق انتخاب بیش از حد، قطعا خیلی از برنامه ها را از دست می دهد. ضمن اینکه امروزه می توانیم در کنار برنامه های ترکیبی و نمایشی که برای رمضان در نظرگرفته شده شاهد آثار خاطره انگیز سال های گذشته در شبکه هایی مثل آی فیلم باشیم و این دایره انتخاب را وسیع تر می کند. امروز در عصری به سر می بریم که رسانه جذاب مکمل به وفور اطراف ما وجود دارد. یکی از همین رسانه ها شبکه های داخلی و خارجی فارسی زبان است که بعد از افطار مجموعه های رمضانی سال های گذشته مثل «پایتخت» و «دردسرهای عظیم» را پخش می کند و اتفاقا مخاطب هم دارد و حس نوستالوژیک بر کیفیت تازگی محتوا غلبه می کند.

وی اشاره کرد: بحث مخاطب شناسی و گروه بندی در همه جای دنیا حائز اهمیت است به این معنی که قرار نیست مخاطب، تمام برنامه های همه شبکه ها را ببیند. وقتی تعداد شبکه ها کم باشد مدیریت عدم تداخل برنامه ها راحت تر اتفاق می افتد اما هرچه تعداد شبکه ها بیشتر شود قطعا این هماهنگی سخت تر شده و نمی توان توقع داشت همه برنامه ها به گونه ای چیده شوند که همه مخاطبان برنامه های مختلف در بهترین ساعت شاهد اثر مورد علاقه شان باشند اما برای جبران این مساله بازپخش در ساعات دیگر روز، بهترین راه برای توجه به مخاطبانی است که دوست دارند گونه های مختلف برنامه ها را از دست ندهند. این موضوع نمونه همان اتفاقی است که امسال برای برنامه «ماه عسل» رخ داد و علی رغم اینکه اعلام کرده بودند این برنامه بازپخش ندارد اما حجم استقبال کنندگان به اندازه ای بود که تلویزیون چاره ای ندید جز اینکه ساعتی برای بازپخش درنظر بگیرد. این رفتار به نوعی احترام رسانه ملی به مخاطب تلقی می شود.

صائمی در بخشی دیگر از سخنان خود به همزمانی پخش دو برنامه «ماه عسل» و «خندوانه» در رمضان ۹۴ اشاره کرد و گفت: سال گذشته دو قطبی کردن این برنامه ها باعث شد هر دو بیش از گذشته مورد بحث قرار بگیرند و حتی بین مخاطبانشان هم چالش ایجاد کنند و مخاطبان مشترک در این میان بلاتکلیف بمانند اما در نهایت همین دوقطبی شدن باعث شد حتی کسانی که بیننده این آثار نبودند تا مدتی مخاطب تلویزیون باشند و قضاوت کنند. با همه این احوال به نظر من اتفاق خوبی نبود که دو برنامه پرطرفدار همزمان پخش شود چون یکی از وظایف رسانه ملی ایجاد اتحاد و همدلی بین مردم است و امسال دیدیم با اصلاح زمان پخش، هر دو طیف مخاطب توانستند در آرامش بیشتری برنامه ها را دنبال کنند و مدیریت و کنترل کنداکتور باعث آسودگی خاطر مخاطبان مشترک شد.

اما درستکار در این زمینه همچنان پیشتازی برنامه های ورزشی را مثال زد و با اشاره به بازار داغ تبلیغات گفت: حتی برنامه موفقی مثل «خندوانه» هم به دلیل اصرار به تبلیغات مستقیم، دل مخاطبان خود را زده است و یا «دورهمی» که آن هم برنامه نسبتا موفقی است از این حیث دچار آسیب شده است. شما امروز هر شبکه ای را بزنید فقط دارند درباره اسپانسرها حرف می زنند که این نشان دهنده ضعف تلویزیون ایران است، تلویزیونی که اسیر دست تبلیغات و اسپانسرهاست.

با توجه به این اظهار نظرها می توان نتیجه گرفت که برنامه های مخاطب پذیر باید در بهترین زمان دسترسی مردم به رسانه ملی پخش شوند. هر چند که برای برنامه های ترکیبی، ساعت پخش قبل از اذان مغرب و برای نمایشی ها بعد از افطار مناسب ترین زمان آنتن است اما چرا امسال فقط یک برنامه ترکیبی با قدمت ۱۰ ساله توانست تا حدی نگاه ها را به خود جلب کند؟ در این شرایط هزینه برای تولید برنامه های موازی از شبکه های دیگر را باید خرج اضافی تلویزیون قلمداد کرد یا خیر؟

به هر حال تمام برنامه های ترکیبی ویژه ماه رمضان در تلاشند با دعوت از نخبه ها و چهره های ورزشی، هنری، سیاسی و … عده ای را با خود همراه کنند ولی به نظر می رسد به دلیل تعداد تولیدات مشابه، مخاطبِ بیش از حد اشباع شده از تماشای این آثار احساس رضایت کامل نداشته باشد. حال با توجه به این نکات باید دید برنامه ای مثل «ماه عسل» دیده شدن خود را چقدر مدیون باکس مناسبتی می داند؟

رضا درستکار درباره این برنامه خاص برای زمان پخش نظری قائل نیست و بیان کرد: «ماه عسل» گاهی افراد عجیب و غریب را پیدا می کند یا خلافکاران را به برنامه می آورد که از ایشان اعتراف بگیرد و به خودزنی مهمان اش بها می دهد. این برنامه از بدنه فرهنگ و جامعه ما دور است. شاید بتوان با غریب نمایی و اگزوتیسم، مخاطبانی را گرد آورد و چشم ها را حدقه کرد، اما وسعت خرج برنامه و اهداف اخلاقی اش و به طبع آن فرهنگ سازی به کل لطمه می بیند.

در این زمینه صائمی معتقد است: «ماه عسل» اگرچه برنامه پر مخاطبی محسوب می شود اما پخش آن در این ایام کمکی بسیار ویژه به دیده شدنش می کند. نمونه هایی از این دست برنامه ها در طول سال وجود دارند اما انقدر دیده نمی شوند. اگر چنین ساعت پخش خوبی در اختیار گروه باانگیزه قرار بگیرد کمک می کند مخاطب بیشتری کسب کند البته تنها ارائه باکس خوب دلیل موفقیت این برنامه نبود و نباید ایده خوب و تاثیرات مثبت ظاهری مجری در جذب مخاطب دارد را نادیده گرفت.

افخمی هم در این باره تصریح کرد: موضوع و مضمون «ماه عسل» از حیث محتوا با ماه مبارک رمضان تطابق دارد و فضای کلی جامعه با این محتوا همراهی می کند. بنابر این علی رغم نکاتی که باعث جذب مخاطب به این برنامه می شود اگر زمان دیگری پخش می شد دست کم این همراهی را از دست می داد و ما همگونی با فضای معنوی و حسی جامعه را شاهد نبودیم.

وی همچنین درباره آثار نمایشی باکس رمضان گفت: به طور کل فیلم هایی که خیلی چنگی به دل نمی زنند در هر زمانی پخش شوند دیده نمی شوند. هر کار خوبی را اگر در زمان بد پخش کنید تا حدی دیده می شود مثل فیلم های خوب سینمایی که اگر تبلیغ نشود و سینمای خوب نداشته باشد تماشاچی دهان به دهان آنها را تبلیغ می کند.

این ناظر کیفی با اشاره به اینکه امسال دو کار نمایشی روی آنتن رفت که البته در آخر باید قضاوت را به بیننده واگذار کرد، توضیح داد: برنامه های طنز همیشه نزد بیننده این امتیاز را دارند که در محک دیده شدن قرار بگیرند و نیاز نیست در زمان خاصی پخش شوند. کاری مثل «پادری» عید یا روزهای دیگر هم مخاطب خودش را جذب می کند و هر برنامه ای در کنار کار جدی خوب هم قرار بگیرد باز برگ برنده کمدی بودنش را دارد. مثل همان سال ها که کارهای رضا عطاران قبل اینکه از تلویزیون قهر کند در رقابت با یک کار جدی همیشه برنده بود.

رضا صائمی همچنین به تاکید و توجه تلویزیون به ایجاد فضایی مفرح در چند سال اخیر اشاره کرد و گفت: رسانه ملی نگاهش را به ماه مبارک رمضان تغییر داده و برای جذب مخاطب سعی دارد با استفاده از عباراتی مثل جشن و تولیداتی از این جنس اتفاقات بهتری را رقم بزند هر چند که رقم خوردن این اتفاقات فقط و فقط به محتوا برمی گردد.

تغییر فضای سنگین به فضای مفرح

این کارگردان و ناظر کیفی درباره فقدان فضای نشاط و شادی آوری که در گذشته به چشم نمی خورد نیز بیان کرد: سنگینی فضای آن سال ها در ماه رمضان خیلی به تلویزیون مربوط نمی شود. تا قبل از سال ۸۰ که «گمگشته» پخش شد فضای سنگینی بر کشور حاکم بود و تلویزیون هم تحت تاثیر همان فضا قرار داشت و شاید به همین خاطر برنامه های ترکیبی آنچنان ساخته نمی شد و بیشتر همه از کارهای نمایشی خاطره دارند. این نگاه دست رسانه ملی نبود و توسط افراد، جریان ها و دستگاه هایی فراتر از تلویزیون حاکم و نهادینه شده بود.

وی در پایان عنوان کرد: اتفاقا تلویزیونِ آن سال ها پیشقدم شد با ورود کارهای مفرح تر فضا را کمی تغییر دهد تا جایی که دیگر از رمضان به شب های جشن و شادی یاد می کنیم. من معتقدم پخش «گمگشته» این نگاه را تغییر داد. یادم نمی آید چطور شد که این اتفاق افتاد اما قطعا رسانه ملی تاثیر مثبتی در شکستن تابوهای سنگین آن زمان داشت.

با توجه به ماه رمضانی که پشت سر گذاشتیم و تلویزیون دو سریال «پادری» و «برادر» را در کنار چندین برنامه آیتمی روی آنتن برد، سوال اینجاست چند درصد تولیدات تلویزیونی این مزیت و کیفیت را دارند که در بهترین باکس مناسبتی تلویزیون پخش شده و درخواست بازپخش هم از سوی مردم داشته باشند؟ و دیگر اینکه به طور کل برنامه ها بر حسب نیاز مخاطب ساخته می شود یا اولویت های سازمان صدا و سیما؟

امروزه شبکه های تخصصی برای پر کردن آنتن و چیدن کنداکتور بیشتر اهداف خود را دنبال می کنند و به این اصل معتقدند که مخاطبان علاقمند و متخصص جذب می شوند و نیازی به افزایش مخاطب به هر قیمتی نیست اما در مورد شبکه های اصلی و سراسری هنوز هیچ پاسخ درستی وجود ندارد چون در طول ۱۸ ماه ریاست محمد سرافراز بر سازمان صدا و سیما بسیاری معتقد بودند نتیجه تلاش ها از سال دوم به بار می نشیند و با آمدن عبدالعلی علی عسکری هم نمی توان در مدت ۲ماه قضاوتی درباره عملکرد وی داشت.