روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: در نشست رسانهای «قاتل اهلی»، کیمیایی، خبرنگاری را که در نقد فیلم، پرسش میکند، تحقیر میکند و ناگهان خبرنگاران برای کیمیایی دست میزنند! یک نفر میگوید: بگذارید حرف بزنیم.
کیمیایی خطاب به مجری: بندازش بیرون. و ناگهان باز هم تشویق کیمیایی ازسوی حضار!
آنچه در نشست رسانهای «قاتل اهلی» اتفاق افتاد، از آن جمله مواردی است که باید از ترجیعبند «فقط در ایران اتفاق میافتد»، برای توضیحش وام گرفت وگرنه کجای دنیا در نشست با منتقدان، روزنامهنگاران و اهالی رسانه، فیلمساز از خبرنگار میپرسد شما تابهحال فیلم ساختی؟ گیریم که بپرسند؛ چه ربطی دارد؟ پرسشگری و پاسخگویی نهفقط در سینما که در فضاهای دیگر هم رنگ باخته است.
آنچه بین کارگردان و تهیهکننده «قاتل اهلی» اتفاق افتاده، موضوع نیست؛ آنچه در نشست اتفاق افتاد، مسئله است. ما تهیهکننده را نمیشناسیم که همین میتواند دلیلی باشد برای بیشتر پرسیدن از ایشان! اما در اندازه اسم مسعود کیمیایی نبود و نیست رفتاری که از او دیدیم؛ بهویژه جایی که خطاب به مجری برنامه میگوید؛ بندازش بیرون! جایی که قائل نه به حذف پرسش که به حذف فیزیکی میشود! سینما آنقدر بیارزش شده است که موضوعش شده دعوا سر دعوای تهیهکننده و کارگردان «قاتل اهلی»! و منتقدانی که بهجای هوراکشیدن باید تصمیم بگیرند چه چیزی باارزش است و چه چیزی کمارزش.
آنچه بین کارگردان و تهیهکننده «قاتل اهلی» اتفاق افتاده، موضوع نیست؛ آنچه در نشست اتفاق افتاد، مسئله است. ما تهیهکننده را نمیشناسیم که همین میتواند دلیلی باشد برای بیشتر پرسیدن از ایشان! اما در اندازه اسم مسعود کیمیایی نبود و نیست رفتاری که از او دیدیم؛ بهویژه جایی که خطاب به مجری برنامه میگوید؛ بندازش بیرون! جایی که قائل نه به حذف پرسش که به حذف فیزیکی میشود! سینما آنقدر بیارزش شده است که موضوعش شده دعوا سر دعوای تهیهکننده و کارگردان «قاتل اهلی»! و منتقدانی که بهجای هوراکشیدن باید تصمیم بگیرند چه چیزی باارزش است و چه چیزی کمارزش.