انسان در داستانهای فاکنر
اگر استاندال داستان بلند را به آینهای تشبیه میکرد که در شاهراهی بزرگ در حرکت است، داستانهای ویلیام فاکنر را میتوان به گاری کوچک با تعدادی مسافر تشبیه کرد که در شهری کوچک در جنوب آمریکا سفر میکند. آینه استاندال جهان را نمایان میسازد، درحالیکه گاری فاکنر تأثیرات جهان را بیان میکند. این تأثیرات (impression) از زبان مسافران بیان میشود، مسافرانی که هرکدامشان تجربهای متفاوت دارند. فاکنر رماننویسی است متعلق به سنت امپرسیون، سنتی متعلق به نویسندگانی مانند هنری جیمز، ژوزف کنراد، جیمز جویس و… سنتی که زندگی را روایت نمیکند بلکه تأثیرات متفاوت آن را از زبان شخصیتهای داستانی...