«هوشنگ گلمکانی در برنامه اینترنتی 35 روبهروی فریدون جیرانی نشست و درباره مجله فیلم و رویکردش نسبت به سینمای دهه شصت صحبت کرد.
گزیدههایی از این گفتوگو را میخوانید:
♦ هوشنگ گلمکانی: در مورد «نار و نی» ماهنامه فیلم سه نقد چاپ کرده. نقد اول را خودم نوشتم که با این جمله ها شروع می شود: «خب حالا تکلیف ما چیست. تکلیف آنهایی که نار و نی را دوست ندارند در برابر موفقیت ها و تحسین های جهانی فیلم چیست» و با این جمله ها تمام می شود:« نارونی نشان دهنده نوع سینمای مورد علاقه سعید ابراهیمی فر است ما که «نار ونی» را دوست نداریم او را ملامت نمی کنیم که چرا این فیلم را دوست دارد لطفا کسی هم ما را ملامت نکند که چرا این نوع سینما را دوست نداریم» اگر قرار است در این سه نقد دنبال سیاستی بگردید در نقد من باید پیدا کنید.
♦ فریدون جیرانی: اگر بخواهم دنبال سیاستی بگردم در سه نقدی می بینم که منتشر کردید. چون شما وقتی به فیلمی اهمیت می دهید سه تا نقد از آن چاپ می کنید . شما درباره فیلم « مسیر تند باد » هم سکوت کردید چون نمی خواستید نقد منفی چاپ کنید.
♦ هوشنگ گلمکانی: ما در مورد خیلی فیلم ها سکوت کردیم. آقای جیرانی ما در مورد چیزهایی که چالش کردن و درگیر شدن با آنها چیزی نصیب ما و خواننده ها نمی کند سکوت می کنیم. مگر دیوانه ایم که وقت خودمان را تلف کنیم. اما همه این محافظه کاریها ،ترس ها و پیروی از سیاست های فارابی و ارشاد که به مجله فیلم نسبت داده می شود با تاثیری که مجله فیلم روی سینماگران جوان و نسلی از سینماروها گذاشته نمی خواند. اینها با ترس و احتیاط و کرنش و دنباله روی و موس موس کردن و دنبال مسئولان رفتن اتفاق نمی افتد.
♦ فریدون جیرانی: نظر من در مورد مجله فیلم این است که یکی از موثرترین و تاثیرگذارترین و جریان ساز ترین نشریات است.
♦ گلمکانی: یکی از؟
♦ فریدون جیرانی: موثرترین و جریان سازترین نشریه در یکی از دوره هاست. نشریات دیگر سعی کردند جریان بسازند و نساختند. هر چند می توانستید از جریان های سینمای سرگرم کننده دفاع کنید. همانطور که سالهای بعد این کارها را کردید و از خیلی از فیلم های سرگرم کننده دفاع کردید.
♦ هوشنگ گلمکانی: آن موقع در دهه شصت سرگرمی عمل لغو و مکروه بود چرا این را یادت می رود؟ تلویزیون را یادت بیاید. فضای ارشاد را یادت بیاید. مطبوعات را یادت بیاید.
♦ فریدون جیرانی: همه اینها را یادم می آید اما شما یعنی نسلی که ابتذال سینمای فارسی را نمی خواهد دوباره زنده بشود فکر می کنید نباید از سینمایی که زنده کننده یک ابتذال است دفاع کنید. نمی گویم که شما مثل دکتر کاووسی فکر می کردید. اما این تفکر در بخشی از منتقدان بود. جدا از اینکه سرگرمی مشکل داشت تفکر خودتان هم دخیل بود.
♦ هوشنگ گلمکانی: تفکر خودمان هم بود. اما من به عنوان دوستدار فیلم «اشک ها و لبخندها» در دهه شصت نمی توانستم این علاقه را ابراز کنم یا می ترسیدم یا فکر می کردم اگر بگویم فیلم مورد علاقه ام «اشک وها و لبخندها» است، آن کسانی که روی ما نظارت می کنند فکر و خیال های دیگری می کنند و مشکل برایمان ایجاد می شود. شاید اشتباه می کردم. ما در آن فضا زندگی کردیم. کسانی که با نوع نگاه مجله فیلم مشکل داشتند و آمدند طرحی نو دراندازند هر سه جریان با دشمنی مجله فیلم شروع کردند و همه با صراحت گفتند ما چشم دیدن مجله فیلم را نداشتیم و برای مقابله با نگاه مجله فیلم مجله راه انداختیم. خود شما سر سفر جادویویی ابوالحسن داوودی از مسعود مهرابی برای نقد منفی ما شکایت کردید
♦ فریدون جیرانی: من یکی از آدم های گزارش فیلم بودم و خیلی آدم های دیگر هم آنجا بودند و آن مجله دنبال جریان دیگری بود و جریان وسط سینمای روشنفکری و فارسی را دنبال می کرد. اما هفته نامه سینما می خواست در مقابل شما از سینمای فارسی و بدنه سینما دفاع کند. به دلیل اینکه احساس می کردند که شما به سمت سینمای روشنفکری می روید. هر چند آن تجربه هم شکست خورد. به همین دلیل معتقدم پایداری شما که مانده اید بسیار مهم است. اما همچنانان معتقدم جدا از جریان دهه شصت تفکر شما هم در مواضع تان دخیل بوده.
♦ هوشنگ گلمکانی: صد در صد ما مخلوطی از خودمان و شرایط مان هستیم.
***
♦♦ اعتراف می کننم ما آدم ها مبارز و جسور به تعبیری که آقای فراستی می خواهد شاخ در جیب ما بگذارد نبوده و نخواهیم بود. می خواهم بدانم آیا آدم محافظه کار یا ترسو حق ندارد فیلم نقد کند و مجله در بیارورد. شما آدم های شجاع و جسور بروید مجله خودتان را دربیاورید، نقد های خودتان را بنویسید و خواننده خودتان را داشته باشید به ما چکار دارید مگر ما با شما کاری داریم.
♦♦ اگر الان مسعود فراستی به عنوان الگوی منتقد شناخته می شود دو دلیل دارد یکی رسانه میلیونی تلویزیون و دیگری جو جامعه است که از دوره ایی به بعد پرخاش را بیشتر دوست دارد. مخاطب وقتی می بینند یکی از بیخ و بن ریشه یکی دیگر را می زند خوشش می آید. مردم این روزها در فضای مجازی وقتی می خوواهند اشتباه لپی یک نفر را تذکر بدهند دمار از روزگارش در می آورند و این پرخاش مورد قبول جامعه امروز قرار می گیرد.
شخصا اگر می خواستم برنامه تلویزیونی در مورد سینما بسازم حتما فراستی را انتخاب می کردم چون جذاب است. هر چند لحنش را نمی پسندم.
♦♦ مشکلم با فراستی این است که با یک متر و معیار می خواهد همه فیلم ها را اندازه گیری کند که این غلط است و نمی شود همه فیلم ها را با معیار کلاسک بررسی کرد.
♦♦ من معتقد به تنوع آرا هستم. من از وجود منتقدی مثل فراستی خیلی خوشحالم چون به دیدگاه های مختلف تنوع می دهد و به نظرم اگر پنج تا فراستی داشته باشیم جنس مان بیشتر جور می شود!