15 سال از مرگ علی حاتمی گذشت

«سخنور سینمای ایران» احتمالا این لقب تنها برازنده یک نفر در تاریخ سینمای ایران باشد؛ مردی که قصه‌هایش از فرهنگ عامه (فولکلور) و کاوش در زوایای ناشناخته یا فراموش‌شده این فرهنگ عمدتا شفاهی می‌آمد. علی حاتمی متولد خانواده‌ای سنتی در محله‌ای قدیمی از تهران است و شاید برای همین زبان عامه مردم و اصطلاحات آنها را خوب می‌دانست و برای همیشه بخش عمده‌ای از آن را در آثارش ثبت و ضبط کرد. اما کمتر کسی می‌داند که علی حاتمیِ سریال‌ها و فیلم‌های آشنای سه دهه اخیر، نوشتن از دغدغه‌هایش را با تئاتر آغاز کرده است.

به گزارش هفت هنر، بیست سال از درگذشت زودهنگام «علی حاتمی» گذشته است؛ حاتمی 15 آذر سال 1375 درگذشت تا مخاطبانش در حسرت طرح‌ها و داستان‌های نیمه‌تمام او بمانند. حاتمی در گفتارنویسی بی‌همتا بود و جمله‌ها و عباراتی که بر زبان شخصیت‌های قصه‌هایش جاری می‌کرد؛ نشان‌دهنده مطالعه دقیق و جدی نثر دوره‌ای بود که نمایش می‌داد؛ جمله‌هایی که هنوز بر سر زبان مردم است. علی حاتمی طی سی سال فعالیت هنری 12 فیلم سینمایی، 11 نمایشنامه برای صحنه و تلویزیون، دو سریال و یک مجموعه تلویزیونی ساخت و یک فیلم سینمایی او با مرگش ناتمام ماند و پنج فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی او در مرحله طرح ماند.

از دانش‌آموختگی در هنرهای دراماتیک تا نوشتن 11 نمایشنامه

روح الله جعفری، پژوهشگر تئاتر و مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در توصیف علی حاتمی، او را یکی از دُردانه‌های تکرار نشدنی در حوزه ادبیات نمایشی، نویسندگی و کارگردانی دانست که دارای ذوق و قریحه سرشار است و منبع قابل قبولی برای انتقال داده‌های مکتوب و تصویری برای علاقه‌مندان و دست‌اندرکاران حوزه هنرهای نمایشی به حساب می‌آید.

اطلاعات مکتوب درباره دوره‌ای از زندگی هنری علی حاتمی که به تئاتر و نوشتن برای صحنه مشغول بود بسیار کم است؛ یکی از مهم‌ترین منابع در این زمینه مجموعه آثار علی حاتمی (فیلمنامه‌های سینمایی و تلویزیونی، نمایشنامه‌ها و آثار اجرا نشده) است که سال 1376 توسط نشر مرکز منتشر شده و علاوه بر همسر و دختر حاتمی، اسامی بزرگی مانند لیلی گلستان و عباس کیارستمی در تولید آن همکاری داشتند.

براساس اطلاعاتی که از این کتاب برمی‌آید، علی حاتمی سه دهه حضوری چشمگیر و تقریبا مستمر در سینما، تلویزیون و تئاتر داشت. اولین فیلم سینمایی‌اش را سال 1349 ساخت و آخرین فیلمش در سال 1375 ناتمام ماند.

در بخشی از این کتاب آمده است: «یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آثار حاتمی که کار او را از «سینماگری» صرف فراتر می‌برد، بهره‌گیری از ذخیره غنی فرهنگ عامه (فولکلور) و کاوش در زوایای ناشناخته یا فراموش‌شده این فرهنگ عمدتا شفاهی بود. از این نقطه‌نظر کتاب حاضر را می‌توان ماخذ مهم و سودمندی از افسانه‌ها، متل‌ها و اصطلاحات عامیانه به شمار آورد.»

علی حاتمی هنگام تحصیل در دبیرستان در هنرستان هنرپیشگی تهران و سپس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک ثبت‌نام کرد؛ پس از اتمام تحصیلات دبیرستان در سال 1343 به دانشکده هنرهای دراماتیک رفت. طبق آنچه در مقدمه کتاب «مجموعه آثار علی حاتمی» آمده است، علی حاتمی در سال 1344 نخستین نمایشنامه‌اش را به نام «دیب» (دیو) در تالار نمایش دانشکده هنرهای دراماتیک روی صحنه برد که نمایشی برای کودکان بر پایه قصه‌های عامیانه بود. پس از آن هم چند نمایشنامه دیگر در همان سبک و سیاق نوشت. سال 1345 به استخدام تلویزیون ملی ایران درآمد و تا سال 1347 در آن اشتغال داشت. نمایشنامه «حسن کچل» او را داود رشیدی سال 1348 در سنگلج روی صحنه برد و با فیلمی که از همین داستان در سال 1349 نمایش داده شد حاتمی به عالم سینما وارد شد و این فیلم جزو پرفروش‌ترین های این سال بودند.

نمایشنامه‌های حاتمی که برخی اجرا شده و برخی نیز هیچگاه روی صحنه نرفته به مرحله نخست کار هنری او تعلق دارند. به‌طور مثال، «چل گیس» (1344)، «حریر و ماهیگیر» (1344) و «جنگل» (1346) اجرا شده‌اند. اما نمایشنامه‌هایی مثل «بیمارستان عشق»، «فوتبال» و «شرابسازان» اجرا نشده باقی ماندند. «دیب» اولین نمایشنامه‌ای بود که حاتمی به صورت حرفه‌ای نوشت و اردیبهشت سال 1344 آن را اجرا کرد.

روح‌الله جعفری، منتقد و پژوهشگر تئاتر در این زمینه گفت: یکی از گروه‌های نمایشی که قبل انقلاب اسلامی آثار علی حاتمی را در تالار 25 شهریور روی صحنه آورد گروه «هنر ملی» به سرپرستی عباس جوانمرد بود که برای صحنه تلویزیون نمایشنامه «شهر آفتاب مهتاب» و برای صحنه تئاتر قصه «افسانه حریر و ماهیگیر»(در تالار موزه) را کار کرد که هر دو در زمان خودش یکی از آثاری بودند که بسیار از سوی مردم استقبال شدند.

«خاتون شهر آفتاب مهتاب» سال 1344 توسط عباس جوانمرد روی صحنه رفت. «خاتون خورشیدباف» که به احتمال زیاد همان است که بعدها با تغییراتی با نام «ملک خورشید» به صورت طرح فیلم سینمایی درآمد و سال 1350 اجازه اولیه ساخت را از وزارت فرهنگ و هنر وقت گرفت اما هیچ‌وقت ساخته نشد. نمایشنامه «آدم و حوا» (برج زهرمار) هم که برای اجرا در تلویزیون نوشته شد و نمایشنامه «حسن کچل» که در سال 1348 توسط داود رشیدی در سنگلج اجرا شد و بعدها نمونه کامل‌تر آن فیلم سینمایی شد دیگر آثار علی حاتمی در حوزه تئاتر بودند.

قهرمان‌های قصه‌های علی حاتمی چه در تئاتر و چه در سینما و تلویزیون، از قصه‌ها، ترانه‌ها، تصنیف‌ها و باورها و آئین‌های سنتی و بومی تهران قدیم می‌آمد.

افسانه و اسطوره؛ متریال اصلی نمایشنامه‌های حاتمی

روح الله جعفری، پژوهشگر تئاتر و مدرس دانشگاه با بیان اینکه «با بررسی آثار علی حاتمی می‌توانیم پرداختن به ادبیات ملی- میهنی را به عنوان یکی از خصوصیات درخشان این هنرمند معاصر ببینیم» گفت: حاتمی این ادبیات را از زاویه دید خودش آنالیز می‌کند و این مساله را دست‌آویزی برای انتقال قصه‌اش برای مخاطب می‌کند؛ بنابراین زاویه دید این هنرمند منحصر به فرد است که نمی‌توانیم دیگران را با او قیاس کنیم. این مساله مهمی است که کمتر کسی در حوزه ادبیات نمایشی و خاصه نمایشنامه‌هایی که او نوشته به آن پرداخته است.

این پژوهشگر و نویسنده خاطرنشان کرد: بنابراین وقتی می‌خواهیم آثار نمایشی او را مورد آنالیز قرار دهیم باید به او به‌عنوان یک جامعه‌شناس، روانشناس و فیلسوفی که شناخت کامل و درستی از لایه‌های مختلف اجتماع از ذیل تا صدرش را دارد نگاه کنیم و با زبان‌های مختلف علمی و هنری، آثارش را ارزیابی کنیم. در بررسی نمایشنامه‌های علی حاتمی؛ از اولین نوشته‌هایش مثل «دیب» و نمایشنامه های بعدی اش مثل «شهر آفتاب مهتاب»، «قصه حریر و ماهیگیر»، «حسن کچل» و «خاتون» و نمونه‌های دیگر، با آثاری روبه‌رو می‌شویم که سرچشمه اصلی پرداختن به این آثار ادبیات ملی میهنی و ادبیات عامیانه و فولکلوری است که او به‌عنوان نویسنده از آن دارد استفاده می‌کند.

غلامحسین دولت‌آبادی، نمایشنامه‌نویس، مترجم و مدرس دانشگاه نیز در توصیف دوره نمایشنامه‌نویسی علی حاتمی گفت: علی حاتمی در نمایشنامه‌هایش بیشتر سراغ افسانه‌ها و قصه‌ها رفته است؛ آن علی حاتمی سینمایی را در این دوره کمتر سراغ داریم، رویکردش کمی فرق داشته است.

دولت‌آبادی ادامه داد: در دهه 40 افرادی مانند علی حاتمی و کوروس سلحشور نمایشنامه‌هایی می‌نوشتند که براساس اعتقاد به قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی بود و برای همین با گروه هنر ملی پیوند خورد که می‌خواست کارهای ایرانی اجرا کند و از این طریق هم بود که کارهایش مجال بروز پیدا کرد.

او با بیان اینکه «هیچ رویکرد غربی در نمایشنامه‌های حاتمی دیده نمی‌شود» گفت: حاتمی با این آثار توانست خود را محکی بزند که وارد سینما شود و آرام‌آرام هم «حسن کچل» او را به سینما برد. حاتمی و چند نویسنده دیگر در آن دوره اعتقادی به تئاتر و سینمای غربی ندارند. از متریال و مواد محیط اطرافشان استفاده می‌کنند؛ متریال حاتمی افسانه و تاریخ است. رویکرد او در سینما عمدتا تاریخ است و در تئاتر افسانه.

چهار ویژگی شاخص نمایشنامه‌های علی حاتمی

همان‌قدر که فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی علی حاتمی مولفه‌ها و نشانه‌های خود را داشته، نمایشنامه‌های او هم شاخصه‌هایی دارد که آثار او را شناسنامه‌دار کرده است؛ روح‌الله جعفری به چهار ویژگی شاخص نمایشنامه‌های علی حاتمی اشاره کرد.

جعفری با بیان اینکه حاتمی قصه را کاملا به صورت تصویری به مخاطب منتقل می‌کند، گفت: این یکی از امتیازات دیگر این هنرمند است که با زبان تصویر به خلق و تولید کلمه و نمایشنامه می‌پردازد. وقتی آثار علی حاتمی را در مقایسه با هم‌دوره‌ای‌های او آنالیز می‌کنیم می‌بینیم که یکی از ویژگی‌های او این مساله است.

او همچنین به فیلمنامه/نمایشنامه «حسن کچل» اشاره کرد که که قبل از اینکه توسط علی حاتمی و با تهیه‌کنندگی علی عباسی برای سینما ساخته شود، به صورت نمایشنامه بوده که توسط داود رشیدی در تالار 25 شهریور (سنگلج فعلی) اجرا شده است و گفت: مخاطب با اثری مواجه می‌شود که ریتمیک است و قصه‌ای می‌بینید که دیالوگه شدن فیلمی است که کاملا براساس موسیقی است و با ریتم و تمپوی موسیقیایی معنا را منتقل می‌کند.

جعفری ادامه داد: مخاطب عام از این موضوع خبر ندارد که علی حاتمی که اسمش را به عنوان نویسنده روی پرده سینما می‌بینید قبلا این اثر را در حوزه ادبیات نمایشی تجربه کرده و اتفاقا تجربه مفیدی هم بوده و خوشبختانه این نمایشنامه اکنون موجود است و وقتی علاقه‌مندان به این نوع نگره نویسنده علاقه‌مند باشند و به آن رجوع کنند با اثری غیرمتعارف در نوع خود مواجه می‌شوند که اتفاقا پایبند به تمام اصول درام‌نویسی آن‌هم از نوع ملی میهنی و قابل فهم برای تمام توده‌های مردم از روشنفکر و افراد عامه جامعه است.

این نویسنده و پژوهشگر تصریح کرد: بنابراین علی حاتمی زبانی را در اختیار می‌گیرد که بتواند با توده‌های مختلف مردم ارتباط برقرار کند.

جعفری ادامه داد: همچنین یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های نمایشنامه‌های علی حاتمی که قبلا هم به آن اشاره کردم، پرداخت به ادبیات عامه و افسانه و فولکلور است.

او ادامه داد: او بر روی افسانه‌ها و موضوعاتی دست می‌گذارد که با پرداختن به المان‌ها و نشانه‌های قابل فهم و همه‌گیر این مساله را به مخاطب انتقال می‌دهد. وقتی موج نوی سینمای قبل انقلاب را مشاهده کنید می‌بینید که بسیای از کارگردانان و نویسنده‌ها برای انتقال معنا روی به تمثیل و اشاره‌هایی می‌آورند که بسیار پیچیده است و مخاطب برای درک آنها باید زمینه‌های زیادی داشته باشد تا انتقال معنا اتفاق بیفتد.

جعفری تصریح کرد: علی حاتمی پیچیده‌ترین موضوعات و مسائلی را که می‌تواند در آثارش مطرح کند با المان‌ها و نشانه‌های قابل فهم ارائه می‌دهد؛ بنابراین یکی از ویژگی‌های آثار نمایشی او این است که در عین اینکه می‌تواند پیچیده باشد قابل فهم و همه‌گیر است و از المان‌ها و نشانه‌هایی استفاده می‌کند که برای مخاطب رمزگشایی آن پیچیده نیست و منبع رمزگشایی این نشانه‌ها در خود اثر نهفته است.

علی حاتمی از سوی مدیریت فرهنگی و هنرمندان قدر ندید

روح‌الله جعفری، منتقد و پژوهشگر تئاتر با بیان اینکه «علی حاتمی بعدها که پا به سینما می‌گذارد تعلق خاطرش به دنیای ادبیات نمایشی و صحنه تئاتر را فارغ نمی‌شود» گفت: در کلیه آثار سینمایی حاتمی، پرداختن به مونولوگ‌هایی که کاراکترهای مختلف بیان می‌کنند ریشه در دل نمایشنامه‌هایش دارد؛ یکی دیگر از شاخص‌های او این است که برای او مدیوم تئاتر، تلویزیون و سینما برای خلق و پرداختن به یک قصه فرقی نمی‌کند. او باتوجه به ذوق و قریحه و استعداد سرشاری که در پرداختن به یک موضوع و قصه دارد می‌آید از زبان ادبیات نمایشی برای انتقال معنا به مخاطب استفاده می‌کند.

جعفری خاطرنشان کرد: علی حاتمی یکی از ایرانی‌ترین نویسنده‌های معاصر ما در حوزه هنرهای نمایشی است که متاسفانه تا زمانی که در قید حیات بود قدرش دانسته نشد.

او ادامه داد: اگر مدیریت کلان فرهنگی زمانه‌ای که او زیست می‌کرد هوشیار بود می‌توانست از این ظرفیت و استعداد شگرف در حوزه هنرهای نمایشی استفاده کند و او را برای خلق آثارش در حوزه تئاتر حمایت کند که این اتفاق در قبل و بعد از انقلاب اسلامی نیفتاد.

جعفری یادآور شد: اما مهم‌تر این است که همانقدر که حاتمی، مورد بی‌مهری مدیران فرهنگی قرار گرفت، اگر این حمایت از سوی همکاران خودش در زمانه‌ای که شور و علاقه برای کار تئاتر داشت در قبل انقلاب اسلامی اتفاق می‌افتاد، چه بسا که همانطور که در حوزه سینما و تلویزیون از حاتمی کارهای درخشانی به جا مانده در حوزه تئاتر هم مخاطب با آثار درخشانی از او به عنوان کارگردان در این مدیوم می‌توانست مواجه شود. اما قدر ندید.

این منتقد و پژوهشگر تئاتر یادآور شد: بعد از مرگ او مدام تکرار می‌شود که علی حاتمی هنرمندی است که به آب و خاک و فرهنگی که در آن زیست کرده پایبند بود و در آثارش وجوه مختلفی از فرهنگ ایرانی را منتقل می‌کرد. اگر این اتفاق در این دو مساله می‌افتاد شاهد این بودیم که حاتمی می‌توانست خیر و برکت بیشتری از آنچه از خود به جای گذاشت را در حوزه ادبیات نمایشی به وجود بیاورد و ما امروز، بیست سال بعد از مرگش، با این حسرت روبه رو نمی‌شدیم.

جعفری خاطرنشان کرد: مهرماه سال 1344 جشنواره نمایش‌های ایرانی افتتاح شد تا سال 57 ادامه داشت؛ علی حاتمی می‌توانست ، در این فضای متعلق به آثار نمایش ایرانی آثارش را به عنوان نویسنده و کارگردان روی صحنه ببرد؛ اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد.

چرا علی حاتمی از تئاتر به سینما رفت؟

غلامحسین دولت‌آبادی با تاکید بر اینکه «اما علی حاتمی خیلی در تئاتر نایستاد» گفت: تئاتر محل عبور و گذر او بود. باید گفت حاتمی در نمایشنامه‌نویسی، نمایشنامه‌نویس درجه یکی نیست. یعنی آن جایگاهی که در سینما دارد به هیچ عنوان در نمایشنامه ندارد. بیشتر فکر می‌کنم تئاتر محل عبور او بود. چون در دانشگاه هم هنرهای دراماتیک خوانده بود. یعنی آغاز نویسندگی او بود. اما طبق چیزهایی که آن موقع جمشید لایق و دیگران که با حاتمی آن موقع در گروه هنر ملی آشنا شده بودند می‌گفتند نویسنده با استعدادی بوده است.

این مدرس و محقق تئاتر تصریح کرد: حاتمی سعی می‌کرد یک فضای فولکلور را به وجود بیاورد. آثاری که در زمان خودش و برای دهه 40 ارزشمند است چون به کار ایرانی می‌پردازد و چیز غربی در آثارش نمی‌بینید. اگر در تئاتر باقی می‌ماند می‌توانست همین را پخته‌تر کند و ادامه دهد. اما خیلی زود فهمید بهتر است اندیشه‌هایش در سینما پیاده شود و به نظر من کار خیلی درستی هم کرد. چون اگر او در تئاتر می‌ماند محدودتر می‌شد اما سینما وسیع‌تر بود و بهتر می‌توانست دیدگاهش را پیاده کند. علی حاتمی در سینما خودش را پیدا کرد. نمایشنامه‌هایش به نظر من اتودهای نویسندگی‌اش بود.

اما روح‌الله جعفری نظر متفاوت‌تری دارد؛ جعفری گفت: حاتمی سال 48 است که به سمت سینما می‌رود؛ از ابتدا باتوجه به علاقه‌اش به ادبیات و تاریخ، به تحصیل و طلبگی در این حوزه می‌پردازد و هنرهای دراماتیک می‌خواند و شروع به نوشتن می‌کند. او برای نوشتن، صحنه تئاتر را مامن امنی می‌داند که بتواند با فراغ بال به تجربه در این حوزه بپردازد (پرداختن به فرهنگ و هنر و هرچه تعلق به مردم است)؛ تئاتر برای او مامن امنی است که بتواند تجربه زبانی خودش را در ادبیات نمایشی در این مدیا یعنی صحنه تئاتر مورد آزمون قرار دهد و این اتفاق می‌افتد.

جعفری خاطرنشان کرد: علیرغم اینکه حاتمی در نوشتار پویا و زاینده است اما در حوزه اجرا این اتفاق برایش نمی‌تواند بیفتد به همین دلیل وقتی با این بی‌مهری‌ها مواجه می‌شود و می‌بینید که فضا به او داده نمی‌شود تجربه‌ای که از حوزه نوشتن برای صحنه دارد را با خودش به مدیای دیگر یعنی سینما و تلویزیون می‌برد. برای همین وقتی به فیلمی مثل «باباشمل» و «ستارخان» نگاه کنید در سینمای قبل انقلاب یا بعد از آن کمال‌الملک و جعفرخان از فرنگ برگشته و… را کار می‌کند می‌بینید که آن دغدغه‌هایی که از «برای صحنه نوشتن» با خودش همراه دارد را کاملا در آثار سینمایی و تلویزیونی‌اش با خودش همراه می‌کند.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: او برای اینکه وارد مدیای سینما و تلویزیون شود به سمت تئاتر نمی‌آید. او با توجه به علاقه و ذوقی که به ادبیاتی که تمام وجوه فرهنگ و هنر سرزمینی که در آن رشد کرده دارد به این سمت می‌آید که جواب آن سرگشتگی و پرسش‌هایی که در سیر و سلوکش نسبت به این موضوع‌ها و دغدغه‌هایی که از پرداختن به این موضوعات دارد کشف کند.

جعفری تصریح کرد: علی حاتمی وقتی ساختمان و ساختار اثر و محتوا را به عنوان مولف در اختیار دارد و می‌بیند نمی‌تواند این محتوا را در فرم مورد علاقه‌اش که صحنه تئاتر است اجرا کند بنابراین این محتوای نمایشی را باخود به مدیوم تلویزیون و سینما می‌آورد. وقتی آثار نمایشی او را در حوزه‌های مختلف مورد ارزیابی قرار می‌دهم می‌گویم باتوجه به فکت‌هایی که از دل آثار نوشتاری‌اش می‌توان برشمرد می‌توان به این نتیجه رسید که علی حاتمی تا آخرین اثرش، پایبند به حوزه مورد علاقه‌اش یعنی ادبیات دراماتیک و ساختار پرداختن به نمایشنامه بود و این را با خودش به حوزه‌های مختلف منتقل کرده بود.

منبع ایلنا