حراج آثار کامبیز درمبخش از ۳۰ مهر شروع شده و تا پایان این هفته ادامه خواهد داشت. این هنرمند در حراج یادشده، آثاری را از میان کارهای طراحی، کاریکاتور، نقاشی، تصویرسازی، مینیاتور و عکاسی برای فروش گذاشته است. علاقهمندان برای شرکت در این حراج میتوانند به نشانی الهیه، ابتدای خیابان فرشته (شهید فیاضی)، شماره ۹، گالری آریانا مراجعه کنند. با او درباره این حراج گفتوگو کردهایم.
در نمایشگاه اخیرتان چگونه است که به فکر حراج افتادهاید؟
من در این نمایشگاه ۵٧٠ اثرم را ارائه کردهام که تا دو شب مانده به پایان برگزاریاش، ٢٣٠ اثر را فروختهام. تاکنون بسیاری از هنرمندان مشهور سینما و تئاتر و همچنین هنرمندانی مانند احصایی و حقیقی به دیدن این آثار آمدهاند و به نظرم بسیار نمایشگاه موفقی است؛ چون من کارهای تولیدیام بسیار است، ترجیح دادم که اینها را با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار دهم. تعداد زیادی از اینها در مجلات و روزنامههای خارج کشور چاپ شده است و برخی نیز در روزنامهها و مجلات داخلی قبلا چاپ شدهاند. من هرروز کار تولید میکنم و این خود شده است معضلی برای من که نمیتوانم آنها را نگه دارم. ترجیح میدهم اینها را به دست مردم برسانم تا اینکه در کشوها و پوشههایم خاک بخورد. دوست دارم جوانها که اکثرا کارهایم را دنبال میکنند بتوانند اینها را برای خودشان تهیه کنند. برای همین از صد و ٢٠٠ هزار تومان قیمتگذاری کردهام که هر کسی، توان خرید کار مورد علاقهاش را داشته باشد. حتی کسانی که قدرت خرید نداشته باشند میتوانند به طور مجانی صاحب آثار مورد علاقهشان بشوند. دوست دارم اینها روی دیوار اتاق این جوانها برود تا اینکه در جایی بماند و از بین برود.
نحوه برگزاری نمایشگاه چگونه است؟
گالری آریانا جایی بسیار عالی است و متأسفانه برخی هنوز نیامدهاند درحالیکه نمایشگاه بسیار موفق است و تا همه متوجه برگزاریاش میشوند دیگر فرصت آن سر آمده است. درعینحال بازتابها عالی است و بسیاری از مطبوعات و سایتها به آن پرداختهاند و تبلیغات آن نیز بر عهده شرکت نور است که اسپانسر نمایشگاه شده و حتی در چندین نقطه شهر ازجمله در زعفرانیه، مقدس اردبیلی و کامرانیه بیلبورد گذاشتهاند که این خودش یک کار خوب از سوی بخش خصوصی است.
پیشینه این کارها چگونه است؟
این کارها قبلا نیز مطرح بودهاند؛ چه در ایران و چه در خارج از ایران. همهجا از مقبولیت برخوردارند و قبلا در چندین نمایشگاه و کتاب نیز عرضه شدهاند اما برخی نیز برای اولینبار است که در یک نمایشگاه عرضه میشوند. من قبلا یک کتاب به نام مینیاتورهای سیاه منتشر کردم که الان ١٠ تا ١٢ اثر که منتخبی از آن کتاب است در نمایشگاه حاضر عرضه شده است. برخی آثار مربوط به سال ١٣۵٢ تا ١٣۵۴ است و برخی طرحهایی که در روزنامه آیندگان منتشر شده و برخی از این آثار دیگر کهنه شده بودند و مجبور شدم آنها را دوباره بازسازی و از نو اجرا کنم. برخی از آثار نیز در دورههای مختلف کشیده شدهاند و تاکنون در جایی عرضه نشدهاند اما گنجایش نمایشگاه هم محدود است و من بیشتر از این ۵٧٠ اثر نتوانستم عرضه کنم. حتی من نمونه عکاسیهایم را که خیلیها نمیشناختند و نمیشناسند، عرضه کردهام. یک مقدار نقاشیهای روی بومهای سفید بزرگ را در اینجا گذاشتهام که با زمینههای چاپ سنگی قدیمی و مربوط به دوره قاجار است. به نظرم معجون خوبی است و آنهایی که تاکنون به نمایشگاه آمدهاند راضی برگشتهاند و خودم هم از این اتفاق راضیام.
با توجه به اقبال عمومی نمیخواهید آن را تمدید کنید؟
نه، چون بعد از این نمایشگاه با هنرمندان دیگری هم قرارداد بستهاند که آنها هم باید سر زمان خودش برگزار شود. در واقع با این نمایشگاه میخواستم اعتراض خودم را نشان دهم که نشان هم دادم.
چه اعتراضی؟
اعتراض به اینکه این همه کار تولید میشود و بسیاری از آنها در دنیا مشهور شدهاند اما هیچ نهادی نیست که آنها را بخرد و آنها را بخواهد جمعوجور کند.
آیا حاضر هستید این نمایشگاه موفق را دوباره تکرار کنید؟
نه، چون وقتی این کار را بکنم همه میگویند تکراری است و قبلا برگزار شده. این معضلی است که فقط در هنرهای تجسمی هست. اگر یک آهنگساز برای چندمینبار آثارش را عرضه کند تکراری نیست فقط در عرصه تجسمی با این تکراریبودن کنار نمیآیند؛ البته من آنقدر سوژههای متنوع دارم که خودم نیازی نمیبینم نمایشگاه تکراری برگزار کنم. تا زمانی که زندهام از عرضه کارهایم و اینکه آنها را به هر طریقی در اختیار مردم بگذارم لذت میبرم و این خود تقسیم این لذت با مردم است؛ بنابراین به شکل فیلم، نمایشگاه، کتاب و مطبوعات در عرضه آنها میکوشم.
حتی سه، چهار ماه است که متوجه شدهام اینستاگرام و تلگرام، فضای خوبی را برای عرضه آثار تجسمی فراهم کردهاند و حتی برخی از مردم شهرستان که پیشازاین نمیتوانستند کارهایم را ببینند و حتی شده بود که برای یک نمایشگاه هشت تا ١٠ نفر از شهرستان به دیدنش میآمدند و برای همه میسر نبود، حالا میتوانند این آثار را بهراحتی در فضای مجازی ببینند و حتی هنرمندان خارجی نیز از این طریق از کارهایم مطلع شدهاند.
آیا دیگر هنرمندان توان برگزاری حراج را دارند و بهراحتی میتوانند با فروش آثارشان ارتزاق کنند؟
نه؛ چنین چیزی وجود ندارد. من خود در مطبوعات ۶٠ سال سابقه دارم و در واقع استمرارم در این کار، خبرهام کرده است؛ ولی خودتان هم خوب میدانید که کاریکاتور و طرح دستکم در مطبوعات کمتر عرضه میشود و دستمزد کم میدهند و دیر میدهند یا نمیدهند! برای همین خیلیها این کار را ترک کردهاند؛ چون این کار فایدهای ندارد.
چرا در ایران چندان توجهی به هنرمندان تجسمی نمیشود؟
چون ما سابقه چندانی در این کار نداریم؛ اما در خارج از ایران نزدیک به ١٠٠ تا ١۵٠ سال سابقه حراج و عرضه تولیدات هنری دارند. در کشور همسایه ما، ترکیه، سه موزه برای کاریکاتور دارند. یکی مربوط به ملانصرالدین که ٣٧ سال است افتتاح شده و هر سال در آن بیینال و نمایشگاه برگزار میکنند، آنها از دیدن کار هنرمندان ما لذت میبرند و حتی افرادی مثل من را به نام کوچک صدا میکنند؛ چون میشناسد من را…؛ اما حیف است که در مملکت خودمان اصلا توجهی به هنر نمیشود. ما فقط یک خانه کاریکاتور داریم که به اندازه یک آپارتمان دوخوابه است و نمیتواند در دسترس همه باشد و این ساختمان قدیمی را شهرداری در اختیار هنرمندان گذاشته است. امیدوارم شهرداری و بانکها که توان مالی بالایی هم دارند، بیشتر برای خرید و نگهداری آثار هنری اقدام کنند. در پارک لاله و نزدیک به موزه هنرهای معاصر و خانه هنرمندان و بسیاری از فرهنگسراها میتوان فضایی برای کار و نگهداری آثار هنرمندان در نظر گرفت.
خودتان اقدامی برای نگهداری آثارتان کردهاید؟
نه! … در تمام دنیا برای مثال فرانسه، جاهایی برای کارکردن هنرمندان و گالریهایی برای عرضه آثار و همچنین جاهایی برای دیدن آنها هست. کارهای هنرمندان آنجا بهدرستی نگهداری میشود. حتی میتوانید توریستها را به دیدن این هنرمندان ببرید؛ اما در ایران اگر توریستها بخواهند هنرمندان ما را ببینند جایی برای این ملاقات و دیدن نحوه کارکردنشان نیست.
آیا هنرمندان ما وضعیت مالی خوبی دارند؟
خیر؛ خودتان هم میدانید که در ایران ما فقط ١٠ تا ٢٠ هنرمند هستند که بهراحتی میتوانند زندگی کنند؛ اما اکثریتی هستند که نه فضای کار دارند و نه امکان عرضه آثارشان. جوانی را میشناسم که در خانه پدریاش یک اتاق کوچک در اختیارش گذاشتهاند و محل کارکردنش هم اصلا مناسب نیست. تا ابد نمیشود اینطور باشد. به هنرمندان باید توجه شود. اینها سرمایههایی هستند که در خارج کلکسیونرها و گالریدارها و دولتها از آنها حمایت میکنند؛ اما در ایران این حمایتها خیلی محدود است، درحالیکه نباید اینطور باشد.
درباره این نمایشگاه چه جمعبندیای دارید؟
من از مردم متشکرم؛ چون همواره از کارهایم و این نمایشگاه استقبال کردهاند. خوشحالم که مردم من را میشناسند و آثارم را دنبال میکنند و حتی میآیند با من عکس میگیرند. این بسیار لذتبخش است که مردم را دوست دارم و آنها هم به یادم هستند. این رابطه با مردم بسیار ارزشمند است و خوشحالم که دارم کارهایم را در اختیارشان میگذارم.
نمایشگاه دیگرتان کی برگزار میشود؟
نمایشگاه آثار چاپشدهام در ماهنامه «همشهری داستان» بهزودی در گالری «سیحون» برپا میشود. بهترین و جدیدترین این آثار در این نمایشگاه به نمایش گذاشته میشود و بهزودی کتاب کامل این آثار نیز منتشر خواهد شد. همچنین کتاب دیگرم با عنوان «پانتومیم روی کاغذ»؛ مجموعهای از دلقکهای تمام رنگیام نیز آماده چاپ است و بهزودی منتشر میشود.