اینکه این سریال از ابتدای پخش آن‌قدر مورد توجه قرار گرفته است و به من انرژی می‌دهد

گفت‌وگو با سروش صحت، کارگردان «لیسانسه‌ها»: خودمان را محدود کردیم

«لیسانسه‌ها» تازه‌ترین تجربه کارگردانی سروش صحت در تلویزیون است؛ سریالی که تفاوت‌هایی با ساخته‌های پیشین صحت دارد و شاید این سریال به‌نوعی به مخاطبش گوشزد می‌کند تا چه حد خنداندن مخاطب و ساخت سریال طنز برای او سخت شده است. صحت این‌بار به سراغ جوانانی رفته که بعد از فارغ‌التحصیلی دچار چالش‌هایی می‌شوند و تا جایی که امکان داشته، سعی کرده چیزی نگوید تا به کسی بربخورد، با همه اینها «لیسانسه‌ها» از ابتدای پخش مورد توجه مخاطبانش قرار گرفته است. به بهانه پخش این سریال با سروش صحت از چگونگی نگارش این سریال و اینکه چرا بار دیگر به سراغ ساخت سریال طنز رفته است، صحبت کردیم:

انتخاب سوژه یا موضوع برای ساخت سریال طنز، قطعا سخت‌تر از قبل شده و بد نیست از همین انتخاب صحبت کنیم. سوژه لیسانسه‌ها چطور انتخاب شد؟
من و ایمان صفایی سال‌هاست با هم کار می‌کنیم. مدتی است برای نوشتن فیلم‌نامه کتابخانه ملی می‌رویم و در کتابخانه دور و بر ما پر از جوان‌هایی است که مشکلات خاص خودشان را دارند. مثلا صحبت از این است که چرا جوان‌ها ازدواج نمی‌کنند؟ در صورتی که شرایط ازدواج‌شان فراهم نیست، یا اینکه توصیه می‌شود جوان‌ها از وقتشان استفاده کنند و کار کنند که باز هم شرایط دشواری برای اشتغال وجود دارد. درعین‌حال همه مشغول درس‌خواندن هستند و مدرک می‌گیرند و با این مدرک لزوما راه به جایی نمی‌برند. ما فکر کردیم می‌توان بخشی از مشکلات جوان‌ها را در قالب یک سریال طنز ارائه داد، اما همان‌طور که گفتید، کار طنز روزبه‌روز سخت‌تر می‌شود. من مدتی در این فکر بودم اصلا سریال طنز نسازم. سختی کار طنز این روزها موضوعات دیگری است، مثل اینکه معمولا نمی‌توان با کسی شوخی کرد، آدم‌ها در سریال طنز نباید شغل، شهر یا جنسیت داشته باشند که مبادا به کسی بربخورد! می‌بینید که دست‌وپای ما بسته است. در نگارش سریال «لیسانسه‌ها» هم مدام خودمان را محدود می‌کردیم، در آخر فکر کردیم اصلا با همین موضوع شوخی کنیم که چقدر دست‌وپای ما برای نوشتن شوخی بسته است. به‌هرحال، امیدوارم این موضوع باعث شود آدم‌ها فکر کنند این فقط یک شوخی است. مثلا اگر درباره یک معلم حرفی می‌زنیم، به این معنی نیست که معلم‌ها را مسخره کردیم، مشخص است معلم‌ها آدم‌های خوبی هستند، اگر نبودند که قطعا هیچ‌کدام از ما سواد نداشتیم. اگر درباره استاد دانشگاه صحبت می‌کنیم و نقدی را مطرح می‌کنیم، منظور ما همه استادان نیستند و شغل‌های دیگر… اگر قرار است چیزی نقد شود، پس باید درباره چه کسی صحبت کنیم؟ ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مشکلات کم نیست اما انگار اصلا نمی‌توان درباره آنها حتی حرف زد؟ امیدوارم بتوان درباره برخی مشکلات و مسائل صحبت و حتی با آنها شوخی کرد.
علاقه‌مندی مردم به دیدن فیلم طنز مدت‌هاست گیشه سینماها را گرم کرده است، اما این مشکل همچنان در تلویزیون وجود دارد که شوخی‌های کوچک به یک بحران تبدیل نشود.
بله. سینما که خدا را شکر مدتی است رونق گرفته. مردم همان‌قدر که از فیلم‌های طنز و کمدی استقبال می‌کنند، فیلم‌هایی از ژانرهای دیگر را هم می‌بینند. خوشحالم فیلم‌های خوب، فروش خوبی دارند؛ «فروشنده» خوب می‌فروشد، فیلم‌های طنز و کمدی خوب دیده می‌شوند، «ابد و یک روز» که خیلی دوستش دارم یا «ایستاده در غبار» مورد توجه قرار گرفته‌اند. امیدوارم مردم همه ژانرهای سینمایی و فیلم‌های خوب را ببینند و از فیلم‌ها استقبال شود و فیلم‌هایی برای سلیقه‌های مختلف در سبک‌وسیاق‌های مختلف ساخته شود. قطعا دست سینما در پرداخت سوژه‌های طنز بازتر از تلویزیون است. تفاوت عمده این دو نیز در این است که در سینما برای دو ساعت فیلم می‌سازی، در صورتی که یک سریال تلویزیونی در تعداد قسمت‌های زیادی ساخته می‌شود، مثلا سریال «لیسانسه‌ها» ۶٠ قسمت است. تصور کنید دوهزارو ۴٠٠ دقیقه به جای ٩٠دقیقه! قابل‌ مقایسه نیست. تماشاگران سینما در چند ماه اخیر بیشتر شده‌اند، اما باز هم به تعداد تماشاگران تلویزیون نمی‌رسند و بالطبع بینندگان تلویزیون آستانه تحمل کمتری دارند. تصور می‌کنم اگر با خودمان تمرین کنیم که آستانه تحملمان را بالاتر ببریم و دستمان در شوخی‌ها بازتر باشد تولیدات بهتری در تلویزیون می‌بینیم. ما دوست نداریم مردم ناراحت شوند اما اگر یاد بگیریم شوخی را شوخی بگیریم، آن زمان بهتر می‌توان در تلویزیون یا سینما کار کرد.
گویا قرار است به‌زودی کارگردانی سینما را تجربه کنید. مهران مدیری یا پیمان قاسم‌خانی هم پس از سال‌ها دست به چنین تجربه‌ای زدند. کارگردانی سینما برای شما به معنی قطع همکاری با تلویزیون است؟
دوست دارم تجربه کسب کنم و بعد به سراغ سینما بروم. اما این به معنی قطع ارتباط با تلویزیون نیست.
کار سینمایی هم طنز خواهد بود؟
مایه‌های طنز دارد. اصولا مدتی است سلیقه‌ام مدام تغییر می‌کند، اما نگاهم به هیچ کاری صرفا طنز نیست. معتقدم در هر کاری همان‌قدر که طنز و کمدی هست، رگه‌هایی از غم هم پیدا ‌شود، مثل زندگی، چراکه زندگی هم تلفیقی از غم و شادی است.
جرح و تعدیلی در سریال«لیسانسه‌ها» انجام شد؟
خدا را شکر در این سریال، تلویزیون با ما همراه بود و به مشکل خاصی برنخوردیم.
در کارهای شما چینش بازیگران به صورتی است برخی چهره‌ها که ممکن است خیلی برای مخاطب عام آشنا نباشند، حضور دارند و حضور بازیگران تئاتر پررنگ‌تر است. در «لیسانسه‌ها» هم همین اتفاق تکرار شده و ترکیب متفاوت‌تری از بازیگران را می‌بینیم.
خودم خیلی به اینکه در این سریال چینش متفاوت‌تری صورت گرفته است اعتقاد ندارم، چراکه در کارهای قبلی هم مثل «ساختمان پزشکان» یا «پژمان» ترکیبی از بازیگران باتجربه‌ای که بیشتر برای مخاطب آشنا هستند و بازیگران جدید و مستعدی که به بازی آنها ایمان داشتم را شاهد بودید و در این سریال هم همین اتفاق افتاد. تابه‌حال در هر سریالی که ساختم گروه بازیگرانش را دوست داشتم، هوتن شکیبا، امیر کاظمی، امیرحسین رستمی، بهنام تشکر، کاظم سیاحی، بیژن بنفشه‌خواه، سیاوش چراغی‌پور، رؤیا میرعلمی و بازیگران دیگری که در این مجموعه هستند، به معنی واقعی همراه بودند و نقش و موقعیت‌هایشان را به‌خوبی درک کردند و از زحماتشان ممنونم.
از ابتدای پخش سریال، بازخوردها چطور بود؟
خیلی خوب بود و در این مدت بیشتر تعریف شنیدم تا انتقاد و از این بابت خوشحالم.
ظاهرا قرار است «لیسانسه‌ها» در دو فصل ساخته شود، این از ابتدا مشخص شده یا در حین ساخت به فصل دوم فکر کردید؟
خیر. از ابتدا قرار به ساخت دو فصل از این سریال بود. این سریال بعد از ٢۵ قسمت و در اواسط داستان تمام می‌شود و هیچ‌کدام از شخصیت‌ها به سرانجام نمی‌رسند و بعد از آن، فصل دوم سریال ساخته می‌شود. طرح ابتدایی این سریال ۶٠ قسمت بود و با تلویزیون بر سر ساخت این تعداد قسمت صحبت شد. پخش فصل دوم سریال هم تابستان سال آینده یا پاییز آغاز می‌شود.
زمانی از ساخت فصل دوم «پژمان» یا «ساختمان پزشکان» هم صحبت می‌کردید… .
ساخت فصل دوم این پروژه‌ها در حد صحبت بود. پیمان قاسم‌خانی در فیلم «خوب، بد، جلف» پژمان جمشیدی و سام درخشانی را در کنار هم قرار داده که برخی تصور می‌کنند ادامه سریال «پژمان» است. البته این فیلم ربطی به سریال «پژمان» ندارد و پروژه مستقلی است. خوشبختانه این فیلم برای جشنواره فیلم فجر آماده می‌شود و مدتی قبل این فیلم را دیدم، کلی خندیدم و لذت بردم.
سال گذشته روزهای شلوغی در سینما داشتید و مقابل دوربین چند کارگردان بازی کردید.
بله سال گذشته، «پنجاه کیلو آلبالو»، «ربوده‌شده»، «قشنگ و فرنگ» و «قیچی» را بازی کردم که همه آنها تجربه‌های خوبی بود. حس خوبی است بعد از کار طولانی‌مدت و کارگردانی که اساسا انرژی زیادی می‌برد، مقابل دوربین کارگردان دیگری بازی کنی. بازیگری برای من واردشدن به فضایی متفاوت است، دوست دارم یک کارگردان بالای سرم باشد و خودم را به او بسپرم و دیگر دغدغه‌ای نداشته باشم.
«لیسانسه‌ها» به لحاظ کارگردانی برای شما تجربه خوبی بود؟
اینکه این سریال از ابتدای پخش آن‌قدر مورد توجه قرار گرفته است و به من انرژی می‌دهد و دوست دارم تا انتها مخاطبانش را حفظ کند. امیدوارم با این سریال بتوانیم به برخی مسائل که معمولا کمتر آنها را در سریال‌ها دیده‌ایم را بازگو کنیم، موضوعاتی مثل سرطان. برای طرح این بیماری از بنیاد دهش‌پور، مؤسسه محک، امید رضایی، متخصص آنکلوژی و… کمک گرفتیم. خواستیم در این سریال مطرح کنیم با اینکه سرطان بیماری مهلکی است، اما می‌توان با آن زندگی کرد و می‌توان ناامید نبود. سرطان به معنی پایان زندگی نیست و می‌توان به زندگی برگشت. مادر من هم سرطان داشت و می‌دانم این بیماری چقدر سخت و تلخ است و اگر بتوانیم قدم کوچکی برداریم و تا حدی امید را به زندگی آنها برگردانیم، وظیفه‌مان را انجام داده‌ایم. به‌مرور که سریال پیش برود خواهید دید سعی کردیم در کنار شوخی‌ها، خیلی صریح درباره برخی مسائل اجتماعی یا مسائلی که به سلامت آدم‌ها کمک می‌کند، مستقیم اشاره کنیم.
هیچ وقت به ساخت سریال ملودرام فکر کرده‌اید؟
بله مدت‌هاست به این موضوع فکر می‌کنم و شاید بعد از ساخت فیلم سینمایی این سریال را بسازم. طرح سریال هم آماده است و دوستش دارم. تا شهریور سال آینده مشغول ساخت سریال «لیسانسه‌ها» هستم و بعد از آن سرگرم ساخت فیلم سینمایی‌ام خواهم شد و امیدوارم بعد از آن فرصت ساخت این سریال فراهم شود.

منبع شرق

اینکه این سریال از ابتدای پخش آن‌قدر مورد توجه قرار گرفته است و به من انرژی می‌دهد