برادران کوئن آدمهای عجیبی هستند. جاش برولین که در چند فیلم با آنها همکاری داشته در توصیف فضای نخستین ملاقاتش با آنها میگوید که وقتی دیده این دو اصلا حرف نمیزنند، اولش ناراحت شده و حس کرده بهش بیمحلی میکنند؛ اما تازه در دیدار سوم یا چهارم بوده که فهمیده آنها در کامپیوتر زیر دستشان درحال مطالعه کتابی هستند… کوئنها اینجور آدمهایی هستند. یکجورهایی شبیه شخصیتهای فیلمهایشان. کسانی که یک ستاره را برای فیلمشان انتخاب میکنند، اما زمانی که باید متقاعدش کنند در فیلمشان بازی کند، در سکوت کتابشان را میخوانند… کوئنها هم مثل وودی آلن با فیلمهای کوچک و جمع وجورشان جذابیتی مقاومتناپذیر برای بازیگران دارند و همین هم باعث میشود تیتراژ فیلمهایشان مملو از اسامی بزرگ باشد. البته آنها به خوشرفتاری با عوامل فیلمهاشان هم معروفند. جورج کلونی همکاری با آنها را راحتترین کار دنیا میداند و میگوید آنها قبل از فیلمبرداری دقیقا میدانند از فیلمشان چه میخواهند: به این دلیل حتی صدایشان هم سر صحنه بلند نمیشود. آنها فقط با نگاهکردن به هم میفهمند نتیجه کار مورد قبولشان بوده یا نه…
هایل سزار در هالیوود دهه ۵٠ میگذرد. آیا شخصیتهای این فیلم مابهازای واقعی دارند؟
اتان: یعنی مثلا اینکه اسکارلت یوهانسون نقش استر ویلیامز را بازی کرده باشد؟ اینجوری نه واقعا؛ ما درباره خیلی از آدمهای آن روزگار چیزی نمیدانیم…
جوئل: از تحقیق هم خوشمان نمیآید…
ستارگان درجه یک زیادی در فیلم شما حضور دارند. باید بودجه زیادی برای فیلمتان داشته باشید…
جوئل: این راز سربهمهری نیست که ما از انگشتهایمان برای شمردن استفاده میکنیم. بودجه فیلمهایمان را نیز اینگونه محاسبه میکنیم. اما از شوخی گذشته، بیشتر بازیگران وقتی با نقشی که دوست دارند مواجه میشوند، به خوبی همکاری میکنند تا شانس ایفای نقش محبوبشان را از دست ندهند…
اجازه بداههپردازی به بازیگرانتان میدهید؟
جوئل: بازیگران میتوانند هرقدر بخواهند بداهه بگویند، اما الزامی نیست ما از این لحظات فیلمبرداری کنیم. بعضی وقتها برخی بازیگران نسبت به فیلمنامه خیلی سختگیر و دقیقاند و یک سطر هم از آن تخطی نمیکنند. این جور بازیگران بیشتر ما را با مشکل مواجه میکنند…
بازیگران را زیاد راهنمایی میکنید؟ همه چیز را جزبهجز توضیح میدهید؟
اتان: نه زیاد. بیلی باب تورنتون که کارگردان هم هست میگوید اگر دیدید ناچارید وقت زیادی برای صحبت و توجیه بازیگرتان صرف کنید، بدانید انتخابتان درست نبوده و سراغ کسی رفتهاید که به نقش نزدیک نیست.
برداشتها را زیاد تکرار میکنید؟
جوئل: نه؛ ما استنلی کوبریک نیستیم…
شما فیلمنامه را با هم مینویسید. آیا روند کاری مشخصی دارید؟
اتان: بله. راز کار ما این است که نوشتن را از اول آغاز میکنیم!
نخستین بار کی جورج کلونی را ملاقات کردید؟
اتان: برای آغاز همکاری نقش ای برادر کجایی را بهش پیشنهاد دادیم، اما همدیگر را ندیده بودیم. او هم خوشش آمد و گفت باید همدیگر را ببینیم. داشت سه پادشاه را در آریزونا فیلمبرداری میکرد…
چرا جورج کلونی؟
اتان: چون جورج آدم بسیار بامزهای است.
کاری ازش دیده بودید؟
جوئل: فقط خارج از دید…
ظاهرا دوست دارید با یکسری بازیگر همیشگی کار کنید…
اتان: همکاری با یک بازیگر به خیلی چیزها بستگی دارد. شخصا باید از یکی خوشم بیاید تا با او کار کنم. همکاری با یکی فقط همکاری نیست، بلکه باید با هم شام بخورید و وقت بگذرانید. وقتی با کسی طرف میشوید که همهجوره خوب است، خب این میل ایجاد میشود زمان بیشتری را با او صرف کنید.
جوئل: فیلمسازی کاری لذتبخش است. فیلم میسازید تا خوش بگذرانید؛ نه اینکه خاری در چشمتان باشد. این فاکتور مهمی است…
اتان: ۴ فیلم با کلونی، ٣ فیلم با برولین و ٢ فیلم با تیلدا سوینتون ساختهایم. فرانسیس مک دورمند هم حسابش از دستمان دررفته…
چند فیلمتان درباره آدمربایی است: فارگو، بزرگ کردن آریزونا، لبوفسکی بزرگ و البته هایل سزار…
جوئل: دلیلش را نمیدانم. اینها فیلمهای کاملا متفاوتی هستند ولی شاید وقتش رسیده این موضوع را چند وقتی کنار بگذاریم…
چه چیزی شما را به یک کاراکتر جذب میکند؟
اتان: نکته مهمی است. اینکه شخصیت در خدمت داستان باشد یا خودش جذابیت خاص داشته باشد، جداکردنش از هم خیلی دشوار است.
جوئل: یکجورهایی مثل داستان مرغ و تخممرغ است. گاهی با فکر کردن به یک بازیگر خاص و تجسم او در نقش یک شخصیت خاص، کار را شروع میکنید و گاه هم اصل کار داستان است.
اتان: در هایل سزار ما با فکرکردن به یک کارراهانداز هالیوودی کلید فیلم را در ذهنمان زدیم.
جوئل: او دیوانهای در این دنیای دیوانه است…
رابطهتان با استودیوها چگونه بوده؟
جوئل: استودیوها مخالف هر نوع ریسکی هستند.
اتان: متاسفانه موافقم. البته سرزنششان هم نمیکنم. برنی فرانک گفته مردم همیشه در مورد اینکه سیاستمداران چقدر آدمهای وحشتناکی هستند، حرف میزنند. اما دراینباره نمیگویند که برای انتخابشدن چارهای جز چنین رفتارهایی نیست. درباره سینما نیز ناگفته زیاد مانده. ذایقه تماشاگران تغییر کرده و استودیوها چارهای ندارند. تماشاگران این روزها فیلمهای پرماجرا را ترجیح میدهند و استودیوها هم باید سراغ چنین کارهایی بروند دیگر…
پیش از قاتلین پیرزن در تیتراژ فیلمهایتان نام جوئل بهعنوان کارگردان و اتان تهیهکننده نوشته میشد، اما پس از آن نام هر دو شما بهعنوان کارگردان مشترک درج شد. آیا پس از این اتفاق استایل کارگردانی شما تغییر کرده است؟
جوئل: هیچ چیزی جز نوع نوشتن تیتراژ عوض نشده است. دلیل پیچیدهای هست که ما آن موقع عنوان جداگانهای در تیتراژ مینوشتیم. درواقع این کار مانعی بود برای ورود نامهای بیشتر به فیلم. فکر میکردیم اگر یکیمان کارگردان و دیگری تهیهکننده باشد، دیگر نیازی نداریم یک تهیهکننده نیز وارد کار کنیم و این کار را نیز نکردیم.
اگر یکیتان نظرش مخالف باشد، چاره چیست؟
جوئل: فیلم نقاشی نیست که بنشینی توی اتاق و طراحی کنی. یک کار گروهی است و بهقول دیوید لین فیلمسازی مثل معلم زبان بودن نیست که کارت فقط به خودت بستگی داشته باشد.
اتان: و کنارآمدن با همدیگر کوچکترین مشکل این کار است…
جوئل: اغلب کارگردانان در ارتباط با فیلمبردار، او را گوشهای کشیده و با او حرف میزنند. در مورد ما اما این یک رابطه جمعی است که دو نفری مقابل هر که باهاش حرف داشته باشیم، قرار میگیریم.
فیلم دیدن در چه شرایطی را دوست دارید؟
جوئل: در سالن سینما. البته الان به اندازه سابق نمیتوانیم در سینما فیلم ببینیم. یک اتفاق احمقانهای که این روزها میافتد این است که آکادمی اسکار نسخه دیویدی فیلمها را برایمان میفرستد. این وحشتناک است. کاری که شما برایش انرژی و پول صرف کردهاید تا روی پرده خوب به نظر آید روی یک پرده مزخرف مورد ارزیابی قرار میگیرد و این احمقانه است.
فرانسیس مک دورمند با بازی در نخستین فیلم شما ستاره شد. او را چگونه یافتید؟
جوئل: برای فیلم خون ساده دنبال بازیگر بودیم و داشتیم پشتسرهم تئاتر میدیدیم. یادم میآید در نمایش جنایات قلب از بازی هالی هانتر خوشمان آمد؛ اما او با فیلم دیگری قرارداد داشت. هماتاقیش برای تست آمد و ما آنجا فرانسیس را دیدیم.
شنیدهایم قرار است دنبالهای برای لبوفسکی بزرگ بسازید. درست است؟
جوئل: تارا رید دوست داشت این خبر را اعلام کند؛ درست مثل جورج کلونی که خبر هایل سزار را ١٢سال پیش اعلام کرد. در مورد این یکی البته من امیدوار نیستم، حتی ٣٠سال دیگر هم این فیلم ساخته شود.
منبع: ورایتی