«سه کام حبس» یکی از فیلمهای بخش سودای سیمرغ جشنواره است و هفتمین فیلم کارنامه سالور به شمار میرود. بدون قضاوت درباره کیفیت فیلم صرفا گفتوگویی برای معرفی آن به مخاطبان داشتیم که در ادامه میخوانید.
به نظر میآید فیلم «سه کام حبس» با آن نگاه ساختارشکن و هنری- تجربی که در ابتدای مسیر فیلمسازی و با فیلمهایی نظیر «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» اتخاذ کرده بودید فرق داشته باشد.
اتفاقا فیلم «سه کام حبس» کاملکننده مسیر تجربی و هنری است که من از ابتدای شروع کارم، آغاز کردم. هم در بخش مونتاژ هم در فیلمنامه و کارگردانی آن نگاه ساختارشکن در آن لحاظ شده است. به نظرم این فیلم استانداردهای لازم در قصهگویی را دارد و قرار است تماشاگران خود را در بحث فیلمنامه غافلگیر کند. به تعبیر واضحتر «سه کام حبس» تجربه کاملی از 6 فیلم گذشته من است؛ قصه، روایت به همراه نوع نگاه تصویری و کارگردانی و میزانسنهای مندرج در فیلم با قصه آدمهای فیلم و شرایطی که آنها تجربه میکنند، همگون است و از این جهت تجربه کاملتری برای من به حساب میآید.
پرسش من بیشتر از این منظر بود که فیلمهای ابتدایی شما کمتر به حضور بازیگران چهره تاکید داشت.
بخشی از این موضوع مربوط به فیلمنامه فیلم است و بخشی هم به سرمایهگذاری مربوط میشود که با ما همکاری میکند. بسیاری از سرمایهگذاران این روزها اولین چیزی که آنها را ترغیب به همکاری برای تولید فیلم میکند، اسم بازیگران است. ما تمام سعیمان را در این فیلم کردیم از چهرههایی استفاده کنیم که به معنای واقعی بازیگر هستند ثانیا به این فکر کردیم زوج جدید و جوانی را انتخاب کنیم که تا به حال مقابل هم بازی نداشتند و خوشبختانه با صبر و طمأنینه به ترکیب محسن تنابنده و پریناز ایزدیار رسیدیم. من پیش از این با محسن تنابنده در «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» کار کردم و با ویژگیهای بازی او آشنا بودم. خانم ایزدیار هم دلسوزانه و عاشقانه در این پروژه با ما همکاری کرد، همچنین سمیرا حسنپور که نقش سخت با گریم سنگین را در این فیلم متقبل شد. گریم سنگین به این معنی که زیبایی او با این گریم تحتتاثیر قرار میگرفت اما او این پیامد را قبول کرد. البته بگویم که همه بازیگران این فیلم عاشقانه به کار با ما دل دادند. از متین ستوده گرفته تا محمد نظرعلیان، یدالله شادمانی، امین میری، مرضیه بدرقه، فاطمه نیشابوری و محمد اشکانفر که همگی پیش از این تجربه بازی داشتند در این فیلم هم هر کدام در جای درستی برای نقشآفرینی قرار گرفتند. حتی کسانی که در یک سکانس از این فیلم بازی داشتند همه با توانمندی و به صورت گروهی در این فیلم بازی کردند. این روزها که شرایط و اوضاع بازیگری در سینما به گونهای پیش میرود که کمتر بازیگر جدید به سینمای ایران معرفی میشود و این کمبود هم بیشتر به این خاطر است که کمتر سرمایهگذاری حاضر میشود روی بازیگران جوان و تازهکاری سرمایهگذاری کند، خوشبختانه ما در این فیلم ترکیب بازیگران چهره و کمتر شناختهشده را در کنار هم قرار دادیم که از ویژگیهای کام حبس به حساب میآیند.
چرا سه کام حبس؟
سعی ما بر این بوده فیلمی بسازیم که سوژه بهروز و ملتهبی داشته باشد و از فیلمنامه جذابی هم برخوردار باشد؛ بهطوری که در طول فیلم مخاطب را غافلگیر کند. همچنین ریتم و تمپو خوبی هم داشته باشد تا بیننده حین تماشای فیلم خسته نشود. بازیها قابل باور نیز باشند به نحوی که در کوچکترین نقشها از فیلم بیرون نزنند. به گمانم فیلم استاندارد برای تماشاگر باهوش ایرانی ساختیم و فیلم تاثیرگذار برای مخاطب از آب درآمده و بعد از پایان فیلم، حس اتفاقات فیلم با مخاطب باقی میماند. امیدوارم مردم که صاحبان اصلی سینما هستند، رابطه خوبی با فیلم برقرار کنند.
البته برخی هم گفتهاند که فیلم سیاهنمایی دارد.
این از آن واژههایی است که من اساسا از خیلی سالها پیش با آن مشکل داشتم. به نظر من واژه سیاهنمایی اختراع شد برای اینکه فیلمهای مستقل و جسور را بکوبد و زیر پا له کند. آخر سیاهنمایی به چه معناست؟ اگر من فیلمساز به دور و اطراف خودم نگاه میکنم و قصه واقعی و رئال آدمهای پیرامونم را در اجتماعی که در آن زندگی میکنم که اتفاقا پر از تیرگی است، میبینم و روایت میکنم مقصر من فیلمساز و سینماگر نیستم. من و گروهم سعی کردیم در فیلم «سه کام حبس» زندگی واقعی آدمهای طبقه متوسط جامعه ایران در جریان باشد. اگر در زندگی واقعی آدمهای امروز جامعه، سیاهی و تیرگی دیده میشود، خبرهای بد و ناگوار منتشر میشود و اتفاقات تلخ و ناگوار به وفور در جریان است این مشکلات تقصیر من و گروه من نیست. در فیلم اتفاقاتی به وقوع میپیوندد و داستان به سمت و سویی پیش میرود که ممکن است تلخ به نظر برسد ولی به نظر من کارگردان این برداشت درست نیست. فیلم ما موضوع واقعی و رئال دارد و به نظر من پایانبندی فیلم هم با المان و نشانههایی پیش میرود که از زندگی جدید و نگاه جدیدی که تلخیها را پشتسر گذاشته، خبر میدهد. فیلم ما بیشتر از هر چیز واقعنگر است و واقعگرایی دارد. من با واژه سیاهنمایی رابطهای ندارم به خصوص امروز روز و با اتفاقات و خبرهای تلخی که مدام میشنویم و مدتهاست حال خوبی نداریم و خبر خوبی به ما نمیرسد این واژه سیاهنمایی بیاهمیت جلوه داده میشود. اگر فیلم «سه کام حبس» بتواند آیینهای مقابل امروز جامعه قرار دهد و تصاویر واقعی آن را نشان دهد، فیلم شریف و مستقل است نه سیاه و تلخ.
سامان سالور سالهای اولیه فعالیتش را در سینما با شروع خوبی تجربه کرد. جوایز و حضور در جشنوارههای جهانی متعدد برای فیلمهای «ترانه تنهایی تهران» یا «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین.» آیا فیلم «سه کام حبس» به لحاظ ساختاری و اجرایی بازگشت به آن روزها به شمار میرود؟
واقعیتش را بخواهید بزرگترین داورها برای من در فیلم «سه کام حبس» مردم هستند که صاحبان سینما را تشکیل میدهند. امیدوارم فیلم روی بیننده و مخاطب تاثیر بگذارد بهطوری که تا آخر مجاب شود آن را ببیند و عکسالعملش هم نسبت به فیلم خوب باشد. به جایزه فیلمهایم اشاره کردید باید بگویم که اگر هم برای ساخت فیلمهایم، جایزهای گرفتم بعد از آن سعی کردم روی پای خودم بایستم. به هر قیمتی کار نمیکنم تا فیلم مستقل و درست خودم را بسازم. 6 سال قبل از این فیلم، کار نکرده بودم و 3 سال اخیر هم درگیر تولید «سه کام حبس» هستم با همه معضلات و مشکلات تولید این فیلم از جمله عدم دریافت پروانه ساخت در ابتدا و دویدنهای متوالی برای دریافت مجوز نام فیلم. معتقدم فیلمهای اولم که با توجههای زیادی همراه بود به نگاه مستقل و غیرمتعارفش وابسته بوده است. امیدوارم در فیلم «سه کام حبس» این غیرمتعارف بودن، جسور بودن و مستقل بودن جریان داشته و با مردم ارتباط برقرار کند. عمیقا میگویم که دوست داریم زحماتی که در جهت نشان دادن جزییات فیلم کشیدیم توسط داوران دیده شود. راجع به فیلم حرف زده شد این نکته را هم بگویم که هیچکسی از تشویق و جایزه بدش نمیآید.
فضای جشنواره امسال را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم فضای جشنواره امسال یا بحثهایی که راه افتاده. متاسفانه بیتدبیریهای موجود شرایط موجود را سخت کرده و مردم به لحاظ معیشتی وضعیت سختی دارند تا جایی که طبقه متوسط به مرور به طبقه فقیر تبدیل میشود. از آنجایی که راهکار اعتراض در جامعه امروز جدی گرفته نمیشود همین باعث میشود شاهد اتفاقات ناخوشایندی باشیم. اتمسفر جشنواره امسال هم متاثر از این فضاست اما به نظر من اینکه با فضای سیاسی آغشته شود، درست نیست هر چند به هر حال به همه آدمهایی که اعتراض دارند و خودشان را جزیی از مردم میدانند و با حرکتهایی که تلاش میکنند پشت مردم بایستند، قابل قبول است. اما ای کاش آنها که از فضای سینما توقع و انتظار دارند، بدانند که من کارگردان صاحب معنوی اثر هستم نه صاحب مادی و فیلم سرمایهگذاری دارد که برای فیلم هزینه کرده و تهیهکنندهای دارد که 3 سال است برای تولید این فیلم زحمت میکشد. اوست که صاحب اثر است و حضور یا عدم حضور در جشنواره فیلم فجر قطعا برایش اهمیت دارد. اکران در جشنواره فیلم فجر میتواند شرایط اکران فیلمش را تسریع کند تا او به سرمایه اصلی فیلمش برسد آن هم برای فیلمی که به صورت کاملا مستقل تولید شده است. ای کاش به جای این همه توقع؛ یاد بگیریم چگونه میشود ما، ما بشویم و صدای اعتراضمان را درست بلند کنیم و به گوش آدمهای درست برسانیم. قطعا این گلایهها، یکجایی بر حق و حق مردم است و در نهایت وضعیت تلخی را به وجود آورده که این روزها شاهد هستیم. اما ای کاش راه درست را یاد میگرفتیم. من به عنوان فیلمساز مستقل که فیلم منتقد اجتماعی ساختم، ترجیح میدهم در جشنواره باشم و حرفم را بزنم فارغ از همه تفکراتی که دوست دارند، جشنواره را تحریم کنند یا نکنند.
منبع اعتماد