این هفته خبر رسید که یکی از مهمترین رمانهای ایرانی یعنی «شوهر آهو خانم» نوشته علی محمد افغانی قرار است در قالب یک سریال ساخته شود. بنا به این خبر، کاظم راستگفتار به مهر گفته بود: ««شوهر آهو خانم» یک سریال برای شبکه نمایش خانگی است که فیلمنامه آن از کتابی با همین نام نوشته علی محمد افغانی گرفته شده است. این سریال یک کار پربازیگر و بسیار سنگین است و امیدوارم بتوانیم این پروژه را به خوبی شروع کنیم.» او در ادامه عنوان کرده بود: «این سریال شهریورماه سالجاری جلوی دوربین میرود و داستان سریال در دهه۱۳۱۰ اتفاق میافتد. کتاب «شوهر آهو خانم» درجامعه با استقبال بسیار خوبی همراه بود و امیدوارم سریال آن نیز بتواند در جذب مخاطب موفق عمل کند.» کارگردان «عروس خوشقدم» ادامه داده بود: «سریال «شوهر آهو خانم» نیز یک پروژه پربازیگر است که البته هنوز بازیگر و دیگر عوامل آن قطعی نشده است.» او با اشاره به محل فیلمبرداری این سریال شبکه نمایش خانگی تأکید کرده بود: «بخشی از این سریال در تهران و بخش دیگری از آن در کرمانشاه فیلمبرداری میشود.» راستگفتار درپایان هم گفته بود: «بودجه ساخت سریال «شوهر آهو خانم» بالغ بر ۱۰میلیارد تومان درنظر گرفته شده است و درحال جذب سرمایه مناسب برای این اثر هستیم.» در ادامه به برخی سریالهای ایرانی که براساس کتابها و رمانهای ایرانی ساخته شده، اشاره خواهیم کرد.
١. دایی جان ناپلئون
«دایی جان ناپلئون» نوشته ایرج پزشکزاد در سال ١٣۴٩ منتشر شد و همان زمان به تدریج به شهرت نویسنده افزود. پزشکزاد هرچند بعدها هرگز نتوانستند شهرت و مقبولیت این رمان را تکرار کند اما تا همین امروز هم از این کتاب بهعنوان یکی از آثار پرفروش آن روزها یاد میکنند. بهویژه که ناصر تقوایی در سال ١٣۵۵ سریالی را براساس همین رمان کلید زد و شهرتی چندین برابر برای این رمان به ارمغان آورد. رمان و سریال هر دو نقاط مشترکی را دنبال میکردند و ازجمله آنها تأکید بر برخی جنبههای فرهنگی مردم آن روزگار بود. جامعهای که بوی اضمحلال گفتمان اشرافیگری در آن به چشم میخورد و هر آن در آستانه ویرانی است. این سریال با بازیهای ماندگار غلامحسین نقشینه، نصرتالله کریمی، پرویز فنیزاده، محمدعلی کشاورز و… همچنان یکی از آثار برجسته ناصر تقوایی به شمار میرود. بعدها رمان «دایی جان ناپلئون» در سال ١٩٩۶ به قلم دیک دیویس به انگلیسی هم ترجمه شد. از پزشکزاد البته آثار دیگری هم به چاپ رسیده که هیچکدام اقبال «دایی جان ناپلئون» را ندارد، حتی «ماشالله خان در دربار هارونالرشید» نیز که عدهای سریال قهوه تلخ را تأثیرگرفته از آن میدانند نیز بین خوانندگان چاشنی «دایی جان» را پیدا نکرد.
٢. دلیران تنگستان
همایون شهنواز، کارگردان مجموعه تلویزیونی دلیران تنگستان اینطور از خاطراتش یاد میکند که به محض خواندن کتاب محمدحسین رکنزاده آدمیت به ذهنش رسید. این کتاب باید تبدیل به مجموعهای تلویزیونی شود. او به این رویای خود جامه عمل پوشاند و بعدها سریالی بهیادماندنی ساخت با عنوان «دلیران تنگستان» براساس کتاب «دلیران تنگستانی». البته همایون شهنواز (نویسنده و کارگردان اثر) برای ساخت این اثر از منابع دیگری هم استفاده کرده بود اما درواقع منبع الهام او کتاب «دلیران تنگلستانی» به شمار میآمد. این سریال در دهه۶٠ از تلویزیون ایران پخش شد و دو بخش تاریخی را مدنظر داشت؛ اول دوره مبارزات «احمد تنگستانی» و دوم ادامه راه او در شخصیت «رئیسعلی دلواری». کتاب «دلیران تنگستانی» درست که نوعی شیوه روایی دارد اما درحال سریال «دلیران تنگستان» نیز پا به پای کتاب تأثیرگذاری خود را حفظ کرده است و از این حیث انصافا اثری به یادماندنی و تأثیرگذار است.
٣. قصههای مجید
هوشنگ مرادیکرمانی با مجموعه کتابهای «قصههای مجید» به شهرت رسید. قبل از چاپ این مجموعه، دو کتاب چاپ کرده بود با عنوان «معصومه» و «من غزال ترسیدهای هستم» اما هیچ کدام اقبال «قصههای مجید» را نیافتند. این مجموعه سال ١٣۵٣ چاپ شد و روایت زندگی پسری فقیر بود به نام «مجید» همراه مادربزرگش «بیبی». شاید اگر طنازیهای مرادیکرمانی در این مجموعهها نبود، زندگی این شخصیت آنقدرها تلخ و ناخوشایند بود که تا این حد اقبال پیدا نکند اما طنز نویسنده و خوشنمکیهای شخصیت اول داستان یعنی «مجید» در گیر و گرفت فقر و نداری این خانواده دونفره به کمک میآیند و خواننده را همراه میکنند. براساس آثار مرادیکرمانی، فیلمهای سینمایی فراوانی ساخته شد؛ از فیلمهای سینمایی «نان و شعر» و «شرم» (با بازی مهدی باقربیگی) گرفته تا آثار دیگری همچون «کیسه برنج» به کارگردانی محمدعلی طالبی و «مهمان مامان» داریوش مهرجویی، اما در این گزارش محوریت صحبت ما سریالهایی است که براساس آْثار ادبی ساخته شده و طبیعتا مجموعه تلویزیونی «مجید» به کارگردانی کیومرث پوراحمد را باید جزو این سریالها دانست. هرچند هرکدام از قسمتها، به لحاظ داستان مجزا از یکدیگر بودند اما در کلیت این مجموعه با همان عنوان مجموعه قصههای مجید شناخته میشد و در صدا و سیمای دهه٧٠ بین مردم محبوبیت بالایی پیدا کرد؛ آنقدر که حتی کارهای سینمایی پوراحمد (که براساس آثار مرادیکرمانی ساخته شده بودند) نتوانستند این محبوبیت را برایش به ارمغان بیاورند.
۴. در چشم باد
همان سالها که حوزه هنری در انتشارات سوره مهر اقدام به چاپ رمانی چند جلدی با عنوان «جاده جنگ» کرد، زمزمههایی به گوش رسید مبنی بر اینکه به هرحال یک عده بدشان نمیآید نوعی «کلیدرِ خودی»(!) هم نوشته شود تا اهرمی باشد مقابل بزرگترین نویسنده جریان روشنفکری یعنی محمود دولتآبادی. درهرحال نیت مسئولان انتشارات هرچه بوده باشد، شروع کرده بودند به چاپ رمانی چندین جلدی با عنوان «جاده جنگ» نوشته منصور انوری. «جاده جنگ» ممکن بود به لحاظ قصه گیراییهای گاه و بیگاه داشته باشد اما نویسنده از همان ابتدا نشان میداد قصهپردازی چیرهدست نیست و بدتر از اینها، مخاطب روز جامعه را نمیشناسد. به همین دلیل «جاده جنگ» در کتابفروشی سوره مهر خاک خورد تا اینکه مسعود جعفریجوزانی سریالی قدرتمند را کلید زد. براساس همین رمان با عنوان «در چشم باد». این سریال درحال حاضر برای بار سوم از شبکه آیفیلم هم این روزها درحال پخش است و همچنان مخاطبان خود را دارد اما باید توجه داشت رمان منصور انوری کیفیتی بسیار پایینتر از سریال دارد، حتی مسئولان امر در زمان تصدیگری دولت احمدینژاد جایزه جلال را به این رمان هبه کردند و با این حال هم کتاب نتوانست اقبال پیدا کند و همچنان فقط حرفهایهای ادبیات داستانی این رمان چند جلدی و نویسندهاش را میشناسد، نه مردم.
١. دایی جان ناپلئون
«دایی جان ناپلئون» نوشته ایرج پزشکزاد در سال ١٣۴٩ منتشر شد و همان زمان به تدریج به شهرت نویسنده افزود. پزشکزاد هرچند بعدها هرگز نتوانستند شهرت و مقبولیت این رمان را تکرار کند اما تا همین امروز هم از این کتاب بهعنوان یکی از آثار پرفروش آن روزها یاد میکنند. بهویژه که ناصر تقوایی در سال ١٣۵۵ سریالی را براساس همین رمان کلید زد و شهرتی چندین برابر برای این رمان به ارمغان آورد. رمان و سریال هر دو نقاط مشترکی را دنبال میکردند و ازجمله آنها تأکید بر برخی جنبههای فرهنگی مردم آن روزگار بود. جامعهای که بوی اضمحلال گفتمان اشرافیگری در آن به چشم میخورد و هر آن در آستانه ویرانی است. این سریال با بازیهای ماندگار غلامحسین نقشینه، نصرتالله کریمی، پرویز فنیزاده، محمدعلی کشاورز و… همچنان یکی از آثار برجسته ناصر تقوایی به شمار میرود. بعدها رمان «دایی جان ناپلئون» در سال ١٩٩۶ به قلم دیک دیویس به انگلیسی هم ترجمه شد. از پزشکزاد البته آثار دیگری هم به چاپ رسیده که هیچکدام اقبال «دایی جان ناپلئون» را ندارد، حتی «ماشالله خان در دربار هارونالرشید» نیز که عدهای سریال قهوه تلخ را تأثیرگرفته از آن میدانند نیز بین خوانندگان چاشنی «دایی جان» را پیدا نکرد.
٢. دلیران تنگستان
همایون شهنواز، کارگردان مجموعه تلویزیونی دلیران تنگستان اینطور از خاطراتش یاد میکند که به محض خواندن کتاب محمدحسین رکنزاده آدمیت به ذهنش رسید. این کتاب باید تبدیل به مجموعهای تلویزیونی شود. او به این رویای خود جامه عمل پوشاند و بعدها سریالی بهیادماندنی ساخت با عنوان «دلیران تنگستان» براساس کتاب «دلیران تنگستانی». البته همایون شهنواز (نویسنده و کارگردان اثر) برای ساخت این اثر از منابع دیگری هم استفاده کرده بود اما درواقع منبع الهام او کتاب «دلیران تنگلستانی» به شمار میآمد. این سریال در دهه۶٠ از تلویزیون ایران پخش شد و دو بخش تاریخی را مدنظر داشت؛ اول دوره مبارزات «احمد تنگستانی» و دوم ادامه راه او در شخصیت «رئیسعلی دلواری». کتاب «دلیران تنگستانی» درست که نوعی شیوه روایی دارد اما درحال سریال «دلیران تنگستان» نیز پا به پای کتاب تأثیرگذاری خود را حفظ کرده است و از این حیث انصافا اثری به یادماندنی و تأثیرگذار است.
٣. قصههای مجید
هوشنگ مرادیکرمانی با مجموعه کتابهای «قصههای مجید» به شهرت رسید. قبل از چاپ این مجموعه، دو کتاب چاپ کرده بود با عنوان «معصومه» و «من غزال ترسیدهای هستم» اما هیچ کدام اقبال «قصههای مجید» را نیافتند. این مجموعه سال ١٣۵٣ چاپ شد و روایت زندگی پسری فقیر بود به نام «مجید» همراه مادربزرگش «بیبی». شاید اگر طنازیهای مرادیکرمانی در این مجموعهها نبود، زندگی این شخصیت آنقدرها تلخ و ناخوشایند بود که تا این حد اقبال پیدا نکند اما طنز نویسنده و خوشنمکیهای شخصیت اول داستان یعنی «مجید» در گیر و گرفت فقر و نداری این خانواده دونفره به کمک میآیند و خواننده را همراه میکنند. براساس آثار مرادیکرمانی، فیلمهای سینمایی فراوانی ساخته شد؛ از فیلمهای سینمایی «نان و شعر» و «شرم» (با بازی مهدی باقربیگی) گرفته تا آثار دیگری همچون «کیسه برنج» به کارگردانی محمدعلی طالبی و «مهمان مامان» داریوش مهرجویی، اما در این گزارش محوریت صحبت ما سریالهایی است که براساس آْثار ادبی ساخته شده و طبیعتا مجموعه تلویزیونی «مجید» به کارگردانی کیومرث پوراحمد را باید جزو این سریالها دانست. هرچند هرکدام از قسمتها، به لحاظ داستان مجزا از یکدیگر بودند اما در کلیت این مجموعه با همان عنوان مجموعه قصههای مجید شناخته میشد و در صدا و سیمای دهه٧٠ بین مردم محبوبیت بالایی پیدا کرد؛ آنقدر که حتی کارهای سینمایی پوراحمد (که براساس آثار مرادیکرمانی ساخته شده بودند) نتوانستند این محبوبیت را برایش به ارمغان بیاورند.
۴. در چشم باد
همان سالها که حوزه هنری در انتشارات سوره مهر اقدام به چاپ رمانی چند جلدی با عنوان «جاده جنگ» کرد، زمزمههایی به گوش رسید مبنی بر اینکه به هرحال یک عده بدشان نمیآید نوعی «کلیدرِ خودی»(!) هم نوشته شود تا اهرمی باشد مقابل بزرگترین نویسنده جریان روشنفکری یعنی محمود دولتآبادی. درهرحال نیت مسئولان انتشارات هرچه بوده باشد، شروع کرده بودند به چاپ رمانی چندین جلدی با عنوان «جاده جنگ» نوشته منصور انوری. «جاده جنگ» ممکن بود به لحاظ قصه گیراییهای گاه و بیگاه داشته باشد اما نویسنده از همان ابتدا نشان میداد قصهپردازی چیرهدست نیست و بدتر از اینها، مخاطب روز جامعه را نمیشناسد. به همین دلیل «جاده جنگ» در کتابفروشی سوره مهر خاک خورد تا اینکه مسعود جعفریجوزانی سریالی قدرتمند را کلید زد. براساس همین رمان با عنوان «در چشم باد». این سریال درحال حاضر برای بار سوم از شبکه آیفیلم هم این روزها درحال پخش است و همچنان مخاطبان خود را دارد اما باید توجه داشت رمان منصور انوری کیفیتی بسیار پایینتر از سریال دارد، حتی مسئولان امر در زمان تصدیگری دولت احمدینژاد جایزه جلال را به این رمان هبه کردند و با این حال هم کتاب نتوانست اقبال پیدا کند و همچنان فقط حرفهایهای ادبیات داستانی این رمان چند جلدی و نویسندهاش را میشناسد، نه مردم.
منبع شهروند