معنای خواب: رؤیاها آرزوی تحققیافتهاند
فروید پرسش از معنای خواب را پرسشی دوبعدی میداند: اول پرسش از اهمیت روانی خواب و موقعیت آن نسبت به فرایندهای روانی و دوم، آیا خواب معنایی دارد؟ آیا میتوان از سایر سنتزهای ذهنی، معنا و مفهومی از هر رؤیای واحد دریافت؟ او در ارزیابی خواب از سه جهتگیری عمده میگوید که بسیاری از فیلسوفان به یکی از این سه جهت گرایش داشتهاند، جهتی که همزمان ارزش گذشته خود را حفظ کرده است: «از نظر آنان، شالوده خواب حالت خاصی از فعالیت روانی است که حتی میتوان آن را در حالات فراتر به مثابه الهام پنداشت… البته خیلیها نهتنها پا را از این فراتر مینهند، بلکه تصریح میکنند که رویاها ریشه در هیجانهای روحانی حقیقی دارند و تجلی بیرونی قدرتهای روانیاند که مانع حرکت آزاد آنها در خلال روز شدهاند. بسیاری از مشاهدهگران اذعان میکنند عمر خواب قابلیت دستاوردهای فوقالعادهای در هر صورت و در زمینههای خاص دارد (حافظه)». فروید به نویسندگان پزشکی هم اشاره میکند که «با طرد مسئله فوق به سختی میپذیرند که خواب پدیدهای روانی باشد. به باور آنها رؤیاها منحصراً از طریق محرک ناشی از احساس یا جسم، تحریک و آغاز میشوند و به رؤیابین میرسند یا ناشی از مزاحمتهای تصادفی ارگانهای داخلی آنهاست. [در نظر آنها] خوابها بیشتر از صدایی که انگشتان شخص ناآشنا با موسیقی روی صفحهکلیدساز ایجاد میکنند، در پی معنا و اهمیت نیستند، همه ویژگیهای حیات خواب به مثابه تقلایی نامنسجم ارگانهای خاص یا عناصر غشایی مغز به دلیل برخی محرکهای فیزیکی است». (ص٨-٩) در مقابل به اعتقاد راسخ مردم هم اشارهای میکند که خواب را معنادار میدانند، چنانکه معنایی از محتوای معمایی و عجیب آن بیرون میکشند که انگار خبر از آینده میدهد. ادعای جنجالی فروید آنجا شکل گرفت که جانب مردم را گرفت تا پزشکان. به نظر او دیدگاه مردم درباره خواب که ریشه در خرافات دارد، به واقعیت نزدیکتر است تا دیدگاه پزشکی. اما چطور؟ او با استفاده از روشهای نوین بررسی روانشناختی به نتیجه جدیدتری دست یافته بود.
در نظر فروید همانقدر که مشغولیتهای ذهنی و احساسات خاص ناشی از ترس مکرر در هوشیاری عجیب است، رؤیاها هم در هوشیاریِ پس از بیداری عجیب به نظر میرسند، چون «منشأ آنها هم مانند منشأ رؤیاها در هشیاری ناشناخته است». فروید نشان میدهد «رؤیاها آرزوی تحققیافته را به ما نشان میدهند. آنها واقعیت عملیشده و حاضر را نشان میدهند. خوابی که میبینیم در اصل شامل صحنههای هرچند ناقص بهخصوص تصاویر بصری احساس ما هستند». (ص٢۴) البته فروید بین محتوای آشکار و پنهان رؤیا فرق میگذارد که ما را به این نتیجه میرسانند کل محتوای رؤیا حاصل افکار درون رؤیاست و تقریباً تمام فکر خواب در محتوای رؤیا نشان داده میشود. پس هنوز تفاوتی معین وجود دارد.
چون «آنچه بهعنوان محتوای ضروری آشکار و برجستهتر میشود، باید با نقش تابعی که در میان تفکرات خواب ایفا میکند، رضایتبخش باشد و آنچه ناشی از عواطف ماست و گفته میشود که در بین تفکرات خواب مهمتر جلوه میکنند، خود را در محتوای رؤیا نشان نمیدهد». (ص ٣٢) بنابراین فروید این پدیده را چنین توصیف میکند: «در خلال رؤیاگری، فشردگی فیزیکی از تفکرات و مفاهیمی جریان پیدا میکند که در قضاوت ما نیاز به چنین تاکیدی ندارد. هیچ فرآیند دیگری نمیتواند تا این حد در پنهانسازی معنای یک خواب و ناشناختهساختن ارتباط بین محتوای رویا و تفکرات خواب مبهم باشد». (ص٣٢) فروید رؤیاگری را یک فرایند کاملا ویژه روانی میداند که شبیه هیچ چیزی نیست: «رؤیا معنای سری دارد و ظاهراً آن معنا تحقق آرزوست». (ص۶۶) بنابراین تحلیل رؤیا بسیار اهمیت خواهد داشت. چون روشن میشود در دل رؤیا معنا و ارزشی روانی نهفته است و نمیتوان انتظار داشت این معنا بهسادگی تفسیر شود. مثل تعریف صحیح ولی از نظر فروید کلیِ ارسطو که خواب را دنباله فکر رؤیابین میدانست تا موقعی که خفته است.
رؤیا چطور شکل نمایش میگیرد؟
اما چطور رؤیاها تحقق آرزویند و تنها انگیزه آن؟ در پاسخ به این سؤال میتوان دو سیستم خودآگاه و ناخودآگاه معروف فرویدی را در این ادعا دید. در نظر فروید «رؤیاها محصول سیستم ناخودآگاهند که فعالیتشان چیزی جز برآوردهکردن آرزو نیست. رؤیاها در شبکهای ارتباطی قرار دارند که سایر ساختارهای روحی نیز در آن جای دارد. اگر سیستم ناخودآگاه وجود داشته باشد رؤیاها محصول و نمود آن هستند و هر رؤیایی ممکن است مدلول تحقق یک آرزو باشد». (ص١٠۵) فروید بهطور خلاصه تحلیل خود را چنین توضیح میدهد: کار هنگام بیداری ممکن است هنوز باقیمانده مؤثر و فعالی باقی گذاشته باشد، ممکن است میل ناخودآگاهانهای را تحریک کرده باشد. این دو مورد ممکن است مصادف شوند. سپس روشن میشود، هنگام روز یا فقط هنگامی که خواب فرامیرسد، میل ناخودآگاه راهی به این باقیمانده هنگام روز برای خود باز میکند و شدت و مختصات خود را به آنها منتقل میکند و در حقیقت عمل انتقال را به انجام میرساند. آنگاه با میلی که خود را به عناصر جدید منتقل کرده ظاهر میشود و یا اینکه فلان میل جدید سرکوبشده توان خود را از ناخودآگاه باز میگیرد و به جنبوجوش میافتد و بهآسانی از راه طبیعی جریانهای فکر، بهواسطه حالت نزدیک به خودآگاهی که قسمتی از آن از نیروی گرفتهشده ممکن است به عالم خودآگاهی راه یابد، با سانسور مواجه میشود که هنوز فعال است. اینجاست که دستخوش یک جابهجایی تازه میشود که پیشتر توسط عمل انتقال مهیا شده بوده است. در این هنگام در راهی است که ممکن است به اندیشه ثابت، به اندیشههای هذیانی و غیره منتهی شود. فروید همه اینها را افکاری میداند که با پدیده انتقال تقویت شده و با سانسور از شکل افتاده و دگرگون شدهاند. اما حالت نزدیک به خودآگاهی به آن اجازه دورتررفتن از این را نمیدهد. پس به نظر میرسد این سیستمی که توضیح داده شد ظاهرا با پایینآوردن درجه تحریکپذیری خود از خودش حراست کرده باشد. از اینرو، فروید اضافه میکند که فرایند رؤیا مسیر واپسگرایانه را طی میکند که این مسیر با ویژگی حالت خواب باز میشود و بدینطریق به وسیله گروههای حافظه جذب در آن میشود. فروید نتیجه میگیرد رؤیا در مسیر واپسگرایی شکل نمایش میگیرد. (صص١٠٩-١١٠)
فروید همچنین بهخوبی نشان میدهد که رؤیا برگرفته از افکار و تصورات روزانه ماست و نمیتواند مانع از شکلگیری روابط روزانه شود. او این امر را حافظ محتوای صحیح رؤیا میداند. چون فرایند رؤیا برخوردار از مکانیسم ارتباط است. بر همین اساس رؤیاها باید حافظهای بسیار قوی داشته باشند که اطلاعات و اتفاقات مربوط به دوران کودکی را در دسترس دارند. بماند که رؤیاها رویدادهای بیاهمیت روز پیش را انتخاب میکنند و نمیتوانند به موضوع مهم روز بپردازند مگر آنکه فراتر از اتفاقات فعالیتهای روزانه ما باشد. پس با تحلیل رؤیا میتوان اندکی وارد سازمان و چگونگی این وسیله شد که فروید آن را از حیرتانگیزترین و اسرارآمیزترین وسایل میدانست. هرچند فروید آن را آغاز کاری میدانست که به ما اجازه میداد به جاهای دیگری هم دست یابیم. به نظر میرسد حق با فروید بود که جانب مردم را گرفت نه پزشکان منتها با این تفاوت که خواب بناست خبر از گذشته دهد، شاید هم از آینده. فروید خود نیز اذعان داشت که نمیتوان گفت چطور، ولی «اینکه رویاها میتوانند از آینده خبر دهند عاری از حقیقت نیست». (ص١۶٢) با اینحال، تأکید داشت که بهتر است بگوییم: رؤیا از گذشته خبر میدهد چون همه رگوریشه آن از گذشته است.
منبع شرق