زمانی که مرضیه برومند در هشت ماه پیش، به عنوان مدیرعامل خانه سینما انتخاب شد، تصورش را نمیکرد در فاصلهای چند ماهه درگیر حاشیههای مختلف شود و در نهایت به فکر نوشتن استعفا بیفتد و زودتر از چیزی که تصورش را میکرد از خانه سینما برود.
هنگامی که معارفه مرضیه برومند در 21 اسفند سال گذشته برگزار شد، بسیاری از اهالی سینما آمدن نخستین مدیرعامل زن خانه سینما را به فال نیک گرفتند و اظهار امیدواری کردند، خانه سینما، به عنوان مهمترین نهاد صنفی سینماگران، روزهای خوبی را سپری کند.
تا پیش از آمدن برومند، شرایط خوبی بر سینمای ایران حاکم نبود. تناقضات مدیریتی در بخشهای مختلف، مشکلات اقتصادی به جا مانده از دوران کرونا و پس از آن و همچنین بروز رفتارهای هیجانی از سوی برخی سینماگران، شرایط پیچیده و سختی را جلوی پای برومند گذاشته بود.
اهل فن تصور میکردند برومند به واسطه تجربه و ارتباط خوبی که با بدنه سینما دارد، میتواند این کشتی طوفانزده را خیلی زود به ساحل آرامش برساند. برومند در روز معارفهاش با کلماتی که بوی تسلط و اتوریته مدیریتی از آن نمیآمد، چنین گفت: «قول میدهم تلاش کنم تا تعادلی بین احساسات و عقلانیت خود برقرار کنم تا در آرامش واقعگرایانه و بدون سیاستزدگی برنامههای خانه سینما را دنبال کنم. به خاطر منافع خانه سینما اهل تعامل و گفتگو هستم و از درون خانه سینما از نظرات تمام صنوف بهرهمند شوم. تقریباً هیچ چیز نمیدانم و باید به کمک دوستان این همه مشکل را حل کنیم. امیدوارم آبروی خانمها را نبرم.»
مشکلات خانه سینما زودتر از چیزی که برومند تصور میکرد، خودش را نشان داد. او سه ماه بعد، در نشستی خبری عنوان کرد که شبها درباره «مشکلات مالی خانه سینما» کابوس میبیند. اما کابوس بزرگتر برومند، نه در رابطه با مسائل مالی بلکه درباره مسائل حاشیهای و هجمه سنگین همکارانش به او بود.
روزها پشت هم میگذشت و تغییر خاصی در وضعیت پیچیده خانه سینما مشاهده نمیشد. اختلافات درونی خانه سینما، عمیقتر از چیزی بود که برومند از عهدهاش بربیاید. استعفای ناگهانی فرهاد توحیدی از ریاست جشن خانه سینما و معلق ماندن این رویداد نشانهای پررنگ از همین اختلافات پشتپرده بود.
اما ضربه کاری را به برومند نه این اختلافات، بلکه حاشیههای دیگر زد. در حالی که تمام سینماگران از قتل دلخراش داریوش مهرجویی و همسرش شوکه بودند، صحبتهای مدیر خانه سینما در مراسم خاکسپاری این کارگردان، حاشیههای عجیبی را علیه او رقم زد.
پس از صحبتهای کارگردان «مدرسه موشها» خیلیها علیه او موضع گرفتند و انگار این اظهارنظر، تلنگری بود تا زخمها و اختلافات قدیمی دوباره سر باز کند و روی سر مدیر خانه سینما آوار شود. شاید تصور غالب این باشد که برومند به خاطر حاشیههای این مراسم، تصمیم به استعفا گرفت ولی او از نیمههای مهر تصمیم قطعیاش مبنی بر رفتن از خانه سینما را گرفته بود و استعفایش را نوشته بود. حاشیههای پیش آمده در مراسم مهرجویی موجب شد تا برومند پس از آن دیگر به خانه سینما نرود، تا هیات مدیره در نهایت مجبور به پذیرش استعفایش شود.
حالا دوباره همه چیز در خانه سینما به سر خط رسیده است. دوباره باید بر سر انتخاب کسی که کوه مشکلات را به دوش بکشد و قبول مسئولیت کند، بحثها سر بگیرد و مدیر بعدی باید در چند جبهه جهت بهبود اوضاع خانه سینما بجنگد. مشکلاتی که حالا بیشتر از قبل عیان و پررنگ خودش را نشان میدهد.