کیومرث پوراحمد میگوید: در کشور ما کسی کتاب نمیخواند و مثل زیبایی است که میگوید اگر خواستی چیزی را پنهان کنی آن را لای کتاب بگذار. فیلمسازان، کارگردانان و تهیهکنندگان ما کتاب نمیخوانند که بخواهند اقتباس کنند.
به گزارش تیتر هنر، کیومرث پوراحمد، کارگردان سینما در آستانه آغاز جشنواره فیلم فجر درباره دلایل فقدان اقتباس در سینمای ایران در گفتوگو با ایبنا گفت: ادبیات همیشه میتواند یک پایه خیلی خوب برای سینما باشد. درصد زیادی از فیلمهای آمریکایی بر اساس رمان یا خاطرات واقعی یک نفر ساخته شدهاند و متاسفانه در ایران چنین چیزی کمتر وجود دارد چون منممنم در میان نویسندگان و کارگردانان به شدت رایج است.
کارگردان فیلم «شب یلدا» افزود: شاید این جریان از فیلم «خاک» و اقتباس کیمیایی از رمان «آوسنه بابا سبحان» نوشته دولتآبادی شروع شد. این مساله به دعوای شدیدی ختم و نتیجه این شد که دیگر فیلمسازان کمتر به دنبال اقتباس از آثار اینچنینی میرفتند و اقتباس از چنین آثاری ممکن نیست مگر اینکه نویسندهای مانند هوشنگ مرادیکرمانی باشد که حساسیت و وسواس بر تغییرات فیلمنامه نداشته باشد و بگوید که رمان و قصه من سرجایش است و فیلم تو هم سرجایش و هر کدام بنا بر ارزش خود ماندگار است. بیشترین اقتباسهای ادبی در طول این سالها از کتابهای هوشنگ مرادیکرمانی است و کمتر نویسندهای سعهصدر مرادی کرمانی را دارد.
این کارگردان در ادامه گفت: ادبیات پایه خوبی برای سینما است و متاسفانه در ایران کمتر استفاده شده است. مشکلاتی هم بر سر راه اقتباس همیشه وجود داشته است به عنوان مثال در دهه شصت سریالی ساختم به نام «تابستان سال آینده» که آن هم اقتباسی بود از داستان «سختون» نوشته ناصر ایرانی. آن زمان هم گلایهای از سمت نویسنده اثر به آقای هاشمی که آن زمان مدیرعامل تلویزیون بود، صورت گرفت به هر حال گاهی از این مشکلات پیش میآید.
کارگردان «قصههای مجید» در ادامه گفت: اکثر آثار من مانند «اتوبوس شب»، «قصههای مجید» و همچنین آخرین فیلمم «تیغ و ترمه» اقتباسیاند. من اگر در ماه یک کتاب نخوانم احساس میکنم که یک ماه از عمرم به هدر رفته است و بدون کتاب خواندن و فیلم دیدن نمیتوانم زندگی کنم. هر وقت هم کتابی میخوانم بنا بر فیلمساز بودنم فکر میکنم که این کتاب تبدیل به فیلم میشود یا نمیشود و به طور کلی ارتباطم با ادبیات جهان و ایران و همچنین نسل نویسندگان جوانتر برقرار است. فیلم آخر من بر اساس رمان «کی از این چرخوفلک پیاده میشوم» نوشته نویسنده جوانی به نام گلرنگ رنجبر منتشر شده از نشر چشمه است. درصد زیادی از این رمان در فیلم عینا وجود دارد و یک تفاوت اصلی آن این است که در رمان با دختری احساساتی مواجه هستیم که با خیانت سه نفر در زندگیاش روبهرو میشود و در نهایت واکنشی نشان نمیدهد اما در فیلم من با یک دختر شورشی طرف هستیم که از این سه نفر انتقام میگیرد و البته در ایجاد این تغییرات هم با نویسنده به توافق رسیدیم.
کارگردان «خواهران غریب» در انتها درباره دلیل عدم اقتباس فیلمسازان امروز سینمای ایران از آثار ادبی عنوان کرد: یک بخش از آن به عدم مطالعه برمیگردد. در این مملکت کسی کتاب نمیخواند و مثل زیبایی است که میگوید اگر خواستی چیزی را پنهان کنی آن را لای کتاب بگذار. فیلمسازان، کارگردانان و تهیهکنندگان ما کتاب نمیخوانند که بخواهند اقتباس کنند.