چند شب پیش به کنسرت «ناگفته»ی استادان شهرام و حافظ ناظری رفتم. کنسرت مکانی است که در آن هنر یک هنرمند نشان داده میشود و تماشاگران هم انتظار دارند که این هنر در اوج کیفیت نشان داده شود، اما در این کنسرت پرسشهایی پیرامون تماشاگران و برگزارکنندگان برایم پیش آمد. نخست به تماشاگران میپردازم:
اینکه کنسرتی به این ارزشمندی چرا باید با ۴۵دقیقه تأخیر شروع شود؟ نخست دلیل این تأخیر را اهمال از سوی برگزارکنندگان کنسرت فرض کردم. اما پس از اینکه استاد ناظری گفتند کنسرت را با تأخیر آغاز کردند تا همه به شروع آن برسند برایم سؤال بزرگتری پیش آمد. چرا افرادی که به کنسرت میآیند -که حتما هم از قشر فرهنگدوست و هنرشناس جامعه هستند- باید با تأخیر حضور پیدا کنند؟ مگر نهاینکه بهموقعرسیدن به یک مراسم هم نشانی از فرهنگ است؟ هرچند که تهران در ساعات آغازین شب ترافیک سنگینی دارد، اما برای کسی که ساکن تهران است، چنین ترافیکی قابل پیشبینی بوده و میتواند آن را در نظر بگیرد. جمعیت حاضر در کنسرت حدود چهارهزار نفر بودند و همه نتوانستند خود را بهموقع برسانند، اما چرا جمعیتی که به استادیومی مثل استادیوم آزادی میروند و حدود صدهزار نفر هم هستند، بهموقع میرسند و بازی سر ساعت شروع میشود؟ پس چرا کنسرتها بهموقع مضراب نمیخورد؟
پرسش دیگر اینجاست که چرا تماشاگران سعی نمیکنند از خود اجرا در لحظه لذت ببرند و تمام مدت دوربینهای تلفن همراهشان را بالا نگه میدارند و فیلم میگیرند؟ در آن اجرا علاوه بر افرادی که تمام مدت با دوربینهای خود فیلم میگرفتند، افراد دیگری هم حضور داشتند که کار خودشان را راحتتر کرده، همراه خود مونوپاد آورده و تلفنهایشان را روی آن گذاشته بودند و فیلم میگرفتند. به این مسئله اصلا نمیپردازم که فیلمگرفتن از کنسرت (و پخش آن در اینترنت) کار ناپسندی است. فقط این پرسش مطرح میشود که چرا به تماشاگرانی که پشتسر آنها نشستهاند این حق را نمیدهند که بهجای تماشای دستها، مونوپادها و تلفنهای این افراد «فرهنگدوست» و «هنرشناس»، خود کنسرت و هنرمندان آن را ببینند؟
پیرامون نحوه برگزاری کنسرت هم پرسشهایی مطرح میشود. اینکه چرا برگزارکنندگانی که چنین پول زیادی بابت برگزاری کنسرت دریافت میکنند، صندلیهایی بسیار بد و ناراحت را برای تماشاچیان در نظر میگیرند. هرچند که خود حافظ ناظری در میان کنسرت گفتند که «داغ این صندلیهاتون به دلم موند» و گفتند که نتوانستند در ایران چهارهزار صندلی راحت یکسان پیدا کنند و از صندلیهای گوناگون هم استفاده نکردند تا همه صندلیها بین تماشاگران یکسان باشد و بین آنها فرق گذاشته نشود؛ اما برگزارکنندگان موظفند برای تماشاگران صندلیهای راحت پیدا کنند و اگر چنین شرایطی را ندارند، کنسرت را در مکانی برگزار کنند که صندلیهای راحتی داشته باشد. مسلما افرادی که به کنسرت میآیند از همه سنی هستند و شاید برای عدهای چند ساعت نشستن روی چنین صندلیهایی (بهعلاوه ۴۵ دقیقه تأخیر در شروع) خیلی دشوار نباشد، اما در آنجا افرادی هم هستند که حتما سن بالاتری دارند یا شاید هم از وضعیت جسمی مناسبی برخوردار نیستند، اما در هر صورت دوست دارند که به کنسرت بیایند و هنرمند موردعلاقهشان را از نزدیک ببینند. همچنین چرا اصلا هنرمندی مثل استاد ناظری در شب اجرای کنسرت باید دغدغه صندلی راحت را داشته باشد؟ مگر نه اینکه هنرمندان ما پیش از کنسرت به اندازه کافی دغدغههای گوناگون – از لغو کنسرت در دقیقه آخر گرفته تا دیگر ناهماهنگیها – را دارند و مجبورند بهجای تمرکز بر هنر خود به چنین مشکلاتی بپردازند. پس چرا برگزارکنندگان، چنین شرایطی را به وجود میآورند که هنرمندان را مجبور کند روی سن از تماشاگران عذرخواهی کنند؟ همچنین کنسرت در فضای باز باید زمانی برگزار شود که هوا نه خیلی گرم و نه خیلی سرد باشد. متأسفانه ١۵ اَمرداد در تهران بسیار گرم است، هرچند که کنسرت در شب باشد. من خود در شب کنسرت شاهد بودم که خانمی را از شدت گرمازدگی بر برانکاری گذاشتند و به بیرون منتقل کردند. خود هنرمندان هم از شدت گرما عرق بسیار بر جبینشان نشسته بود و به ستوه آمده بودند و حتی در میکروفون یکیشان شنیده شد که به دیگری درباره شدت گرمای هوا گفت. این هوا شاید برای افراد جوان قابلتحمل باشد، اما باز هم باید افراد مسن و کسانی را که توان جسمی مناسبی ندارند در نظر گرفت.
تهران فضاهای باز بسیاری دارد که میتوان در آن کنسرت برگزار کرد؛ مانند کاخ سعدآباد که در فضایی در وسط باغ است و صداهای اطراف کمتر شنیده میشود یا اصلا شنیده نمیشود، اما این کنسرت در فضای باز برج میلاد برگزار شد و در میان کنسرت بهویژه وقتی که صدای ارکستر آهستهتر میشد، صداهای بیرون از فضای کنسرت بهخوبی به گوش میرسید؛ مثلا وقتی استادان شهرام و حافظ ناظری به مثنویخوانی پرداختند، صدای موسیقیای که در جای دیگر محوطه برج میلاد در حال پخش بود با صدای هیاهو و جیغ و فریادهای کودکان در حال بازی آمیخته میشد و به تماشاگران این اجازه را نمیداد که با تمرکز کامل از کنسرت لذت ببرند.
امید است در آینده شاهد این باشیم که تماشاگران به حقوق دیگر تماشاگران کنسرت احترام بگذارند، بهموقع در کنسرت حاضر شوند و از فیلمبرداری خودداری کنند. برگزارکنندگان کنسرت نیز زمان و مکان بهتری را برگزینند و آسایش و آرامش تماشاگران و هنرمندان را فراهم کنند.
منبع شرق