شمار فالوئرهای حساب اینستاگرام بهنوش بختیاری، بازیگر سینما و تلویزیون که به تازگی در کسوت مجریگری نیز ظاهر شده، به پنج میلیون رسیده و تعداد فالوئرهای سایر سلبریتیهای ایرانی را نیز به چالش کشیده است؛ اما این تعداد فالوئر در دنیای کنونی و به ویژه در سینمای ایران چه کارکردی میتواند داشته باشد؟
همه چیز از فیس بوک کلید خورد؛ بستری که یک خط شروع برای رقابت بر سر تعداد طرفداران داشت و آهسته آهسته گروهی از هنرمندان ایرانی همچون هنرمندان خارجی وارد بازی جمعآوری فالوئر شدند و از مقطعی به بعد، رقابت بر سر تعداد طرفداران متکی بر همین ارقام ثبت شده در فضای مجازی شد.
هر چه شبکههای اجتماعی گستردهتر گشت، بازی پیچیدهتر شد؛ تا جایی که امروز برخی هنرمندان، همزمان در حال فعالیت در فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و تلگرام هستند و در همه این بسترها به دنبال فالوئرند. مهناز افشار، یکی از این هنرمندان است که احتمالاً بخش وسیعی از وقتش را صرف این ماجرا میکند.
در این میان، اینستاگرام به واسطه آنکه جذابیت بصری منحصر به فردی دارد، توجه بیشتری را به خود جلب کرده و به محوریت فعالیت سلبریتیها تبدیل شده است؛ هرچند فیس بوک و توییتر همچنان جذابیت دارند و گروهی از هنرمندان نیز در یک سال اخیر با مفهوم توییتر آشنا شدهاند و تلاش کردند در این بخش نیز فعال شوند، حقیقت آن است که عمده جذابیت هنرمندان برای طرفدارانشان از جنبههای بصری است و اینستاگرام در این زمینه ظرفیت بیشتری دارد.چانهزنی سلبریتیها پای قرارداد با تکیه بر تعداد طرفدارانشان در اینستاگرام!
بدین ترتیب، کورس سنگینی برای افزایش تعداد فالوئرها در اینستاگرام ـ که بر خلاف بیشتر شبکههای اجتماعی فیلتر نیست ـ شکل گرفته و حتی پیرمردهایی مثل رضا کیانیان و پرویز پرستویی نیز با روزنگاریها وارد این بازی شدهاند و به دنبال جذب مخاطب هستند؛ اما حقیقت آن است که در این بستر، جایی برای پیرمردها و حکما نیست که اگر بود، آیدین آغداشلو، هنرمند برجسته کشورمان با 52 هزار فالوئر، نصف دخترش فالوئر نداشت. اینجا مقصد عرضه عکسهای پرتره برای جمعآوری لایک است؛ هرچه جذابتر، پرلایکتر!
با این اوصاف، وقتی بهنوش بختیاری با تعبیر توهم آور «ارتش بهنوشیها»، از شمار هوادارانش یاد میکند، لزوماً ربطی به منزل معتبر یا حتی خاص بودنش ندارد، چرا که تصور نمیکنیم، هنر شخصی چون آغداشلو با هنرمند محترمی چون این بازیگر سینما و تلویزیون قابل مقایسه باشد و البته صدها هنرمند دیگر را نیز برای مقایسه میتوان مثال زد که اصالت و اهمیت شمار فالوئرها را به چالش کشید.
هم اکنون الناز شاکردوست 4.3 میلیون فالوئر، مهناز افشار با 4.2 میلیون فالوئر، سحر قریشی با 3.9 میلیون، رامبد جوان با 3.3 میلیون فالوئر، ترانه علیدوستی با 3.2 میلیون فالوئر، امیر تتلو 3.1 میلیون فالوئر، محمدرضا گلزار با 3.1 میلیون فالوئر، بهرام رادان با 2 میلیون فالوئر، بهاره رهنما با 2 میلیون فالوئر، نیکی کریمی با 1.8 میلیون، رضا عطاران با 1.6 میلیون فالوئر، مهران مدیری با 1.3 میلیون فالوئر، علی کریمی با 1.1 میلیون فالوئر، سحر دولتشاهی یک میلیون فالوئر دارد که با مقایسه این اشخاص میتوان به جایگاهها این دنبال کنندگان رسید.
حقیقت آن است که ارتش «سحریها» و «بهنوشیها» و «خاصیها» و «تتلیتیها» یک توهم بزرگ به وجود میآورند که ظاهراً در دنیای واقعی و کف خیابانها، باعث بروز مشکلات متعددی نیز شده است. مشخصاً برخی از هنرمندان خانم که اتفاقاً جزو بازیگران شاخص نیستند، در زمان عقد قرارداد با استناد به همین فالوئرها، رقمهای قابل توجهی را پیشنهاد میدهند که با میزان فروششان در گیشه نسبتی ندارد.
بنابراین، برخورداری از این تعداد فالوئر، صرفاً معانی معنوی ندارد و میتواند ما به ازای اقتصادی نیز در سینمای ایران داشته باشد. به همین دلیل، وقتی بهنوش بختیاری در صدر لیستی قرار میگیرد که برخی حاضران در آن را دیدید، تردید آفرینی در شمار فالوئرها و اصالتشان با مقاومت کمتری مواجه میشود. تعداد لایکهای هر پست به خوبی نشان میدهد که چه میزان اصالت شمارگان این فالوئرها قابل تأیید است و محتوای کامنتها نیز انگیزه عمده فالوئرها را به تصویر میکشد.
البته باید به سرمایه گذاران توصیه کرد که متکی بر این فالوئرها روی هنرمندی سرمایهگذاری نکنند، چرا که منطقاً بازیگرانی چون بهنوش بختیاری با 5 میلیون فالوئر، بیش از رضا عطاران با 1.6 میلیون فالوئر در گیشه سینمای ایران یا هر بستر اقتصادی دیگری نمیفروشد و با همین استدلال ساده، میتوان پی برد که بنیانهای اقتصادی متکی بر این فالوئرها نیز تا چه میزان سست است. در این اوضاع که کار میان برخی از این هنرمندان به جنگ کلامی نیز رسیده و رقابت به شکل بدی بالا گرفته، تنها میتوان خوشحال بود که هنوز مفهومی به نام «لینکدین» برای اکثر سلبریتیها، معنا نشده است!