اگرچه چنین آماری بر روی کاغذ خوب و ایدهآل به نظر میرسد ولی در واقعیت، انتشار چنین آمارهایی دردی از وضعیت بدِ کتابخوانی و نشر کشور دوا نمیکند. همچنین چنین آمارهایی مدیران را به اشتباه میاندازد حالا که آمارها صعودی و خوب است، پس در این حوزه نیازی به اصلاح و کار بیشتر برای تغییر بعضی امور وجود ندارد.
برای بررسی درست و دقیقِ هر حوزهای، در کنار آمارهای کمی باید به آمارهای کیفی توجه ویژهای داشت. چه بسا در بسیاری از مواقع تکیه بر آمارهای کمی ما را به بیراهه میبرد و باعث میشود تا از کیفیت که مولفهای مهم برای سنجش یک موضوع است، غافل بمانیم.
در حوزه کتاب، سالیان زیادی است که انتشاراتیهای متفرقه و کتابساز با سرعت زیادی کتابهای پرفروش بازار را با اندکی تغییر در متن، دوباره به بازار میفرستند و با تخفیفهای ۵۰، ۶۰ درصدی به فروش میرسانند و خیلی از مردم که اطلاع زیادی از نام مترجم و انتشاراتی ندارند، این کتابها را میخرند.
بروز چنین اتفاقی یعنی ماحصل زحمت چندین ساله یک نویسنده یا مترجم، در یک شب به باد فنا میرود و سودش را آدمهایی که زحمتی برای این کار نکشیدهاند به جیب میزنند. این افراد فقط برای به دست آوردن سود بیشتر وارد این حوزه شدهاند و بدون اینکه دغدغهای نسبت به وضعیت فرهنگی کشور داشته باشند، خیلی راحت مجوز انتشار کتابشان را میگیرند و به فروش میرسانند.
در حال حاضر انتشاراتیها متفرقه و بینام و نشان بیشتر مکانهای عمومی و پرتردد مثل ایستگاههای مترو، فرودگاهها، پیادهروهای خیابانهای شلوغی مثل انقلاب را در اختیار گرفتهاند و با خیال راحت کار خودشان را میکنند. وجود چنین پدیده زشتی نشان میدهد انتشار کتاب در ایران سازوکار درستی ندارد و هرکسی میتواند خیلی راحت کتاب به چاپ برساند.
در چنین وضعیت آشفتهای باید از مدیران وزارت ارشاد پرسید چرا کاری برای مقابله با چنین جریانی صورت نمیگیرد و این انتشاراتیها هر روز دامنه کارشان بیشتر و گستردهتر میشود به گونهای که بخش زیادی از نمایشگاه کتاب امسال در اختیار این انتشاراتیها قرار داشت.
چندین بار در نشستهای خبری و جلسات با مدیر خانه کتاب و مدیران وزارت ارشاد، وجود چنین جریانی از سوی خبرنگاران اطلاع داده شده ولی باز هم اقدامی جدی و روشن در این زمینه صورت نگرفته است.
تا وقتی چنین وضعیت آشفتهای در صنعت نشر کشور وجود دارد خیلی نمیتوان به آمار و ارقام امیدوار بود. رعایت نشدن حقوق معنوی نویسندگان، مترجمان و انتشاراتیهای معتبر اتفاق ناگوار و تلخی است که هر روز در حال رخ دادن است و هیچ تلاشی جهت احقاق حق آنها صورت نمیگیرد.
صنعت نشر کشور وضعیت ضعیف و شکنندهای دارد و اگر مسئولان و مدیرانِ مربوطه حمایتهای لازم را از آن نکنند، این صنعت از بین خواهد رفت. مشخص است قوانین وزارت ارشاد در این موارد با حفرهها و ایرادهای اساسی روبهروست که انقدر راحت دست ناشران متفرقه را برای کتابسازی باز میگذارد.
قطعا اگر چنین اتفاقی در کشورهای پیشرفته رخ میداد، قانونشکنان با جریمههای سنگین مالی و حبس روبهرو میشدند. مالکیت معنوی یک اثر در بسیاری از کشورها از اهمیت و ارزش زیادی برخوردار است و کسی به این راحتی نمیتواند آن را زیر پا بگذارد اما متاسفانه نبود قانون مشخص و درست در این زمینه، وضعیت اسفباری را رقم زده است.
وزارت ارشاد به عنوان مسئول مستقیم وضعیتِ نشر کشور باید فکری جدی برای این آشفته بازار کند. اگر مدیران وزارت ارشاد در دولت سیزدهم میخواهند کاری ماندگار برای حوزه کتاب و صنعت نشر کشور انجام دهند، باید اقدامات اساسی جهت مقابله با انتشاراتیهای کتابساز انجام دهند.
تعلل هر روزه در این زمینه، هرچقدر آمارها را بر روی کاغذ بالا ببرد، وضعیت نشر کشور را آشفتهتر و شکنندهتر میکند.