زبان رسمی هر کشور گویای فرهنگ، آداب و رسوم، نحوه زندگی و هویت یک ملت است. زبان به عنوان ابزاری مهم برای بیان اندیشه ها، آمال و آرزو ها و همچنین اصل ارتباطی برای یک ملت از اهمیت حیاتی برخوردار است.

چالش زبان رسمی و زبان عامیانه

 زبان رسمی هر کشور گویای فرهنگ، آداب و رسوم، نحوه زندگی و هویت یک ملت است. زبان به عنوان ابزاری مهم برای بیان اندیشه ها، آمال و آرزو ها و همچنین اصل ارتباطی برای یک ملت از اهمیت حیاتی برخوردار است. هر چه زبان پیچیده تر و دارای دایره لغات فراوانی و دستور زبانی مستحکم تری باشد توان بیشتری برای اثر بخشی برای کاربران آن خواهد داشت چون متکلمان به آن زبان می توانند از این طریق به صورت نظام مند  و مطلوب پیام خود را به مخاطب برسانند. مثالی ساده در این خصوص می تواند مقایسه زبان های ساختارمند و پیچیده زبان های اصیل و پیچیده دنیا با زبان های ساده و بی آلایش قبیله و قوم های دور افتاده باشد. کشورهای پیشرفته با زبان های پیچیده تمدنی، ادبیات و تاریخ بزرگ تری دارند تا قبیله های  پیش پا افتاده که در سطح بدوی زندگی می کنند.

زبان رسمی هر ملتی برگرفته از سرگذشت تاریخی آن ملت است که از رهگذر آن هویت افراد ظهور و بروز میابد. به طور کلی می توانیم زبان نزد هر ملت را به دو قسم تقسیم کنیم: 1- زبان رسمی 2- زبان عامیانه؛ که بین این دو چالش ها و همکاری هایی وجود دارد. زبان رسمی که گویای تاریخ تمدن و فرهنگ هر ملت است طی دوران مختلف بهره هایی از زبان عامیانه برده است و برای بازسازی خود از آن استفاده کرده است اما آسیب هایی نیز وارد آورده که می تواند تمامیت زبان رسمی را به چالش بکشد. زبان رسمی با تاکید بر دستور زبان قاعده مند  و توانمند ساز تلاش دارد تا پیچیدگی های زبانی را برای ارتباط مطلوب و حفظ ارزش ها و تاریخ هر ملتی ثبت کند اما زبان عامیانه بر خلاف این رویکرد به سمت ساده سازی گرایش دارد. زبان عامیانه زبانی ساده محسوب می شود که صرفا هدف اش رساندن راحت ترین شیوه انتقال پیام بین عموم مردم است. البته این نوع از زبان قاعده های خاصی دارد  و در چارچوب خود در هر دوره تاریخی تاثیر عمیقی بر زبان و ادبیات رسمی به جای گذاشته است اما غالب شدن این نوع از زبان تاثیر منفی بر زبان و ادبیات رسمی بر جای می گذارد که مانع بزرگی بر سر راه گسترش زبانی به حساب می آید.

تلاش برای حفظ و اعتلای زبان رسمی دغدغه اندیشمندان، متفکران، ادبا در تمامی دوران ها بوده  چون ضعف زبانی به ویژه در دوران ارتباطات گسترده امروزی یکی از موانع اصلی ارتباطات وسیع و فهم جهان پیرامونی است.

گرایش افراد به سمت زبان ساده و قابل هضم زنگ خطری جدی برای کارکرد زبان ملی، تاریخی و هویت یک ملت محسوب می شود. امروزه با گسترش وسایل ارتباط جمعی ، اینترنت و برنامه های چند رسانه ای مجازی این خلع هر چه بیشتر احساس می شود چون عموم مردم زمان زیادی را در فضای مجازی سپری می کنند و به عبارتی نحوه برخورد با زبان را تمرین و نهادینه می سازند.

گرایش کاربران در شبکه های مجازی به عنوان مد ارتباطی در دنیای امروز به سمت تصویر گرایی و مختصر خوانی است که از کلمات ساده و روزمره که آمیخته به زبان های غیر ملی هم استفاده می کند. این وضعیت با ضعف کتاب خوانی موقعیت زبان رسمی را به شدت با مخاطره مواجه می کند. استمرار این روند سیلی از جماعتی را تربیت می کند که نسبت به ادبیات رسمی و غنی بیگانه اند و مختصر خوانی و ساده خوانیشکل یافته از این وضعیت حوصله مخاطب را از مطالعه گسترده و جامع دور می سازد.

 هفت هنر/محمد مهدی جمشیدی

زبان رسمی هر کشور گویای فرهنگ، آداب و رسوم، نحوه زندگی و هویت یک ملت است. زبان به عنوان ابزاری مهم برای بیان اندیشه ها، آمال و آرزو ها و همچنین اصل ارتباطی برای یک ملت از اهمیت حیاتی برخوردار است.