یک انتشاراتی و ابتکاری به نام گارانتی کتاب

سال گذشته طرحی کلید خورد با عنوان «عیدانه کتاب» برای تحولی در بازار کتاب. بازه زمانی آن ١۵ اسفند تا ١۵ فروردین بود و در این طرح ٣٠ روزه ٢٨۶٧۴۴ کتاب به فروش رفت. میزان گردش مالی ایجادشده نیز ۴‌میلیارد و ٣٠٠‌میلیون تومان اعلام شد که اگر ٢٠‌درصد یارانه‌ اختصاصی به این طرح را حذف کنیم، باز هم مبلغ قابل توجهی است. این طرح از سوی موسسه «خانه کتاب» مطرح شده بود و البته طبق معمول منتقدانی داشت؛ منتقدانی که درنهایت آن را نوعی تبلیغ برای مدیران «خانه کتاب» می‌دانستند. درواقع توجه نداشتند که تبلیغ یک موسسه اگر در راستای فروش کتاب و ترویج کتابخوانی باشد چه ایرادی دارد؟ حالا هم انتشارات کتاب کوله‌پشتی، بی‌پشتوانه دولتی، طرحی کلید زده با عنوان «گارانتی کتاب» که هنوز نیامده دوباره منتقدانی پیدا کرده است؛ منتقدانی از این دست که این کار را نوعی بازاریابی و تبلیغ برای ناشر می‌دانند اما به این نکته توجه نمی‌کنند که راه‌اندازی چنین طرحی چه دشواری‌هایی دارد و یک ناشر خصوصی در این اوضاع تأسف‌بار کتاب دست به چه کار بزرگی زده است. بر این اساس، در تماس با اباذر رضانیا معلم، مدیر انتشارات کتاب کوله‌پشتی، ابتدا درباره طرح‌شان مبنی بر ارسال کتاب به مناطق محروم ایران پرسیدم. معلم گفت: «سال ٩۴ طرحی داشتیم با عنوان «یک کتاب برای تو، یک کتاب برای کتابخانه» که اهدای کتاب به مناطق محروم بود. در این طرح هر کسی می‌توانست با اهدای کتاب دست دوم خودش، به همان مبلغ از انتشارات با ۵٠‌درصد تخفیف کتاب بخرد. به این ترتیب کتاب‌های اهدایی را جمع‌آوری کردیم و به شهر مرزی «سراوان» فرستادیم. کلیت مبلغ کتاب‌ها هم حدود ١۵‌میلیون تومان شد که به این ترتیب بانی این امر خیر شدیم.»

کتاب کوله‌پشتی ناشر کتاب‌های پرفروشی چون «١٠روز با داعش» است که هنوز به یک‌ سال نرسیده چاپ هشتم آن به بازار آمده است. این کتاب روایت زندگی ١٠ روزه تودن هوفر در میان داعش بود و مثل دیگر نقاط جهان، در ایران هم فروش فوق‌العاده‌ای داشت. از کتاب‌های دیگر این ناشر چاپ «صداهایی از چرنوبیل» نوشته سوتلانا الکسیویچ بود. معلم در ادامه درباره ارتباط با نویسندگان خارجی و روشی تازه برای مراعات کپی‌رایت گفت: «ما سعی کردیم با نویسنده‌های خارجی ارتباط برقرار کنیم. تلاش کردیم به شکل حرفه‌ای با آنها قرارداد ببندیم و کپی‌رایت کتاب‌شان را بگیریم. درواقع برای ترجمه و انتشار کتاب‌های‌شان در ایران از آنها اجازه بگیریم. بر این اساس، اکثر کتاب‌های ترجمه‌ای که منتشر کرده‌ایم با نویسنده خارجی قرارداد دارد. در بعضی موارد هزینه‌ای به آنها پرداخت کردیم و گاهی هم تلاش کردیم که آنها را با اهدای کتاب به مناطق محروم متقاعد کنیم. چون طرحی که راجع به آن صحبت کردم بر این اساس است که هر ساله مبلغی را تحت عنوان کتاب به مناطق محروم هدیه می‌کنیم. الان از برجسته‌ترین نویسندگانی که کپی‌رایت از آنها داریم الکسیویچ، برنده نوبل ٢٠١۵ است و یورورگن تودن هوفر، نویسنده کتاب «١٠ روز با داعش».
البته مراعات کپی‌رایت از سوی نشر کتاب کوله‌پشتی در حالی صورت می‌گیرد که پیش از این نیز ناشران معتبر ایرانی دست به چنین ابتکاری زده بودند. با این‌که ایران عضو کنوانسیون برن مبنی بر مراعات کپی‌رایت نیست، ناشرانی مثل افق مراعات کپی‌رایت را کلید زدند و بدون توجه به بازار ایران که هر کسی بدون اجازه دست به چاپ آثار خارجی می‌زد، از نویسندگان آن سوی آب‌ها اجازه گرفتند. در هر حال باید در نظر داشت در شرایط مالی نابسامان اوضاع کتاب چنین کاری هم هزینه‌هایی مضاعف به گردن ناشر می‌اندازد. معلم در این‌باره گفت: «شرایط ایران را برای‌شان توضیح می‌دهیم و می‌گوییم که اگر شما اجازه ندهید و قرارداد نبندید، ناشران دیگر بدون رعایت کپی‌رایت و اجازه شما کارتان را چاپ می‌کنند. به آنها می‌گوییم ما دوست داریم با اجازه شما این کار را بکنیم. ضمن این‌که وضع تیراژ کتاب در ایران را هم برایشان توضیح می‌دهیم و می‌گوییم که اینجا تیراژ پانصد نسخه و‌ هزار نسخه است و مثل آنجا میلیونی نیست.
هر چند که در آن کشورها هم همه کتاب‌ها تیراژهای بالا ندارند. آ‌نجا هم کتاب‌هایی هستند که تیراژشان پایین است؛ دو‌هزار نسخه و سه‌هزار نسخه. درواقع آنها هم به این شرایط عادت دارند و دور از انتظارشان نیست. مخصوصا که خود خانم الکسیویچ، از طرح اهدای کتاب به مناطق محروم به‌شدت استقبال کرد. اسناد و مدارک کتاب‌های اهدایی را برای او و چند نویسنده دیگر خارجی فرستادیم و استقبال کردند؛ مثلا با خانم الکسیویچ از طریق مترجم خودمان آقای علی پزشکی در بلاروس ارتباط برقرار کردیم. ایشان با خانم الکسیویچ دیدار کردند و حالا قرار است کتاب دوم‌شان را هم با ترجمه آقای پزشکی و مقدمه خود خانم الکسیویچ به‌زودی منتشر ‌کنیم. غیراز این با آریل دورفمان هم که در کانادا زندگی می‌کند، ارتباط برقرار کرده‌ایم. آقای نمازی شریک بنده با ایشان قراری گذاشتند و صحبت کردند و به پیشنهاد خود آقای دورفمان با مقدمه ایشان قرار است کتاب‌هایی از او منتشر کنیم.»
در ادامه از معلم درباره شایعه حضور الکسیویچ در ایران پرسیدم. ابتدای ‌سال همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب اخباری هر چند غیررسمی درباره حضور او در نمایشگاه بین‌المللی کتاب به گوش می‌رسید. معلم در این‌باره گفت: «هم خانم الکسیویچ و هم آقای تودن هوفر را دعوت کردیم که متأسفانه امسال مقدور نشد؛ مثلا خانم الکسیویچ گفتند تا ‌سال ٢٠١٧ برنامه ایشان پر است. آقای تودن هوفر هم هنوز نشده بیایند.»
معلم در پایان درباره ایده «گارانتی کتاب» گفت: «این طرح به این شکل است که ما آمده‌ایم روی یک‌سری از کتاب‌هایی که مطمئن بودیم، برچسب گارانتی زده‌ایم و لیبلی هم داخل کتاب چسبانده‌ایم با این مضمون که: «انتشارات کتاب کوله‌پشتی این کتاب را از نظر محتوا، ترجمه و ویرایش و کیفیت چاپ تضمین می‌کند. چنانچه به هر دلیلی این کتاب رضایت شما را جلب نکرد، می‌توانید به دفتر انتشارات مراجعه و به اندازه بهای این کتاب، کتاب دیگری دریافت کنید. همچنین می‌توانید کتاب را به دفتر انتشارات ارسال کنید و کتاب مدنظر را از طریق سایت به صورت آنلاین انتخاب کنید تا برای شما ارسال شود.»
وقتی در پایان درباره احتمال بازگشت‌های متعدد کتاب و سوءاستفاده بعضی از خوانندگان از این طرح پرسیدم، معلم گفت:   «پرسشنامه‌ای ترتیب داده‌ایم که اگر کسی خواست کتاب را پس بدهد، باید آن را پر کند و ایرادهای خودش را مطرح کند. هر نفری هم نهایتا یکی، دو بار می‌تواند ذیل این طرح کتابی را که خریده، تعویض کند. ضمن این‌که ما برآورد کردیم آن‌قدر مناطق محروم برای اهدای کتاب هست که این دسته کتاب‌های مرجوعی را به این مناطق بفرستیم. این طرح اهدای کتاب به مناطق محروم آن‌قدر بازخورد خوبی داشت. الان در همین تهران یکی، دو تا از مسئول‌های بهزیستی یا سالمندان و مراکز دیگر با ما تماس گرفتند تا برای‌شان کتاب بفرستیم. درواقع کتابی روی دست ما نخواهد ماند.»

منبع شهروند