در این یادداشت فرشته طائرپور، رئیس انجمن کارفرمایی تهیهکنندگان فیلم تهران، در ابتدا به شرایط اخذ مجوز تهیهکنندگی پرداخته و هفت مورد شرایط لازم را توضیح داده و در ادامه به زمان درخواست مجوز تهیهکنندگی اشاره کرده است: «در تیرماه سال 93، درخواست عضویت آقای محمد امامی مانند هر درخواست دیگری در کمیته عضویت و هیأترئیسه کانون مطرح شد و با توجه به سرمایهگذاری و تهیهکنندگی ایشان در پروژههای «شاهگوش» (به کارگردانی داوود میرباقری)، «ابله» (به کارگردانی کمال تبریزی)، «روزی روزگاری عاشقی» (به کارگردانی حسن فتحی) که یک مورد از آنها تولیدش در آن تاریخ پایان یافته و وارد شبکه نمایش خانگی شده بود و دو تای دیگر در آستانه و یا میانه تولید قرار داشتند و همچنین دریافت جایزهای با عنوان «بهترین تهیهکننده مجموعههای نمایش خانگی» از داوران یک مراسم سینمایی-ویدیویی مورد تصویب قرار گرفت.»
رئیس انجمن کارفرمایی تهیهکنندگان فیلم تهران همچنین یادآور میشود که هیچیک از صنوف تهیهکنندگی در زمان صدور مجوز به ماهیت سرمایه تهیهکنندگان ورود نمیکند: «تا جایی که من میدانم هیچ صنفی از صنوف تهیهکنندگی وارد ماهیت سرمایه اعضایش برای تولید آثار نمیشود؛ این مطلبی است که مرجع رسیدگی به آن جای دیگری است. آنچه برای صنف ما در آن تاریخ کفایت میکرد، حاصل فعالیت ایشان در پروژههایی بود که مورد اشاره قرار گرفت. تجربههای بعدی نامبرده در امر ساخت سریال «شهرزاد» و همچنین فیلم سینمایی «ابد و یک روز» نیز نشان میدهد که صنف در تشخیص قابلیت ایشان، صرفا برای تهیهکنندگی، خطا نکرده است.»
فرشته طائرپور بعد از این توضیحات، انتقادات تند خود نسبت به انتشار تصویر کارت تهیهکنندگی محمد امامی را آغاز میکند و مینویسد: «اکنون انتشار تصویر کارت عضویت نامبرده در «کانون تهیهکنندگان…» با امضای اینجانب بهعنوان رئیس صنف، تنها حاکی از این واقعیت است که جریانی بیمار، باز درصدد آن است که به مدد تنها مهارتش، سوار موج تازهای شود و با خبرسازیهای جنجالی و هدفمند، سلسله عملیات مضحکی را برای کشف و افشای چیزهایی آغاز کند که جرمشمردن آنها جز به «توهم» نمیماند و از دنیای تاریکش تیری بیندازد به سمت یک صنف معتبر، تا شاید خدشهای بر حیثیت آن وارد کرده باشد (از این جریان فرصتطلب، بعید نیست که حتی تا شناسایی و محکومشماری صادرکنندگان شناسنامه، کارت ملی و گواهینامه این فرد هم به عقب برود). این سیاست نخنما که میراث ناخواسته سینما از دوره پیشین مدیریت دولتی در عرصه هنر و فرهنگ و رسانه است، تمام شجاعتش در لگدزدن به یک فرد گرفتار و یا توهین و تهمت به تشکلی شکل میگیرد که استقلال و اعتبار ذاتی آن به اثبات رسیده است.»