این غم‌انگیزترین ماجرای شب درگذشت شاملو بود.

واکنش‌ها به پخش مستند «قدیس» که درباره احمد شاملو است ادامه دارد/ تیشه‌ای بر ریشه فرهنگ و ادب کشور

پنجشنبه شب خیلی‌ها وقتی در کانال‌گردی‌های شبانه‌شان به شبکه سه رسیدند، با دیدن تصاویر احمد شاملو، فروغ فرخزاد، مسعود بهنود یا دیگر شمایل‌های روشنفکری دهه‌های اخیر ناچار روی این شبکه ماندند. این شبکه در این شب که مصادف بود با سالروز درگذشت احمد شاملو، میزبان اتفاقی بود که در چهل ‌سال اخیر بی‌سابقه بود. نمایش مستندی درباره احمد شاملو یکی از شمایل‌های روشنفکری این مرزوبوم به‌کارگردانی حسین لامعی که در آن کوشیده شده بود یک اسطوره‌شکنی تام و تمام درباره احمد شاملو به انجام رسد. نتیجه‌ به‌قول یکی از دوستان، اثری شده بود که «می‌خواست نشان دهد: احمد شاملو نه شاعر بود، نه سواد داشت، نه به حرف‌هایی که می‌زد معتقد بود، نه سیاست می‌شناخت، نه شعر و ادب، نه پدر و شوهر و عاشق درستی بود و نه اصلا انسان بود».
واکنش‌های اولیه
اولین واکنش‌ها نسبت به مستند قدیس تند و تیز و معترضانه بودند. دقایقی بعد از اتمام نمایش تلویزیونی این مستند امین فرج‌پور در توییتر و البته دیگر کانال‌ها و سایت‌های سینمایی کارگردان مستند قدیس را مورد حمله قرار داد و او را در حال پیمودن راهی نامید که پیش از او روزنامه‌نگارهایی مانند پیام فضلی‌نژاد و سعید مستغاثی طی کرده بودند: «راهی که برای وصل شدن به اوج و افق میانبر تضمین‌شده‌ای است. این‌که داس برداریم و شاخه‌های تناور فرهنگ و ادب رو از ریشه بزنیم، هنری است که تو این سال‌ها خیلی‌ها در آن به جایگاه استادی رسیده‌اند. شما هم اگر کعبه آمالتان کارشناسی و ایده‌پردازی و استراتژیست‌بودن در جعبه جادوست، خوب دارین میرین. استفاده گزینشی از صحبت‌ها و انتقادات روشنفکران برای زیر سوال بردن روشنفکری دیگر ریشه و سرمشقش به نیمه پنهان و برنامه هویت بی‌هویت می‌رسد».
نویسندگان و روزنامه‌نگاران دیگر هم این انتقادات را ادامه دادند:   «شبکه سه با پخش مستند قدیس که علیه احمد شاملو ساخته شده مرزهای تازه‌ای از ساخت هویت و چراغ را به رخ مخاطب کشیده‌اند» یا «آقای فیلمساز یعنی یک نفر هم پیدا نکردید در حمایت از شاملو صحبت کند؟! حرمت بزرگان فرهنگ و ادب و هنر رو نگه دارید، هیچ‌کس بدون عیب و ایراد نیست ولی مستند قدیس پر بود از کینه و به‌ دور از انصاف، بهتر بود نقد می‌کردید تا تخریب‌کردن» یا این یکی: «قدیس را حسین لامعی ساخته علیه شاملو. همون کسی که دوبار هم با فتور گفت‌وگو کرده با اون سوالای دوزاریش.»
واکنش کارگردان
دقایقی بعد اما واکنش کارگردان فیلم ماجرا را وارد مرحله‌ای دیگر کرد. حسین لامعی با اعتراض به سانسور فیلمش در تلویزیون گفت که «مستند قِدّیس هیچ‌گونه شباهتی با مستندی که من ساختم نداشت». او با اشاره به این‌که «قِدّیس ِ بنده ۷۳ دقیقه بود اما مستندِ پخش‌شده ۴۶ دقیقه است» گفت: «حدود ۲۷ دقیقه‌اش را سانسور که نه، سلاخی کرده‌اند. قلع‌وقمع کرده‌اند. نابود کرده‌اند. مگر مستندِ جنسی ساخته بودم که این‌چنین تکه‌پاره گردیده؟»! و در آخر هم پرسید که «آیا همه چیزتان این‌قدر با واقعیت فاصله دارد»؟
درگیری‌ها
اما موافقان و مخالفان شاملو چنین فرصتی را نمی‌توانستند از دست دهند و چنین شد که در کوتاه‌زمانی نام شاملو بدل شد به پرتکرارترین نام در فضای مجازی فارسی؛ به‌خصوص هواداران این شاعر بزرگ که با سفارشی، دستوری و شبیه برنامه هویت و نیمه‌پنهان کیهان نامیدن مستند قدیس از خجالت سازنده‌اش درآمدند. تا جایی‌که حسین لامعی، کارگردان فیلم کوشید با اشاره به عشق و علاقه‌اش به دیگر چهره‌های مستقل و غیرحکومتی ادبیات، این اتهامات را از گردن خود باز کند. او با توضیح بیشتر موارد سانسورشده فیلمش گفت: «فیلم قدیس سرشار از عشق به فروغ فرخزاد است. سرشار از عشق به ابراهیم گلستان است. سرشار از عشق به موسیقی و عشقِ به نیمای بزرگ است. سرشار از عشق به شعر و ادبیات و خاطره است. مستند قدیس، نسخه‌ درست و کاملش، سرشار از ارادت به تاریخِ ادبیات است. در ابتدایش، تقدیم‌اش کرده‌ام به نیما یوشیج و ابراهیم گلستان. در نسخه‌ شبکه ۳ اما همه‌اش نابود شده. حذف شده. سانسور شده. ۲۷ دقیقه‌اش را پلان به پلان حذف کرده‌اند. تنها تکه‌های مورد پسندشان در کار مانده. تنها تکه‌های مغشوش و بی‌ربط و بی‌معنا در کار مانده. حتی گرافیک‌ کار را عوض کردند! حتی تصاویر مستند را حذف کرد‌ند! حتی عکس‌ها را تغییر دادند»!
بهانه
البته آنهایی که نسخه کامل فیلم را دیده بودند، به کارزار وارد شده و با عنوان‌کردن این‌که نسخه کامل فیلم هم ضد شاملو است و این موضعگیری فیلم ربطی به شبکه سه ندارد، علیه کارگردان فیلم نوشتند؛ موضوعی که مورد پذیرش او هم قرار گرفت و او اذعان کرد که اصل مستند هم تقریبا همین قدر علیه این شاعر بزرگ ادبیات معاصر است: «برای این‌که مستندم، مستند بی‌خاصیتی نشود، باید بر یک فرد متمرکز می‌شدم. دیدم در جریان روشنفکری تنها کسی که نقد نشده، احمد شاملو بود. این «مسأله»ی من است که چرا شخص دیگری نشده قدیس؟ دوست ندارم همه چیز را سیاسی تحلیل کنم، اما واقعا بعضی چیزها سیاسی هم است؛ مثلا این‌که چرا شاملو؟ چرا ابراهیم گلستان نه؟ چرا اخوان نه؟ چرا نیما نه؟ چرا دیگران نه؟ فضایی که امروز ساخته شده، برای این‌که بگوید پشت مواضعش هیچ سلایق سیاسی نیست، یک ریز می‌گوید که شاملو در حوزه ادبیات از همه بزرگتر است، اما اصلا اینطور نیست. قطعا شاملو، با این‌که مثلاً چهار بار بیهقی را خوانده، نصف اخوان بر ادبیات کهن ایران اشراف ندارد. پس طبیعی‌ است که این سوال مطرح شود که چرا احمد شاملو بُت یک جریان است؟ چه شد که بُت یک جریان شد؟ چه شد که نقد او هزینه‌ساز شد»؟
با این‌حال لامعی این نقدها را نقد خود و ذهنش دانست، متفاوت از نسخه‌ای که شبکه سه تدوین مجدد کرده:« نسخه کامل مستند قدیس که هم‌اکنون در فضای مجازی وجود دارد، کارِ من است و پایش می‌ایستم، پای نقدهایم به شاملو هم می‌ایستم‌؛ اما نسخه‌ پخش شده در شبکه سه، ضدّ اندیشه‌ مستند من است و از عوامل این اتفاق نخواهم گذشت».
برنده و بازنده
حالا به‌نظر می‌رسد هم شبکه سه و هم حسین لامعی به هدفشان رسیده‌اند. شبکه سه در سالروز درگذشت شاعر مستندی بحث‌انگیز درباره‌اش پخش کرد که تقریبا همگان دیدند و خیلی‌ها درباره‌اش حرف زدند. لامعی هم با نمایش و در ادامه اعتراض به نمایش فیلمش از شبکه سه پز روشنفکر معترض را گرفت تا در کوتاه زمانی شاهد سیل پیشنهادها برای نمایش نسخه کامل فیلمش در فلان انجمن فلان دانشگاه باشد.
در این بین تنها بازنده این اتفاق سیل هواداران این شاعر بزرگ بودند که دیدند چگونه می‌شود با احترام و اعتبار شاعر بازی کرد. این غم‌انگیزترین ماجرای شب درگذشت شاملو بود.

 

 

منبع شهروند

این غم‌انگیزترین ماجرای شب درگذشت شاملو بود.