۱۴. مردم معمولی
- کارگردان: رامبد جوان
- بازیگران: رامبد جوان، آتیلا پسیانی، شبنم مقدمی، لیلی رشیدی، کمند امیرسلیمانی
- سال تولید: ۱۳۹۹
اگر بخواهیم یکی از ضعیفترین سریالهای ساخته شده در شبکه نمایش خانگی را نام ببریم قطعا «مردم معمولی» در صدر آن لیست ساخته شد. باید از مدیران فیلیمو پرسید دلیل سرمایهگذاریشان برای ساخت «مردم معمولی» چه بوده. سریال ضعیف و لوده جوان هیچ چیز خاصی برای ارائه نداشت و جز مشتی تصویرِ کلیشهای که در بیشتر سریالهای کمدی میبینیم، چیز دیگری به تماشاگرش نمیدهد.
رامبد جوان در سینما آثار نسبتا قابل قبولی ساخته و باید این نکته را یاد بگیرد که در شبکه نمایش خانگی همچون سینما باید به مخاطب احترام بگذارد و نمیشود با لودگی و شوخیهای بیمزه اثری تماشاگرپسند ساخت.
۱۳. قبله عالم
- کارگردان: حامد محمدی
- بازیگران: حامد کمیلی، شقایق دهقان، سام درخشانی
- سال تولید: ۱۴۰۰
«قبله عالم» در شبکه نمایش خانگی یکی از عجیبترین سرگذشتها را پیدا کرد. قرار بود سریال درباره زندگی ناصرالدین شاه باشد ولی سریال از همان آغاز با مشکلات متعددی در پخش مواجه شد. پخش نامنظم و ممیزیهای فراوانی که به سریال وارد شد، اجازه نداد «قبله عالم» بیشتر از هفت قسمت پخش شود. به گفته سازندگان سریال میزان ممیزیهای وارده بر سریال به حدی بود که دیگر امکان پخش آن وجود نداشت. در نهایت سازندگان سریال اعلام کردند به خاطر ممیزیهای فراوان سریال پیوستگی و جذابیتش را از دست داده و همان بهتر که کسی سریال را نبیند!
۱۲. جزیره
- کارگردان: سیروس مقدم
- بازیگران: محمدرضا فروتن، امیر مقاره، شادی مختاری، هنگامه قاضیانی، میترا حجار
- سال تولید: ۱۴۰۰
«جزیره» هم یکی دیگر از سریالهای ضعیف شبکه نمایش خانگی است که مشخص نشد برای چه ساخته شد و دنبال گفتن چه حرفی بود. ضعفهای سریال در بازی و داستان به قدری مشهود بود که در همان زمان پخش، بخشی از ضعفها و سوتیهای سریال در شبکههای اجتماعی وایرال شد.
البته استقبال نشدن از چنین سریالهای چندین حسن دارد. سازندگان این دست سریالها که تصور میکنند با آوردن یک خواننده و چند بازیگر مطرح و بدون داشتن داستانی درست میتوانند مردم را پای سریالشان بنشانند، پی به اشتباهشان میبرد و وقت و انرژی بیشتری برای کارشان میگذارند.
۱۱. ساخت ایران ۳
- کارگردان: بهمن گودرزی
- بازیگران: امین حیایی، مجید صالحی، آناهیتا درگاهی، هومن برق نورد
- سال تولید: ۱۴۰۰
ادامهدار شدن سریالی مثل «ساخت ایران» یکی از اتفاقات عجیب شبکه نمایش خانگی است. باید قبول کرد داستانِ سریال از همان سری اول، توان و کشش برای ساخت و ادامههای دیگر را نداشت. سری اول «ساخت ایران» اگرچه تا حدودی قابل قبول و موردپسند مخاطبان بود ولی سریهای بعدی قدرتِ لازم برای جذب مخاطب را نداشتند.
قسمت سوم «ساخت ایران» هم با اقبال زیادی از سوی مخاطبان روبهرو نشد تا شاید از این طریق، فکر ساخت قسمت چهارم سریال از ذهن سازندگانش خارج شود.
۱۰. نیسان آبی
- کارگردان: منوچهر هادی
- بازیگران: حسین یاری، مهران غفوریان، یکتا ناصر، بهناز جعفری
- سال تولید: ۱۴۰۰
زمانی منوچهر هادی در سینما و شبکه نمایش خانگی فعالیتی عجیب و غریب داشت. میزان فعالیت او به حدی بود که در عرض چند ماه یا سریال برای پخش داشت یا فیلمی برای سینما. چنین عجلهای برای کار قطعا چیز خوبی از آب درنخواهد آمد. اگر به آثار ساخته شده هادی در چند سال اخیر نگاه کنید، به خوبی متوجه این موضوع خواهید شد.
«نیسان آبی» هم یکی از همان سریالهایی بود که با همان فرمولهای رایج در سینمای کمدی ساخته شد و سعی میکرد با شوخیهای کلامی و ظاهری از مخاطبش خنده بگیرد. «نیسان آبی» همانند دیگر کارهای هادی خیلی زود از یادها رفت تا مشخص شود برای ساخت سریالی ماندگار باید زحمت زیادی کشید و وقت زیادی گذاشت.
۹. خوب، بد، جلف: رادیواکتیو
- کارگردان: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: پژمان جمشیدی، سام درخشانی، حامد کمیلی
- سال پخش: ۱۳۹۹
یکی از آفتهای کارِ فیلمسازان این است که از نگاهِ هنرمندانه به سمت نگاهِ کاسبکارانه سوق پیدا کنند. در این سالها بسیاری از کارگردانان دچارِ این عارضه شدهاند و پیمان قاسمخانی نیز به جمعشان پیوسته است. قاسمخانی با شخصیتها و ایده فیلم «خوب، بد، جلف» تا جایی که توانست بازی کرد و هر بار یا فیلم یا سریالش را کارگردانی کرد.
استقبال خوب مردم از سری اول فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» باعث شد تا قاسمخانی به فکر ساخت سریهای بعدی و سریالش برود. «خوب، بد، جلف: رادیواکتیو» نام سریال قاسمخانی در شبکه نمایش خانگی است که ادامهای بر همان فیلمهای سینماییاش است.
سریال چیز تازهای برای عرضه ندارد و در حد همان موقعیتهای معمولی و کلیشهای مانده است. داستانِ سریال هم کسی را به وجد نمیآورد تا سریال قاسمخانی یکی از سریالهای ضعیفِ شبکه نمایش خانگی لقب بگیرد.
۸. میدان سرخ
- کارگردان: ابراهیم ابراهیمیان
- بازیگران: حمید فرخنژاد، مهتاب کرامتی، بهرام افشاری
- سال پخش: ۱۳۹۹
قبل از پخش «میدان سرخ» خیلیها تصور میکردند این سریال شگفتی شبکه نمایش خانگی میشود. اما گذشت چند قسمت کافی بود تا همه با ضعفهای مفرط این سریال آشنا شوند. ضعفهای «میدان سرخ» به قدری مشهود بود که نظرات منفی زیادی از سوی مخاطبان و منتقدان دریافت کرد و یکی از سریالهای شکست خورده شبکه نمایش خانگی شود.
«میدان سرخ» از بازیگران مطرحی بهره برده ولی حفرههای سریال در داستان و شخصیتپردازی هیچ جای دفاعی از کار باقی نمیگذارد. سریال ابراهیمیان تلاشی هم جهت استفاده از صحنههای اکشن داشته ولی این موضوع هم کمکی به بهتر شدن داستان و نقصهای سریال نمیکند. «میدان سرخ» از آغاز تا پایانش در یک حد ضعیف باقی میماند و نمیتواند خودش را بالا بکشد.
۷. ملکه گدایان
- کارگردان: حسین سهیلیزاده
- بازیگران: باران کوثری، رویا نونهالی، محمدرضا غفاری
- سال پخش: ۱۳۹۹
حسین سهیلیزاده ید طولایی در ساخت سریالهای عامهپسند دارد. او روزگاری برای تلویزیون «فاصلهها»، «دلنوازان» و «آوای باران» را میساخت و از همین سریالها میتوان به کیفیت و سلیقه فیلمسازیاش پی بود. سهیلیزاده فرمولهای جذب مخاطب عام را دارد و با رعایت یکسری اصول ثابت در داستان میتواند سریالش را جذاب کند.
او همین کار را با «ملکه گدایان» کرد و پیچیده کردن روابط میان شخصیتها و به وجود آوردن داستانهایی عاشقانه جذابیت روایی سریالش را بالا برده و تا حدودی در جذب مخاطب هم موفق بوده است. اما نباید یک نکته مهم را فراموش کرد و آن اینکه شبکه نمایش خانگی مثل تلویزیون نیست و مخاطبان سختگیر و حرفهایتری دارد و اگر با همان دست فرمان سریالسازی در تلویزیون، سریالی ساخته شود، نتیجه خیلی درخشان نخواهد بود.
«ملکه گدایان» هم دقیقا به همین دلیل در میان دیگر سریالهای شبکه نمایش خانگی سریالی تاپ و تراز اول به حساب نمیآید. بیشتر سریالی بود که در زمان پخش مردم آن را دیدند و با پایانش هم آن را فراموش کردند. البته شاید سازندگانش هم دنبال چیزی بیشتر از این نبودند!
۶. جیران
- کارگردان: حسن فتحی
- بازیگران: بهرام رادان، پریناز ایزدیار،مریلا زارعی
- سال پخش: ۱۴۰۰
تبِ ساختِ سریال درباره ناصرالدین شاه دامن حسن فتحی را هم گرفت تا او به سراغی جوانیهای ناصرالدین شاه و عاشقانههایش برود. البته جیران از زمان پخش با حاشیههای زیادی مبنی بر کپی بودن داستانش با سریال دیگری دست به گریبان شد ولی در ادامه توانست خودش را از این اتهامات مبرا کند.
«جیران» به برههای از زندگی ناصرالدین شاه میپردازد که عموم مردم از آن خبر ندارند و اتفاقات آن بازه زمانی به لحاظ داستان کشش و قدرتِ زیادی برای روایت دارد و میتوان از دلِ آن، سریالی جذاب ساخت. حسن فتحی نیز تا حدودی سعی کرده این کار را انجام دهد ولی چیزی که جایگاه «جیران» را در حد سریالی معمولی تنزل میدهد، کش دادن بیخودی داستان و طولانی کردن قسمتهاست.
«جیران» با یک داستان جمع و جور و مینیمال خیلی خوب میتوانست حرفش را بزند و در یادها بماند ولی اغراقهای بیمورد در مورد شخصیتها و برخی اتفاقات و به حاشیه رانده شدن قصه اصلی، سریال را از جذابیت انداخت. فتحی قبلا با «شهرزاد» چنین کاری کرد و باعث شد تا خاطره خوش سریالی خوش ساخت در سری اول از ذهن همه برود.
۵. میخواهم زنده بمانم
- کارگردان: شهرام شاهحسینی
- بازیگران: حامد بهداد، سحر دولتشاهی، علی شادمان
- سال پخش: ۱۳۹۹
داستان عاشقانه «میخواهم زنده بمانم» برای بینندگان زیادی جذابیت داشت و در کنارش بازی خوبِ بازیگران و قطعات ماندگار همایون شجریان دست به دست هم داد تا این سریال، به یکی از آثار خوب و باکیفیت شبکه نمایش خانگی تبدیل شود.
«میخواهم زنده بمانم» از همان قسمتهای خوب و کوبنده آغاز میشود و تا پایان نیز ریتم خوبِ خودش را حفظ میکند. داستان پر از گره سریال و روابطی که میان شخصیتها وجود داشت «میخواهم زنده بمانم» را برای مخاطبان جذاب کرد.
۴. سقوط
- کارگردان: سجاد پهلوانزاده
- بازیگران: حمید فرخنژاد، الناز ملک، عباس جمشیدیفر
- سال پخش: ۱۴۰۱
اینکه فیلمسازان ایرانی یاد بگیرند میشود همانند دیگر کشورهای دنیا مینی سریالهای جذاب ساخت اتفاق خوب و مبارکی است. «سقوط» بدون اضافهگویی و کش دادن بیخودی به داستان در ۹ قسمت داستانش را تعریف کرد و رفت. البته این رفتن به همین سادگی نبود و سریال هنگام پخش با حاشیههای زیادی روبهرو شد.
فارغ از حاشیههایی که برای «سقوط» به وجود آمد، سریال داستانی ملتهب و پرتعلیق برای روایت داشت. سریال «سقوط» با محوریت داعش و کشمکش نیروهای اطلاعاتی کشور با اعضای این گروه ساخته شد و بیشتر توان و انرژیاش را برای جذاب کردن داستان گذاشت.
«سقوط» از نظر فنی نیز قابلیتهای خودش را نشان داده تا در مجموع به اثری درخور و مخاطبپسند تبدیل شود. مینی سریال «سقوط» در سریالسازی ایران، تجربه موفقی بود که میتواند در ژانرهای دیگر تکرار شود.
۳. رهایم کن
- کارگردان: شهرام شاهحسینی
- بازیگران: محسن تنابنده، هوتن شکیبا، هدی زین العابدین
- سال پخش: ۱۴۰۱
سریال «رهایم کن» هنوز به پایان نرسیده و برای قضاوت نهایی در موردش باید کمی صبر کرد، ولی برآورد کلی از قسمتهایی که تا الان پخش شده، «رهایم کن» را سریالی خوشساخت در فرم و محتوا نشان میدهد. بازی طبیعی و باورپذیر بازیگران در کنار داستانِ جذاب سریال از «رهایم کن» سریالی تماشاگرپسند ساخته است.
شهرام شاهحسینی بعد از تجربه موفق «میخواهم زنده بمانم» نشان داده رگِ خوابِ مخاطبِ ایرانی دستش آمده و میتواند طوری در داستانش تعلیق ایجاد کند که تا پایان حفظ شود. فیلمنامه خوب و قابل قبول سریال از نقاط قوت آن به شمار میرود. دیالوگنویسیها هم به درستی انجام شده و کمک زیادی به پیشبرد داستان میکند. «رهایم کن» اگر با همین روند پیش برود به یکی از خوبهای شبکه نمایش خانگی تبدیل خواهد شد.
۲. یاغی
- کارگردان: محمد کارت
- بازیگران: پارسا پیروزفر، طناز طباطبایی، علی شادمان
- سال پخش: ۱۴۰۱
محمد کارت پس از درخشش خود با فیلم «شنای پروانه» به سمت سریالسازی آمد و در این زمینه هم نمره قبولی گرفت. کارت علاقه زیادی به قشرهای ضعیف و حاشیهای دارد و بستر داستانهایش را بر زندگی این افراد میگذارد. در «یاغی» نیز ما به یکی از جنوبیترین بخشهای تهران میرویم تا با زندگی افراد در حاشیه شهر آشنا شویم.
«یاغی» از فیلمنامه قرص و جانداری برخوردار بود و تا پایان التهاب و جذابیتش را حفظ کرد. البته اگر سریال در قمستهای پایانی همان طراوت اولیه را حفظ میکرد، «یاغی» را میشد جزو بهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی دانست، اما داستان سریال در چند قسمت پایانی لو رفت و دیگر چیزی برای ارائه نداشت.
سریال «یاغی» با بازیهای خوب و داستانِ هیجانانگیزش، سطح سریالهای شبکه نمایش خانگی را چند پله ارتقا داد. داستانِ متفاوت کارت، با داستانهای عاشقانه و کلیشهای تفاوت دیگر سریالها داشت. تجربه ساخت «یاغی» نشان داد اگر کارگردانی بتواند حرفهای تازهای در سریالش بزند و برای کارش وقت و انرژی بگذارد، نتیجه نهایی مردم را راضی نگه خواهد داشت.
۱. زخم کاری
- کارگردان: محمدحسین مهدویان
- بازیگران: جواد عزتی، رعنا آزادیور، هانیه توسلی
- سال پخش: ۱۴۰۰
اینکه دو سریال برتر فیلیمو داستانشان اقتباسی از رمانهای مشهور ایرانی است، به خوبی نشان دهنده ضعف فیلمنامهنویسی در ایران دارد. یعنی اگر فیلمنامهنویسان داستانها و شخصیتهای جذاب خلق کنند و ذهنشان از فضای کلیشهای خارج شود سطح کیفی سریالها تا حدود بسیار زیادی بالا خواهد رفت.
محمدحسین مهدویان با «زخم کاری» شبکه نمایش خانگی را برای مدتی در دست داشت. «زخم کاری» یکی از بهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی به شمار میرود که برخلاف بسیاری از سریالهای این حوزه، آب به سریالش نمیبندد.
ریتم تند «زخم کاری» و تعدد حوادث و اتفاقات هر قسمت سریال را تماشایی کرده است. همچنین بازی خوب بازیگرانی مثل جواد عزتی، رعنا آزادیور و هانیه توسلی کمک زیادی به جذابیت بیشتر سریال کرد. مهدویان با بهره گرفتن از رمان «بیست زخم کاری» و «مکبث» اثری باکیفیت خلق کرد. همین مسئله هوش بالای مهدویان را در خلق سناریو و ساختن درامی پرکشش نشان میدهد.
«زخم کاری» از فرم و کارگردانی قابل قبولی بهره میبرد و در کل همه چیز به درستی در کنار هم قرار گرفت تا بهترین سریال تولیدی فیلیمو ساخته شود.