برنامه «ماهِ ماه» به هر طریق مهمان ناخواندهای برای برنامههای رمضانی تلویزیون بود که تنها ساعتی مانده به پخش اولین قسمت از این برنامه، از آنتن حذف شده و البته روایتهای مختلفی درباره چرایی این اقدام منتشر شده است.
به گزارش تیتر هنر، ماجرای امسال کنداکتور تلویزیون در رمضان خیلی پیچیده است. اطلاعرسانی اخبار این کنداکتور به صورت قطره قطره و دیالوگ به دیالوگ منتشر شده است. این یک نقطه ضعف در حوزه اطلاعرسانی است یا همان سوار بر بازی رسانهای که بسیاری را بهت زده کرده است. چرا در این باره کمتر شفافیت وجود دارد و قطرهچکانی درباره آن صحبت شده است.
همچنان که درباره برنامه «جشن رمضان» از روز اول صحبت بر سَرِ اجرای بازیگران بود ولی تا یک روز پیش از آغاز ماه مبارک رمضان خبری از آن نیست! اما برای حضور بنیامین بهادری- خواننده موسیقی پاپ- در برنامه تلویزیونی «ماهِ ماه» امواج رسانهای و بازیرسانهای بسیار زودتر و سریعتر شروع شد. حالا آیا این میدان به دست برخی مدیران است یا تهیهکنندگان، سوالی است که بایستی به آن پاسخ داده شود.
برنامه «ماهِ ماه» به هر طریق مهمان ناخواندهای برای برنامههای رمضانی تلویزیون بود که تنها ساعتی مانده به پخش اولین قسمت از این برنامه، از آنتن حذف شده و البته روایتهای مختلفی درباره چرایی این اقدام منتشر شده است. به باور بسیاری از مدیران که تلویحا خبر مخالفت معاونت سیما را تأیید میکنند عدم تجربه کافی بنیامین بهادری در اجرای تلویزیونی، متناسب نبودن نفس حضور یک خواننده در مقام مجری ویژه برنامه افطار، مهمترین دلایل عدم صدور مجوز پخش بوده است.
اینکه مجری دیگری این برنامه را اجرا کند یا برنامه دیگری جایگزین شود سوالی است که مدیران مربوطه از پاسخگویی صریح به آن طفره رفتهاند. فعلاً ترجیح دادهاند سکوت کنند!
البته روایت دیگری هم مطرح شده که بنیامین بهادری با توجه به حساسیتهای حضور در یک برنامه زنده خود از اجرای «ماهِ ماه» انصراف داده است. گفتنی است که انتشار اخباری مبنی بر حضور وی روی آنتن زنده سیما واکنشهایی را برانگیخته است.
اکنون سئوال اساسی این است که بر اساس کدام الزامات رسانهای و تصویری، وی برای اجرا انتخاب شده و درباره این حضور در پایگاهاطلاعرسانی شبکه سه و همچنین ارگان مطبوعاتی سازمان صدا و سیما اطلاعرسانی قابل تاملی صورت گرفته اما در وهله آخر به درستی به عدم حضور وی تصمیم گرفته شده است. شاید با گذشت زمان مدیران مربوطه خصوصاً معاون سیما در این باره پاسخی اقناعی ارائه کنند. هم اکنون که به جهت کنداکتور پرترافیک و مشغلههای فراوان رمضانی تلویزیون فرصتی برای پاسخگویی درباره این مسئله جزئی نداشتهاند.
واقعیت غیر قابل انکاری است که مسئله سلبریتیها و مجریهای رنگارنگی که محتوا را در این میدان قربانی میکند و به تعبیر لیدا عرفانیان یکی از تهیهکنندگان رادیو و تلویزیون به همان روزگار رقابت رسانهای و کاهش احتمالی مخاطب برای حفظ افزایش نفوذ رسانه برمیگردد. چرا که ایده به کارگیری سلبریتیها به عنوان مجری هر روز بیشتر چشمنوازی میکند. البته این ایده در آغاز با توفیق نسبی رو به رو شد؛ حضور مهران مدیری در «دورهمی» و رامبد جوان در «خندوانه» با اقبال مردم و مدیران شبکهها همراه بود. اما وقتی شبکهها برای دعوت و همکاری با سلبریتیها مسابقه گذاردند، روشهای دیگر جذب محبوبیت کمرنگ شد!
برنامهسازان برای کسب استقبال مخاطب وحمایت مالی به هر دری زدند تا محبوب بمانند. از جذابیت بصری و تأثیر سلبریتیها بیش از پیش استفاده کردند و پای بسیاری از آنها به میدان رسانه باز شد اکبر عبدی، حمید گودرزی، پژمان بازغی، محمدرضا گلزار و حالا بنیامین بهادری…
این گونه بود که برنامهسازان فرمگرا به ستارگان روی آوردند و خواسته یا ناخواسته محتوا مرعوب محبوبیت قرار گرفت . گزارشهای تحلیلی بسیاری در این باره نوشته شده اما به راستی باید پرسید سلبریتی کیست و چه نقشی در جامعه دارد؟ آیا نهادی بر رفتار و روش معرفی سلبریتیها نظارت دارد؟ آیا میزانی برای سنجش دانش وآگاهیهای آنها که به لطف رسانه از مراجع و رهبران فکری جامعه میشوند وجود دارد؟ آیا آنها با استانداردها وضوابط اجرا آشنا هستند؟ آیا وجود سلبریتیها ایده خوبی برای ایجاد رقابت بین مجریان و مجری بازیگران است؟ آیا مجریان تراز و آموزش دیده خانهنشین نمیشوند؟جایگاه ستارگان علمی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و دفاع مقدس کجاست؟
آیا مدیران و برنامهسازان صداوسیما برای کسب محبوبیت راه بهتری نمییابند و کماکان بر آوردن سلبریتیها از هر جغرافیایی چه بازیگری، چه موسیقی و چه عرصههای دیگر اصرار میکنند؟ مگر نیروهای آموزش دیده و متعهد سرمایه اصلی رسانه ملی نیست. سرمایههایی که براساس ارزشهای جامعه رشد پیدا کرده و مدیریت و معرفی میشوند و نقش مهمی در الگوسازی جامعه دارند. ورود گوینده به رادیو، ورود مجری به تلویزیون مانند ورود استاد به دانشگاه اهمیت ویژه و سرنوشتسازی داشته و دارد.
کلام آخر این که آیا مسئولان سازمان صدا و سیما بعد از این حواشی اخیر – که آخرین آن نیز نخواهد بود- و فرار از هزینه تراشی جدید، طرح و برنامهای برای جلوگیری از ورود بینظارت این سلبریتیها جورواجور و ساخت برنامههایی که محتوا در میدان آن قربانی میشود و استفاده از حرفهایها و مردمان اصیل رسانهملی دارند و یا اتفاقات هزینهساز دیگری برای رسانهملی رقم میخورد.