همزمان با پانزده سالگی فیلم “شهر ارواح” برنده جایزه اسکار و اکران مجدد آن در سینماهای آمریکا، این مطلب نگاهی است به تاثیر گذاری هایائو میازاکی کارگردان ژاپنی بر دنیای انیمیشن.
اعطای لقب پدرخوانده انیمیشن ژاپن و حتی به قول برخی انیمیشن جهان به هایائو میازاکی اغراق نیست. از سال ۱۹۷۹ که اولین فیلمش را کارگردانی کرد، فیلم های دلنشین و هوشمندانه ای که برای کودکان ساخته محبوبیت فراوانی کسب کرده و به نمادهای فرهنگی مهمی بدل شده اند.
“شهر ارواح” هنوز هم پردرآمدترین فیلم در تاریخ ژاپن است و برخی دیگر از فیلم های او از جمله “همسایه من توتورو” از تاثیرگذارترین آثار سینمایی آن کشور تلقی می شوند.
او و شرکت تولیدات سینمایی اش به نام استودیو گیبلی که در سال ۱۹۸۵ تاسیس شد معمولا معادل ژاپنی والت دیزنی تلقی می شود ولی میازاکی ثابت کرده که به بسیاری لحاظ یک فیلمساز اصیل است.
نشانه ویژه آثار میازاکی مناظر پرشکوه و طرح مفاهیم عمیق در مورد موضوعات جدی مثل جنگ، کشاکش بشر با طبیعت و مسئله هویت است.
هلن مک کارتی، استاد و پژوهشگر انیمیشن می گوید: “در درجه اول آثار او بسیار زیبا و از نظر عاطفی خیلی صادقند. بینندگان در هر جایی می توانند با آنها ارتباط برقرار کنند. نکته دوم این است که چندین لایه دارند و در نتیجه علاوه بر کودکان بزرگسالان نیز می توانند در آنها معانی بیابند و نکته سوم این است که آنها آثار هنری برجسته و متفاوتی هستند.
آثار او به جای داستانهای همیشگی جدال افراد شرور و شوالیه ها شخصیت های پیچیده ای دارند. به عنوان مثال درفیلم “شهر ارواح” چیهیرو، دخترک قهرمان داستان ابتدا یک بچه کج خلق و ترسو است وهیولای بی چهره داستان نیز از یک روح خجالتی تکامل می یابد.
در دهه شصت میلادی زمانیکه میازاکی طراحی برای فیلم های دیگران را شروع کرد چنین پیچیدگی هایی در صنعت انیمیشن رایج نبود.
او در سال ۱۹۶۵ از نحوه پایان داستان فیلمی که در آن کار می کرد، نجات یک شاهزاده روباتی، ناراضی بود و پیشنهاد داد فیلم را با پایان دیگری بسازند که در آن روبات به انسان بدل می شود. تهیه کنندگان پیشنهاد او را پذیرفتند و از آنجا میازاکی مورد توجه قرار گرفت.
پروفسور سوزان نپیر، کارشناس انیمیشن های ژاپنی و استاد دانشگاه تافتس می گوید: “میازاکی به آنچه در غیر این صورت به داستان فانتزی فضایی بدل می شد انسانیت را افزود. از آن زمان به بعد دست اندرکاران صنعت انیمیشن به او توجه ویژه ای کردند.”
او به خاطر تبحرهای فنی و انتخاب هایش به عنوان کارگردان از همان آغاز دوره فیملسازی در این صنعت شهرت یافت.
در دهه هشتاد میلادی آثار او به محصولات پرفروشی بدل شدند و در دهه نود میلادی همزمان با توزیع و اکران آثارش در خارج از ژاپن شهرتی جهانی پیدا کرد.
او هنوز هم پیرو مکتب پرزحمت طراحی انیمیشن با دست است و به گفته هلن مک کارتی در دنیایی که کاستن از هزینه و مصالحه در فیلمسازی بسیار قوی است معیارهای هنری بسیار ارزشمندی را عرضه و حفظ می کند.
صلح طلب ، طرفدار محیط زیست و فمینیست
میازاکی در دوران کودکی به خاطر بمباران های جنگ جهانی دوم مجبور شد از اوتسونومیا شهر زادگاهش فرار کند.
در دهه های پس از جنگ شاهد نوسازی و رشد سریع شهرنشینی ژاپن بود. این تجارب برای همیشه روی او تاثیر گذاشتند. او در فیلم هایش پیامهای آشکار ضد جنگ و طرفداری از حفظ محیط زیست را تبلیغ می کند که در دورانی که او فیملسازی را شروع کرد بسیار عجیب بود.
او در عین حال به خاطر شخصیت زن و قوی فیلم هایش شهرت دارد و پروفسور نپیر معتقد است تا حد زیادی تحت تاثیر شخصیت مادر اوست که با هم رابطه بسیار نزدیکی داشتند.
با وجودیکه قهرمانان زن جوان یا دختران خردسال ملقب به شوجو در انیمیشن های ژاپنی بسیار معمولند ولی دختران قهرمان فیلم های او برخلاف سایر محصولات نه حالت بچه گانه دارند و نه حالتی با جاذبههای جنسی.
پروفسور نپیر می گوید: “قهرمانان فیلم های او شخصیت های مذکری نیستند که به خاطر ملاحظات زیر یک پوشش نازک دخترانه پنهان شده اند. آنها شخصیت های زنانه، مهربان، دلسوز، مستقل، باهوش و کنجکاوی هستند.”
فیلم های میازاکی با وجود موضوعات پیچیدهشان به خاطر آرامش و حرمتی که برای بینندگان خردسال و جوان قائلند شهرت دارند.
او در مصاحبه ای در سال ۲۰۰۲ گفت: “تلاش من و دوستانم از دهه هفتاد میلادی این بوده که فضای آرامتری ارائه دهیم و بینندگان را با سرو صدای زیاد و سرگیجه کلافه نکنیم و در پرداخت فیلم ها از عواطف و احساسات کودکان تبعیت کنیم.”
“اگر به شادی، همدلی و اعجاب وفادار باشیم نیازی به خشونت و اکشن نخواهد بود. کودکان داستان را دنبال خواهند کرد. این معیار اصلی ماست.”
روحیه و منش او الهام بخش نسل جدیدی از کارگردانان فیلم های انیمیشن بوده است. شاخص ترین آنها جان لاستر، موسس استودیوی آمریکایی پیکسار و ماکوتو شینیکا کارگردان فیلم پرفروش و محبوب “نام تو” محصول ۲۰۱۶ هستند.
میازاکی آنطور که نقل می شود حداقل شش بار سعی کرده بازنشسته شود ولی به نظر می رسد هنوز به پایان راه داستانگویی نرسیده است. از سال گذشته او مشغول کار روی فیلم کوتاهی به نام “بورو ملخ” است که پرورش داستان آن دو دهه طول کشیده است.
ماه گذشته او گفت از این داستان، یک فیلم بلند خواهند ساخت که سال ۲۰۲۱ عرضه خواهد شد. در آن زمان او هشتاد ساله خواهد بود.
میازاکی که فرد گوشه گیری است در تازه ترین مصاحبه اش گفت نیاز دارد به ساختن فیلم ادامه دهد.
او در سال ۲۰۰۵ گفت :”معتقدم که ذهن کودکان وارث حافظه تاریخی نسل های قبلی است. نکته این است که با بزرگتر شدن و تجربه کردن جهان روزمره به مرور حافظه عمیق تر و عمیق تر می شود. احساس می کنم باید فیلمی بسازم که به آن سطوح عمیق دست یابد.”
نگاهی به فیلم های مهم هایائو میازاکی
“شهر ارواح” محصول ۲۰۰۱. دختر خردسالی راهی سفری برای شناخت خود می شود و در طی سفر والدینش را از طلسم نجات می دهد. جایزه اسکار برای بهترین فیلم انیمیشن را در سال ۲۰۰۳ دریافت کرد.
“شاهزاده مونونوکه” محصول ۱۹۹۷. یک شاهزاده جنگجو تلاش می کند جنگل مورد علاقه اش را نجات دهد. یکی از فیلم های نسبتا تاریک میازاکی است که افسانه های سنتی ژاپنی در آن ظاهر می شوند.
“همسایه من توتورو” محصول ۱۹۸۸. داستان رویایی و دلچسب دو خواهر که با روحی دوست می شوند. فیلم و شخصیت آن بخصوص توتورو به نمادهای فرهنگ پاپ بدل شده اند.
“ناوسیکا از دره باد” محصول ۱۹۸۴. شاهزاده ای تلاش می کند از وقوع جنگ در دوران پس از آخرالزمان جلوگیری کند. به خاطر مضامین صلح طلبانه و طرفدارای از محیط زیست مورد ستایش قرار گرفته است.