بهترین دوست‌ هارولد پینتر، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس، شاعر و برنده جایزه نوبل بریتانیا رازهای دردناک او را فاش کرده است.

هارولد پینتر و افشای رازهای دردناکش

بهترین دوست‌ هارولد پینتر، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس، شاعر و برنده جایزه نوبل بریتانیا رازهای دردناک او را فاش کرده است.

وانسا تراپ، نویسنده روزنامه گاردین در یادداشتی به این مهم پرداخته که ‌هارولد پینتر، یکی از چهره‌های شاخص تئاتر مدرن انگلستان در دوران زندگی خود چه دردهایی را تحمل کرده است. در این یادداشت آمده است: برای ۶٠‌سال هنری ولف، بازیگر انگلیسی دوست صمیمی ‌هارولد پینتر بود که او را بزرگترین صدای تئاتری بریتانیا می‌دانستند. اکنون ولف جزییاتی از رابطه طولانی و شیفته‌وارشان را در خاطراتی فاش کرده است که از کشمکش نمایشنامه‌نویس می‌گوید، آن هم زمانی که مجبور می‌شود با جوآن بیکول، مجری تنها باشد تا الهام‌بخش محبوب‌ترین نمایشنامه او خیانت باشد. این ماجرا از پایان دردناک نخستین ازدواج پینتر می‌گوید.
ولف که سفارش کارگردانی نمایش اتاق پینتر در سال ١٩۵٧ در بریستول را به دست آورد، در گفت‌وگو با مجله آبزرور شک ناخوشایندی را به یادمی‌آورد که به ویوین مرچنت، بازیگر باتجربه‌ مربوط می‌شود که در‌سال ١٩۵۶ با پینتر ازدواج کرده بود، زمانی که نویسنده معروف بعدها عاشق لیدی آنتونیا براسر، همسر دومش می‌شود. براسر تا زمان مرگ پینتر در ٧٨ سالگی به‌ سال٢٠٠٨ با او می‌ماند. ولف گفته پینتر تمام مدت نگران مرچنت بود، کسی که اکنون برای بازی در فیلم الفی مشهور است و در‌سال ١٩٨٢ درگذشت. ولف گفته پینتر همیشه تلاش می‌کرد تا نگاه مراقبتی نسبت به مرچنت داشته باشد. ولف در کتاب جدید خود نوشته است ویوین شروع به نوشیدن شدید الکل کرد. خیال می‌کنم تصمیم داشت خودش را بکشد. نه فقط برای تنبیه پینتر؛ بلکه برای فرار از زندگی غیرقابل‌تحمل. شاید زنان مدرن خودشان را برای عشق نکشند. نمی‌دانم؛ ولی ویوین یقینا چنین می‌کرد. بارسلونا به دردسر افتاده، کتاب خاطرات ولف نیز تشریح می‌کند سفرهای اتوبوسی ولف یک بار به اجبار برای گشتن لندن در دهه۶٠ بوده، درحالی‌که پینتر و بیکول مخفیانه یکدیگر را در کنتیش تاون ملاقات می‌کنند.
ولف می‌نویسد تأثیرات فوری ملاقات‌های آنان همین بود که مجبور بودم بیرون باشم، وقتی آنان در خانه من بودند. خودم را درحال سواری طولانی‌مدت با اتوبوس به مکان‌هایی چون پلامستید یافتم. جایی که هرگز بدان پا نگذاشته بودم. برایم مهم نبود. پینتر در گذشته به قدر کافی به من کمک کرده بود. حال نوبت من بود. او آخر هفته پیش درباره رابطه عاطفی قوی مشهود عشاق جوان گفته است: رابطه‌ای بود که هر کسی احساس می‌کرد باکیفیت است، منظورم در محکومیت عواطف آنان است. کتاب ولف تصویری نوستالژیک اما غیراحساسی از رفاقت مردانه‌اش با پینتر در شرق لندن و دیگر اعضای دسته هکنی -یک گروه کوچک از دوستان صمیمی که در مدرسه هکنی در اوایل دهه۴٠ با هم بودند- به تصویر می‌کشد. این خاطرات برای ملاقات دوباره در روز دوشنبه‌ای است که شخص ولف ٨٧ساله در نمایشنامه‌ای درباره جوانی‌اش با پینتر روی صحنه کتابخانه بریتیش در لندن بازی می‌کند. ولف گفته پینتر دوستی‌اش با دسته را بسیار باارزش می‌دانسته، در زمان پیشرفت کاری با آنان در تماس بود و آنها را به افرادی معرفی می‌کرده که او را جذاب قضاوت می‌کردند، همانند آرتور میلر. ولف اکنون به‌عنوان تنها بازمانده گروه می‌خواهد وفاداری پینتر را تحسین کند.
پینتر برخی از ماجراجویی‌های دوران جوانی گروه را در کوتوله‌ها، تنها رمانش و نمایشنامه تازه عشق عنکبوت آورده بود که اقتباسی از متنی نوشته‌شده در سال ١٩٧۵ به همراه عضو نهایی گروه، میک گلدشتاین است. گلدشتاین به شخصیت خود در رمان کوتوله‌ها در این متن پاسخ داده است. پسر گلدشتاین با استفاده از نامه‌های میان اعضای گروه هکنی روی این متن کار کرده است. او نامه‌ها را از آرشیو ‌هارولد پینتر در کتابخانه بریتیش یافته است. اتفاق روز دوشنبه با گفت‌وگویی میان ولف و مایکل بلینگتون، منتقد مشهور بریتانیایی آغاز می‌شود. کتاب ولف افشاهای تئاتری شامل این واقعیت را به تصویر می‌کشد که کونتین کریسپ، نویسنده عجیب‌وغریب الهام‌بخش شخصیت کلیدی اتاق بوده است.
بیکول و فراسر درباره رابطه عشقی خود با پینتر نوشته‌اند. در‌ سال٢٠٠٣ بیکول در کتابش مرکز به شکل خلاصه از پینتر سخن گفته بود. خاطرات فراسر به نام «باید بروم؟» نیز دو‌سال بعد از مرگ شوهرش پینتر منتشر شد و تکریمی بر زندگی شادشان بود.
کتاب جدید ولف توجه فداکارانه فراسر به پینتر در طول بیماری طولانی نهایی‌اش را نشان می‌دهد و از بیان پینتر مبنی‌بر خوش‌شانسی‌اش برای داشتن فراسر می‌گوید. با این حال، ولف آشکارا هنوز احساس بدی درباره سرنوشت مرچنت، مادر تنها فرزند پینتر دارد. او بر این باور است که مرچنت تأثیر آشکاری بر نوشتار پینتر داشت. ولف می‌نویسد مرچنت را اغلب در نمایشنامه‌های پینتر می‌توان دید، تحت ظواهر مختلف و نبض‌های متفاوت او. روت در بازگشت به خانه، کیت در دوران قدیم. پینتر نمی‌توانست نوشتن درباره مرچنت را متوقف کند.

بهترین دوست‌ هارولد پینتر، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس، شاعر و برنده جایزه نوبل بریتانیا رازهای دردناک او را فاش کرده است.