دلیل جذابیت کتابهای مستندنگاری برای خوانندگان چیست؟ اینکه آنها از زوایای پنهان یک اتفاق مطلش شوند و با جزئیات بیشتری در جریان حوادث باشند. اما وقتی شخصیتی محافظهکار و محتاظ قلم به دست میگیرد، جز ارائه یکسری مطالب کلی چیز دیگری به خوانندگان نمیدهد. هیلاری کلینتون در کتاب «آنچه اتفاق افتاد» دقیقا همین کار را انجام داده و با محافظهکاری تمام یک کتاب نه چندان مهم را منتشر کرده است.
کلینتون در مقام همسر یکی از رئیس جمهورهای آمریکا و به عنوان کسی که بر صندلی وزارت خارجه نشسته بوده و به عنوان نامزد انتخاباتی دموکراتها، از نزدیک در جریان بسیاری از حوادث بوده و اگر سخاوت و جسارت به خرج میداد میتوانست کتابی بسیار خواندنی و به لحاظ تاریخی مهم منتشر کند. اما کتاب «آنچه اتفاق افتاد» بیشتر شبیه یک رپرتاژ آگهی برای خانواده کلینتون و حزب دموکرات است.
آنطور که از ادبیات کتاب برمیآید انگار نویسنده کتاب را به توصیه مشاوران سیاسیاش نوشته تا توجیهی بر شکستش در انتخابات باشد. لحن کلینتون در کتاب متکبرانه و مغرور است. او طوری از برنامهها و هدفهایش صحبت میکند تا حسرت مردم آمریکا و حتی دنیا را بابت انتخاب نشدنش برانگیزد. این سیاستمدار کتابش را با یک مانیفست تبلیغاتی اشتباه گرفته و پس از انتخابات باز هم در حال ارائه برنامه و رفع اتهام از خودش و تیمش است.
مثل اینکه شکست از ترامپ و حزب جمهوریخواه برای کلینتون و دموکراتها بسیار سنگین و گران تمام شده. آنها پس از پایان انتخاب همچنان در حال گفتن از خوبیهای خودشان و بدیهای طرف مقابلشان هستند.
ای کاش کلینتون جای ارائه مطالب کلی به جزئیات جالبی از ماراتن اتنخاباتی سال 2016 میپرداخت. او تنها به گفتن گوشههایی از گذشتهاش اکتفا کرده و در نهایت گفته که از صبح بلند میشود و تا شب کار میکند. مطالبی که اگر بیان نمیکرد باز همه تا حدودی در جریانش بودند. یا در بخشهایی ترامپ را شخصیتی که با زنان ستیزه دارد و اخلاق را رعایت نمیکند معرفی میکند که باز تمام این اطلاعات برای خوانندگان آورده جدیدی ندارد.
کلینتون در بخشهایی از کتاب خواسته تا بر موج احساسات ملی گرایی و فمینیستی سوار شود تا از این طریق مخاطبان کتابش را تحت تاثیر قرار دهد اما همین کار را هم به درستی انجام میدهد. کتاب او پر از اطلاعات و واکنشهای سطحی است. مطرح کردن فمینیست و تحلیلهایش بسیار سطحی است و خواننده را به عمق حوادث نمیبرد.
در پایان با خواندن «آنچه اتفاق افتاد» دعا میکنیم که کاش هیچ سیاستمدار محافظهکاری قلم به دست نگیرد. اگر بنا به ناقص گفتن و تعریف از خود باشد، همان نگفتن بسیار بهتر است.
نویسنده: احمد محمدتبریزی