نگاهی به مسیر هوتن شکیبا، از دیده شدن در تئاتر تا موفقیت در سینما

داستان درخشش هوتن شکیبا در صحنه‌ی هنر ایران خیلی زود شروع شد. او به محض اینکه پایش به گروه‌های تئاتری بزرگ‌تر با افراد خبره‌تر رسید، هر روز برای بهتر شدن تلاش کرد تا به جایگاهی که لیاقتش را دارد، برسد.

عشق به تئاتر در دانشگاه

اگرچه شکیبا خیلی زودتر از دیگر بازیگران تئاتر به اوج شهرت و موفقیت در تئاتر رسید، ولی نباید فراموش کرد که او هم در دوره‌‌ی گمنامی سختی‌های زیادی برای موفقیت کشید. هوتن شکیبا یک عشق تئاتر و سینما است و انقدر برای این کار شکیبایی به خرج داد تا به نتیجه‌ی دلخواهش رسید.

ورود به دانشگاه آغازِ پیگیریِ جدی علاقه شکیبا به هنر بود. زمانی که قصد انتخاب رشته برای دانشگاه را داشت،‌ مادرش مخالفت زیادی برای رفتن هوتن به رشته‌های هنری نداشت ولی پدرش مخالفت‌های خودش را داشت. اما پدر هم یک روز گارد خود را شکست و به پسرش گفت: «الان همه آدم‌‌های دکتر، مهندس بیکارند، برو در رشته‌‌ای بیکار شو که دوستش داری!»

همین جمله‌ی پدر کافی بود تا هوتن شکیبا در دانشگاه تئاتر بخواند. هرچند انتخاب اولش خواندن کارگردانی سینما بود و چون موفق به انتخاب رشته در این حوزه نشد، تئاتر را انتخاب کرد. شکیبا درباره‌ی تئاتر خواندنش در دانشگاه می‌گوید: «در سالی که من دانشگاه قبول شدم سینما نگرفت، پس من هم با خودم گفتم که به رشته‌ی تئاتر می‌روم و ترم بعد تغییر رشته می‌دهم ولی وقتی به آنجا رفتم اعتیادش باعث شد که آنجا بمانم و مسیر زندگی‌ام تغییر پیدا کرد.»

شکیبایی شکیبا

در روزهای تحصیل، اوضاع خیلی بر وفق مراد هوتنِ جوان پیش نرفت. او انتظار موفقیت و درخشش و کار کردن در فضای تئاتر را داشت ولی خبری خاصی از چیزی که در ذهن داشت، نبود. تجربه‌ی چنین فضایی برای هر عاشقِ سینما و تئاتری دلسردکننده است اما شکیبا ناامید نشد و همچنان دلگرم به آینده‌ حرفه‌ایش بود.

در دوران تحصیل اتفاق خاصی برای هوتن شکیبا نیفتاد و خودش خاطرات آن روزها را چنین شرح می‌دهد: «من دوره‌ی چهار ساله‌ی لیسانسم را هفت الی هشت سال کش دادم، فقط به خاطر این که در آن فضا بمانم که بعد از آن هم به همان بهانه دوباره فوق لیسانس هم خواندم. چون به نظرم فضای دانشگاه خیلی کمک می‌کند که ما بتوانیم تجربه و ریسک کنیم و واقعاً در آن هشت سال من همه‌اش در حال تمرین بودم و حتی همه دوست‌های من شاهد هستند و می‌دیدند که چقدر تلاش می‌کنم و چقدر کار را دوست داشتم. زیرا من کاری را جز این بلد نیستم و باید این کار را به نحو احسن انجام دهم.»

با ورود شکیبا به دنیای حرفه‌ای تئاتر،‌ شانس خیلی زود به او رو می‌آورد. شکیبا در همان نخستین نمایش‌هایش به نام «ویولن‌های‌تان را کوک کنید» و «ماراساد» از جشنواره‌ی تئاتر دانشگاهی جایزه گرفت و به هنرش به چشم آمد. پس از چند سال کار و انتظار، بالاخره زمان دیده شدن و برداشت محصول فرا رسید.

چند اتفاق هم کمک زیادی به روند رو به رشد شکیبا در تئاتر کرد. نخست اینکه او خیلی زود به گروه‌های تئاتری بزرگ و حرفه‌ای ملحق شد و تجربه‌ی کار کردن با کارگردانان سرشناس را پیدا می‌کند. این فرصت مناسبی جهت حضور در سالن‌های مهمی مثل تئاترشهر بود که امکان بهتر دیده شدن را به او می‌داد.

 

روزهای خوب لیسانسه‌ها

مورد دیگر دوستی و آشنایی هوتن شکیبا با نوید محمدزاده است. این دوستیِ عمیق موجب شکل‌گیری چندین نمایش متعدد با بازی شکیبا و محمدزاده می‌شود. در سال‌های ابتدایی تا میانی دهه‌ی نود، هوتن شکیبا، نوید محمدزاده، بهرام افشاری، رضا بهبودی و سعید چنگیزیان در کارهای مختلفی در کنار هم بازی می‌کنند و به نوعی نبض تماشاخانه‌های مهم پایتخت را در دست می‌گیرند.

تماشاگرانی که نمایش‌های این بازیگران را می‌دیدند، پیش‌بینی می‌کردند از این جمع چند بازیگر خوب و حرفه‌ای به سینما معرفی خواهد شد. پیش‌بینی‌ای که خیلی زود به واقعیت پیوست و کمی بعد تمام این بازیگران را در نقش‌های اول فیلم‌های سینمایی دیدیم.

ماجرای شهرت و پیشرفت شکیبا بر خلاف نوید محمدزاده طی شد. محمدزاده با همان نخستین فیلمش در سینما شهره شد ولی نقش‌های شکیبا در سینما خیلی به چشم نیامد. او تا سال ۱۳۹۴ در فیلم‌هایی مثل «طبقه حساس» و «هلن» بازی کرد اما چیزی که انتظار می‌رفت، اتفاق نیفتاد.

پس تلویزیون جایی بود که شکیبا باید خودش را در آنجا نشان می‌داد. ابتدا با صداپیشگی «دیبی»‌ در مجموعه‌ی پربیننده‌ی «کلاه قرمزی»‌ مردم با نام هوتن شکیبا آشنا شدند و کمی بعد با سریال «لیسانسه‌ها» با چهره و هنر بازیگری او آشنایی پیدا کردند. مجموعه‌ی «لیسانسه‌ها» به کارگردانی سروش صحت یک سکوی پرتاب بلند برای این بازیگر جوان بود.

شکیبا ماجرای آشنایی با صحت را اینگونه بیان می‌کند: «آقای صحت، خیلی زیاد تئاتر می‌دیدند و خیلی از اجراهای من را هم دیده بودند و حتی ما یک جاهایی هم با یکدیگر همبازی بوده‌ایم. ما در نمایش «آوازخون طاس» با هم همبازی بوده‌ایم و در این سال‌ها در اجراهای مختلفی برای بازی از من دعوت می‌کردند که متاسفانه تداخل در بازی و اجراهای من داشت که خب در سریال «لیسانسه ها» این اتفاق خوب رخ داد. البته در این مدت هم به خواسته خودم از فضای تلویزیون دور بودم.»

سیمرغ بر شانه‌های هوتن

سریال پربیننده‌ی صحت، استعداد و توان بازیگری شکیبا را به همه نشان می‌دهد. او با شخصیت «حبیب» در نقش جوانی عاشق‌پیشه و سربه‌هوا حسابی در «لیسانسه‌ها»‌ درخشید و به یکی از عوامل جذابیت کار بدل شد. بازی انعطاف‌پذیر و روان شکیبا، بار دیگر توانایی‌های او را به همه گوشزد ‌کرد.

شکیبا تا پیش از بازی در «لیسانسه‌ها» در چند نمایش در نقش کمدی بازی کرده بود و این بار هم خیلی خوب توانست بار طنز شخصیت «حبیب» از میمیک چهره تا نوع بازی را در بیاورد. ریزه‌کاری‌هایی که او در بازی‌اش نشان می‌دهد، استعداد و درک بالای شکیبا را در نقش‌آفرینی کارهای طنز نشان می‌دهد.

سریال سروش صحت بقدری موفقیت‌آمیز و پربیننده بود که مسئولان تلویزیون را مجاب به ساخت قسمت‌های بعدی‌اش کرد. سریال‌های «لیسانسه‌ها۲» با همان تیم قبلی ساخته شد و همچون قسمت قبلی سریال، بار اصلی کار بر دوش هوتن شکیبا بود.

سریال «لیسانسه‌ها» که مخاطب قابل توجهی هم جذب کرده بود، توانست هوتن شکیبا را به چهره‌ای شناخته برای عموم مردم تبدیل کند. پس از پخش «لیسانسه‌ها»‌ مردم فهمیدند صداپیشه شخصیت «دیبی»‌ در مجموعه «کلاه قرمزی» هم شکیبا بوده و بهتر متوجه شدند او چه استعداد عجیبی در بازیگری و صداپیشگی دارد.

موفقیت بزرگ بعدی در کارنامه‌ی هنری شکیبا خیلی زود از راه می‌رسد. خیلی زودتر از چیزی که خودش فکرش را می‌کرد. بازی در فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» نرگس آبیار یک گام بلند برای این بازیگر جوان بود. موقعیتی که بسیاری از بازیگران سال‌ها برایش زحمت می‌کشند و منتظر می‌مانند،‌ خیلی سریع برای شکیبا به وقوع پیوست.

او برای بازی در نقش عبدالحمید ریگی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را کسب کرد و هم ردیف بسیاری از بازیگران بزرگ سینمای ایران قرار گرفت. شاید خود هوتن شکیبا هم تصورش را نمی‌کرد او با بازی در جدی‌ترین نقش سینمایی‌اش انقدر زود سیمرغ بگیرد و حالا این رویا به حقیقت پیوسته بود.

پس از این موفقیت نام هوتن شکیبا به صدر اخبار آمد و در محافل عمومی همه از قدرت بازیگری او صحبت می‌کردند. خودش که نمی‌خواست در نقش‌های کمدی کلیشه شود بازی در یک نقش جدی و چالش‌برانگیز را پذیرفت که نتیجه‌اش را هم دید.

البته شکیبا اینجا هم یک خوش‌شانسی بزرگ آورد. قرار بود نقش عبدالحمید را هومن سیدی بازی کند ولی به خاطر مسائلی که برای سیدی پیش آمد نتوانست در این کار حضور پیدا کند. پس نقش به شکیبا رسید تا او یک موفقیت بزرگ را در همان ابتدای مسیرش در سینما کسب کند.

طبیعی بود که پس از درخشش شکیبا در «شبی که ماه کامل شد»، سیل پیشنهادات به سوی او روانه شود. او پس از فیلم آبیار، در چهار فیلم سینمایی بازی کرد که «ملاقات خصوصی» مهم‌ترین آن‌هاست. «تی تی»، «ابلق» و «عامه‌پسند» دیگر فیلم‌های این بازیگر هستند که به اندازه‌ی قبلی‌ها دیده نشدند.

شکیبا از کلیشه شدن فراری است و نمی‌خواهد فقط در یک قالب و تیپ تکرار شود. برای فرار از همین موضوع نقش‌های مختلفی را در سینما تجربه کرد و پس از درخشش در سینما دوباره به تلویزیون برگشت تا در قسمت سوم سریال سروش صحت به نام «فوق‌لیسانسه‌ها» بازی کند.

برخلاف بسیاری از بازیگران که پس از چهره شدن در سینما، از تلویزیون دوری می‌کنند، شکیبا این رویه را در پیش نگرفت و همچنان در تلویزیون حضور پیدا کرد. نوع برخورد او در سینما و تلویزیون طوری بوده که نه مغضوب سینماگران شده و نه مدیران جام جم را از خود دور کرده است. شبیه همان کاری را که سروش صحت انجام ‌داده.

 

بازی در تئاترهای لاکچری!

شکیبا همانطور که به تلویزیون وفادار مانده بود، به همکاری با دوستان قدیم ادامه داد و همچنان صداپیشگی شخصیت‌های عروسکی برنامه‌ی «مهمونی» ایرج طهماسب را برعهده گرفت. شکیبا با صداپیشگی شخصیت «بچه» جانی تازه به برنامه بخشید و این شخصیت عروسکی را در بین بینندگان به شخصیتی محبوب و دوست‌داشتنی تبدیل کرد. پس از سال‌ها مردم دوباره با تکیه کلام‌ها و بازیگوشی‌های یک شخصیت ارتباط برقرار کردند و نوع بیان و گویش او بین مردم ترویج یافت.

در میان تمام فعالیت‌های هنری شکیبا، جدی‌ترین انتقاد به بازی‌هایش در نمایش‌های لاکچری مثل «الیور توئیست» و «بینوایان»‌ مربوط می‌شود. شکیبا که خود از جنس تئاتر است و کارش را نمایش‌های کوچک و دانشگاهی شروع کرده، می‌توانست کارش در تئاتر را همچنان با این جنس از این نمایش‌ها ادامه دهد و خیلی به سمت نمایش‌های پرزرق و برقی که هدف اولیه‌شان تجارت و کسب درآمد است، نزدیک ‌نشود. بهرحال رقم دریافتی‌ها در چنین نمایش‌هایی انقدر سنگین و گول زننده است که هر هنرمندی را فریفته حضور می‌کند.

هوتن شکیبا با بازی در نقش‌های مختلف نشان داده توانایی بالایی در کمدی و تراژدی دارد. سینما و تلویزیون ایران کمتر چنین بازیگرانی را به خودش دیده و این یک ویژگی مهم در آینده‌ی کاری شکیبا به شمار می‌رود. این بازیگر اگر همچنان هوشمندانه نقش‌هایش را انتخاب کند و در مسیر پیشرفت باشد مسیر روشنی را در سینما، تئاتر و تلویزیون پیش‌روی خودش می‌بیند.