نگاهی به نمایش «از زیر زمین تا پشت بام»/ تلاشی ناموفق برای تکرار یک تجربه موفق

افسانه ماهیان دو سال پیش با اجرای نمایش «هم هوایی» در ژانر تئاتر مستند یکی از آثار درخشان حوزه هنرهای نمایشی را به روی صحنه برد. داستانِ نمایش از سه زن از سه طبقه مختلف حرف می‌زنند؛ یکی شهلا جاهد معشوقه معروف ناصر محمدخانی، دیگری همسر شهید عباس دوران و شخصیت بعدی لیلا اسفندیاری قهرمان کوهنوردی که جانش را در مسیر فتح یکی از قله‌ها از دست داد.

مهین صدری برای نگارش نمایشنامه «هم‌هوایی» نزدیک به دو سال زمان صرف کرد تا زیر و بم‌های زندگی این سه شخصیت را در آورد و ماهیان هم با کارگردانی خوبش نمایشی تماشایی را رقم زد.

ماهیان در نمایش تازه‌اش دوباره بر همان مسیر «هم‌هوایی» قدم گذاشته است. نمایشی در ژانر مستند که بیانگر زندگی اعضای گروه «سگ‌های زرد» است. نمایش همان سبک تجربه قبلی کارگردان را دنبال می‌کند و شخصیت‌ها به صورت مونولوگ داستان شخصیت‌شان را روایت می‌کنند اما این تلاش ماهیان برای تکرار موفقیت «هم هوایی» کاملا ناموفق از آب در آمده است.

«از زیر زمین تا پشت بام» بر خلاف «هم هوایی» به لحاظ اجرایی مشکلات بسیاری دارد که باعث می‌شود تماشاگر با اثر ارتباط برقرار نکند. مهمترین ایراد نمایش نداشتن اتمسفر و فضای لازم برای درگیر کردن مخاطب است. «از زیر زمین تا پشت بام» بر خلاف تجربه پیشین کارگردانش تماشاگر را درگیر شخصیت‌ها و مونولوگ‌های گفته شده نمی‌کند.

این عدم ارتباط‌گیری تا پایان کار همراه تماشاگر باقی می‌ماند. نه متن قدرت برانگیختن احساس بیننده را دارد و نه بازی‌ها و کارگردانی فضایی را برای تماشاگر مهیا می‌کند تا با شخصیت‌ها همرا شود. حتی لحظاتی که سعی شده فضای احساسی به تماشاگر بدهد با وجود گریه و حس و حال بازیگران هیچ حسی را منتقل نمی‌کند.

«از زیر زمین تا پشت بام» همچنین هیچ تحلیلی از شخصیت‌ها ارائه نمی‌دهد. اثر عمق ندارد. بازیگرها تنها روایتی خام از زندگی این گروه می‌دهند. زندگی‌ای که چندان بار دراماتیک ندارد و چیز زیادی به مخاطبش نمی‌دهد.

بازی‌ها هم چنگی به دل نمی‌زند. صابر ابر و هوتن شکیبا و الهام کردا دقیقا همان‌هایی هستند که در کارهای قبلی‌شان دیده شده‌اند. کاملا تکراری. هیچ لحظه درخشان و خاصی هم از بازی‌های هیچ‌کدام‌شان دیده نمی‌شود. «از زیر زمین تا پشت بام» درست برخلاف «هم هوایی» که تا مدت‌ها پس از تماشای نمایش یقه مخاطب را می‌گرفت فارغ از هر لحظه درخشانی است.