اوایل دهه ٨٠، دوران اوجگیری موسیقی پاپ در ایران و ظهور ستارههایی جدید در داخل کشور بود. مردمی که تا آن زمان ماهها انتظار میکشیدند تا نوار کاست یا ویدیویی از خوانندگان محبوبشان در آن سوی آبها به دستشان برسد، به سمت جوانانی در حوالی خودشان کشیده شدند که ترانههایی مطابق سلیقه آنها میخواندند. محسن چاووشی، محسن یگانه، فرزاد فرزین، احسان خواجهامیری و رضا صادقی، خوانندگانی بودند که توانستند به سرعت هوادارانی تیفوسی برای خود دستوپا کنند. در این میان خوانندگان دیگری نیز بودند که صدای آنها از ضبط خودروهای خیابانهای سراسر ایران شنیده میشد اما خیلی زود فراموش شده و از صحنه کنار رفتند. اتفاقی که در سینما و فوتبال هم نمونههای مشابه زیادی دارد. در این گزارش نقبی به خاطرات تعدادی از این خوانندهها میزنیم که در دهه ٨٠ به شهرت رسیدند اما دیگر نامی از آنها شنیده نمیشود.
ضلع شکسته مثلث طلایی
سال ١٣٨۴ دو خواننده با نام مشابه «محسن»، بازار موسیقی را به تسخیر خود درآوردند. چاووشی و یگانه با آهنگ «نشکن دلمو» توجه مخاطبان در همه ردههای سنی را به خود جلب و عنوان آهنگ «هیت» سال را از آن خود کردند. این دو کارهای زیادی را با همخوانی یکدیگر به انتشار رساندند که مورد اقبال عمومی نیز قرار گرفت اما این مثلث، ضلع سومی هم داشت؛ حامد هاکان. صدای او در قسمتی از آهنگ «نشکن دلمو» نیز شنیده میشد و در دیگر آهنگ پرطرفدار چاووشی و یگانه یعنی «آهای خبر نداری» نیز حضور داشت اما برخلاف آن دو که توانستند مسیر حرفهای را بهطور صعودی ادامه دهند و با انتشار آلبومهای رسمی به هواداران میلیونی خود اضافه کنند، هاکان کمکم از صحنه موسیقی محو شد. هر چند او در سالهای بعد تکآهنگهایی را روانه بازار کرد اما هیچگاه نتوانست ذرهای از محبوبیت ١٠سال قبل خود را زنده کند. چاووشی که در دوران فعالیت زیرزمینی خود چندین آهنگ دوصدایی مانند «قاتل حرفهای»، «یه دل دارم» و «شهد مسموم» را همراه با هاکان منتشر کرده بود، بعدها گفت که از همکاری با این خواننده احساس پشیمانی میکند چون او با اعتبارش بازی کرده است.
کپیهای تمامنشدنی
اوایل و اواسط دهه ٨٠ زمانی بود که خوانندههایی با پیروی از سبک و حتی تقلید صدای سیاوش قمیشی قصد داشتند برای خود مخاطب دستوپا کنند. معروفترین چهرهها در این زمینه محسن چاووشی و مجتبی کبیری بودند. چاووشی کمکم راه خود را جدا و با ایجاد سبکی مختص به خود، حتی مقلدانی نیز پیدا کرد اما آلبومی در سال ١٣٨۵ به بازار آمد که حتی نام فامیلی خواننده آن با قمیشی یکی بود. آن زمان هنوز دانلود به این شدت گسترش پیدا نکرده بود و مردم CD آلبومهای مورد علاقه خود را از استریوها و بهخصوص کافینتها البته به صورت کپی! تهیه میکردند. آلبومی با صدای کیارش قمیشی به نام «رو در و دیوار این شهر» در اوج محبوبیت چاووشی و یگانه، نگاهها را به سمت خود جلب کرد. بعدها مشخص شد نام واقعی این خواننده جوان محمد زارع است. قطعه محبوب دیگر این آلبوم «وقتی رفتی باز هوا بد شد» نام داشت که عده زیادی تا مدتها فکر میکردند خواننده آن رضا صادقی است! زارع چند آلبوم دیگر ازجمله «دیوانه از قفس پرید» و «رو در و دیوار این شهر ٢» را منتشر کرد اما هیچگاه نتوانست به موفقیت گذشته خود بازگردد.
خوابو از چشام بگیر…
اگر در سالهای ٨۴ و ٨۵ از دسته آدمهایی بودید که باید صبح زود از خواب بیدار میشدید تا به محل کار، مدرسه یا دانشگاه بروید و هنگام خوردن صبحانه، تلویزیون را نیز روشن میکردید، بعید است آهنگ «راز» را نشنیده باشید. «خوابو از چشام بگیر مثل همیشه… بگو عمر عاشقی تموم نمیشه» با صدای انرژیک و زیبای مازیار عصری، خواب را از سر هر کسی میپراند! از این آهنگ استقبال فوقالعادهای صورت گرفت و بارها و بارها از صداوسیما و حتی شبکههای ماهوارهای پخش شد. او که در شانزدهمین جشنواره تولیدات صداوسیما عنوان برترین خواننده پاپ را هم از آن خود کرده بود، همکاریهایی با بنیامین بهادری و گروه آریان نیز انجام داد اما دیگر کسی شور و هیجانی برای شنیدن صدای مازیار عصری نداشت. او هنوز هم هرازگاهی به مناسبت جشنها و اعیاد در تلویزیون حاضر میشود و به اجرا میپردازد.
شهرت تنها با یک آهنگ
تعداد خوانندههایی که در دهه ٨٠، آثار هیت منتشر میکردند اما کسی نامشان را نمیدانست، کم نبود. «یه روزی یه روزگاری… حرف بین ما نگاه بود» بعید است حداقل یک بار این آهنگ به گوشتان نخورده باشد. صدایی غمگین با تحریرهای زیاد که با این قطعه، جای خود را در میان مخاطبان موسیقی باز کرد. «پویان» نام خواننده این کار بود که از شاگردان مجتبی عسگری (یکی از خوانندگان جوان عرصه موسیقی سنتی) محسوب میشد. او بعد از این کار تقریبا از موسیقی محو شد. پویان مدتی بعد آهنگ «اما افسوس تو رو خواستن دیگه دیره..» از ساختههای استاد تورج شعبانخانی را که توسط بسیاری از خوانندهها مانند فریدون آسرایی اجرا شده، بازخوانی کرد اما هیچگاه نتوانست حتی به موفقیتی که با آهنگ «عروسک» کسب کرده بود، نزدیک شود.
حالا من یه آرزو دارم…
«حالا من یه آرزو دارم تو سینه… که دوباره چشم من تو رو ببینه…» شاید اسم خواننده این ترانه را نمیدانید و هیچ وقت هم آلبوم او را گوش نکردهاید اما احتمالا حداقل یک بار آن را شنیدهاید. آهنگی که در عروسی، جشن تولد و حتی مراسم عزا پخش میشد و نشان از محبوبیت بالای ترانه سال آن زمان داشت. آرش دلفان با انتشار آلبومی در شهر چالوس مازندران، بازار موسیقی ایران را قبضه کرد. آلبومی به نام «چالوس» که با صدای خاص خواننده و ملودیهای ساده گیتارش به دل مخاطبان نشست. آلبوم «بدبیاری» این خواننده با قطعهای به همین نام نیز با استقبال مواجه شد اما دلفان هم کمکم سیری نزولی را طی کرد و دیگر اثری از او شنیده نشد. درسال ١٣٩١ ریمیکس آهنگ «هوای دل» یا همان «حالا من یه آرزو دارم…» با همخوانی کامران مولایی منتشر شد اما دیگر توجه کسی را به خود جلب نکرد. البته در سریال پایتخت، «رحمان» و «رحیم» وقتی موهای «نقی» و «ارسطو» را کوتاه میکردند این آهنگ را زیر لب میخواندند تا نشان دهند آرش دلفان حداقل هنوز در زادگاه خود محبوب است.
دلم عاشقت نمیشه…
سال ٨۵ خوانندهای جوان با آهنگی به نام «تقدیر»، بمبی را در عرصه موسیقی پاپ ترکاند. کمتر کسی این آهنگ را به اسم میشناسد و برای جستوجوی آن در سایت گوگل بهتر است مصرع اول ترانه را تایپ کند! «دلم عاشقت نمیشه… اینو خوب بدون همیشه… که من از آهن و سنگم… ولی تو از جنس شیشه» قطعهای بود که در تلفن همراه اکثر جوانان پیدا میشد. تنظیم این کار را کیارش پوزشی، یکی از اعضای «گروه سون» انجام داده بود. شهاب بخارایی با تحریرهای صدای خود و ملودیهای ضربی کارهایش مورد توجه قرار گرفت. هیچ یک از کارهای دیگر آلبوم اول او یعنی «منو بشناس» به اندازه آهنگ «تقدیر» شنیده نشدند. بخارایی یکسال بعد آلبومی به نام «بیقرار» را منتشر کرد اما تکرار موفقیت یکی از هیتترین آهنگهای سال ٨۵، نشدنی بود. گفته میشد قرار است او پس از هفتسال سکوت، آلبومی جدید به بازار بفرستد اما هنوز این اتفاق رخ نداده است. شهاب بخارایی، یکی دیگر از صداهایی بود که میتوانست به یکی از قطبهای نسل نو موسیقی پاپ بدل شود اما خیلی زود در ذهن مخاطبان موسیقی کمرنگ شد.
همترانه یاد من باش…
آخرین روزهای تابستان سال ٨۴ بود که آلبوم «روزهای بیخاطره» با صدای سیاوش قمیشی منتشر شد. مثل همیشه یغما گلرویی با سه ترانه حضور پررنگی در این آلبوم داشت. قطعه «همترانه» در کنار «تصور کن» به سرعت در میان جوانان دستبهدست میشد اما در همان سال به یکباره آلبومی در ایران منتشر شد که «همترانه» را با آهنگسازی و البته صدایی جدید در خود داشت. گلرویی دلیل این اتفاق را اصرار خوانندگان برای بازخوانی کارهای موفق عنوان کرد. محمدرضا آزادپور با صدایی تحریری توانست در نخستین حضور خود در عرصه موسیقی به فروش خوبی دست پیدا کند. ترانههای موفق دیگر این آلبوم «بنویس از خورشید»، «سفر» و «چی میخواستیم و چی شد» بودند که علت محبوبیت آن را میتوان استفاده از فضاها و ریتمهای مختلف برای در نظر گرفتن همه سلیقهها دانست. چهرههای سرشناسی مانند ترانه مکرم و بهنام ابطحی علاوه بر یغما گلرویی در این آلبوم حضور داشتند. آزادپور میتوانست رقیبی جدی برای احسان خواجهامیری در سبک پاپ-سنتی باشد اما او مانند بسیاری از همکاران خود به دلیل پخش کلیپهای آثارش در شبکههای ماهوارهای ممنوعالکار شد و ٩، ٨ سال را به دور از موسیقی گذراند. آزادپور قصد داشت، آلبومی جدید را به بازار بفرستد اما مشخص نیست میتواند طرفداران گذشتهاش را دوباره با خود همراه کند یا خیر.
وقتی که میرفتی…
سال ٨۵ را میتوان نقطه عطفی در موسیقی پاپ ایران دانست. ظهور خوانندگان زیادی که هر چند صدای بسیاری از آنها توانست به دل مردم بنشیند اما خیلی زود نیز محو شدند. آرش یوسفیان را میتوان یکی از این افراد دانست. او با صدایی خشدار که بیشتر آهنگهایش را در گام پایین میخواند، موفق شد نام خود را مطرح کند. قطعه «یه دوستی ساده» از آلبومی به همین نام باعث شد یوسفیان نیز در کنار دیگر خوانندگان جوان و مشهور آن زمان قرار بگیرد. قطعه «ظالم» از دیگر کارهای محبوب او بود که با استقبال مواجه شد. یوسفیان، ترانهسرایی و آهنگسازی کارها را نیز خودش برعهده داشت. البته به دلیل اینکه کارها به صورت رسمی منتشر نمیشد مانند آثار بسیاری از همدورهایهای او، اطلاعات دقیقی از آلبومها و سال انتشار آنها در دست نیست اما هر چه بود آرش یوسفیان را میتوان یکی از جرقههای موسیقی پاپ در آن دوره دانست که البته خیلی زود نیز فراموش شد.
نمییاد اونی که دلم میخواد…
اواخر دهه ٨٠ به نوعی آشفته بازار موسیقی محسوب میشد، چون به یکباره تعداد خوانندهها افزایش پیدا کرد و هر روز دهها و حتی صدها آهنگ از خوانندگانی منتشر میشد که اسمهای ناآشنایی نیز داشتند. در این میان و در سال ٨٧ یک صدای تازه به کامپیوترها و ضبط ماشینها راه پیدا کرد. کیوان داوودی با آلبوم «نمیاد» و آهنگ هیت خود به همین نام، رقبا را کنار زد. این آلبوم هشت قطعه دیگر نیز داشت که هیچکدام به اندازه قطعه سرآلبومی با استقبال مواجه نشدند. داوودی ۶سال بعد آهنگی به نام «بار آخر» را منتشر کرد که وجود یک نام روی کاور آن حتی کسانی را که به صدای او علاقهای نداشتند، ترغیب کرد تا این آهنگ را گوش کنند. مرتضی پاشایی بهعنوان تنظیمکننده در این اثر حضور داشت و همین نکته برای طرفداران او کافی بود تا این کار را دانلود کنند. البته استقبال چندانی از تکآهنگ داوودی نشد تا او نیز دوران موفقیت کوتاهی را تجربه کند.
سر قرار؛ آهنگ و کلیپی پر سروصدا
دهه ٨٠ شاهد صدایی جدید با سبکی امروزی بود که خیلی زود توانست نظر مثبت قشر جوان را به خود جلب کند. آریا جهانمیرزایی با دو آهنگ «دل من» و «سر قرار» به پای ثابت موزیکپلیرهای نسل امروز تبدیل شد. «دل من دست بردار… دیگه بسه انتظار… دیگه هی اسمشو تو به یاد من نیار… اون دیگه نمیاد… عمر تو هدر نکن… دل من دل من… منو دربهدر نکن…» آهنگی به سبک «آخه دل من» محسن یگانه بود که بیشتر به حرفزدن شباهت داشت و با توجه به تازگی این سبک مورد استقبال قرار گرفت اما آهنگ «سر قرار» بود که باعث به شهرت رسیدن «آریا» شد. آهنگی شاد با شعری کاملا ساده و به دور از اغراقهای شعری در وصف معشوق که توانست گل کند. کلیپ این کار نیز جزو معدود ویدیوهای زمان خود بود که از یک دختر مدل در آن استفاده شد و شبکههای ماهوارهای نیز بارها آن را پخش کردند. جهان میرزایی در سال ٨٧ آلبومی به نام «اکازیون» روانه بازار کرد اما ظهور صداهای جدید دیگر، مجالی به درخشش دوباره او نداد.
جهنمی که بهشت شد
سالهای آغازین دهه ٨٠ را میتوان دوران شکلگیری و به اوج رسیدن ترانههای «واسوخت» دانست. اشعاری با مضامین نفرینی و بیزاری از معشوق که با ترانه «نفرین» مریم حیدرزاده و اجرای محسن چاووشی به شدت مورد استقبال جوانان نیز قرار گرفت. هر چند چاووشی بعدها از اجرای این قطعه اظهار پشیمانی کرد اما دیگر نمیشد این جریان را متوقف کرد. یکی از خوانندگانی که با چنین ترانههایی به شهرت رسید، علی اصحابی بود. آهنگ «جهنم» یا همان «به خدا جهنمم جایی واسه تو نداره…» را در خیابانها میتوانستید بشنوید تا به محبوبیت آن پی ببرید. از اصحابی، آلبومی زیرزمینی با نام «لاف عاشقی» در سال ٨۵ به بازار آمد که الیاس شیرزاد بهعنوان تنظیمکننده در آن حضور داشت. نکته جالب وجود قطعهای به نام «آدمکوکی» در این آلبوم بود که هیچ شباهتی به صدای اصحابی نداشت اما به سبک اکثر آثار آن زمان که نام سازنده کار در ابتدای قطعه گفته میشد از علی اصحابی بهعنوان خواننده نام میبرد. اصحابی همچنین آهنگ «آخه دل من» را که مردم آن را با صدای محسن یگانه میشناسند در این آلبوم قرار داده بود. بعدها یگانه مدعی شد که اصحابی از او بهخاطر خواندن این اثر عذرخواهی کرده اما خواننده آلبوم «لاف عاشقی» مدعی شد این اثر را از فردی به نام «شهاب مقدم» خریداری کرده و خودش مالک اصلی اثر محسوب میشود. مقدم درواقع همان خواننده قطعه «آدم کوکی» بود که بعدها با خواندن آهنگی توهینآمیز، اعتراض خود را به سرقت اثرش نشان داد. اصحابی در سال ٨٩ نخستین آلبوم رسمی خود را با نام «تو راست میگی» روانه بازار کرد. او همچنین قطعهای دو صدایی با نام «دست خودت نیست میدونم» به همراه میلاد بیک منتشر کرده بود که علاوه بر به رخ کشیدن اوج صدایش توانست نظر مخاطبان را هم جلب کند اما آلبومهای بعدی او مانند «کولاک» و «دیره» دیگر نتوانست پا به پای ذائقه مخاطب حرکت کند. شاید بتوان آخرین اثر علی اصحابی را که با استقبال مواجه شد قطعه «هوای خونه برگشته» به همراه فرزاد فرزین و بهنام صفوی دانست که برای نوروز ٨٩ ساخته شده بود.
برادران نارفیق!
در آن دوره اکثر خوانندگان جوان به صورت انفرادی فعالیت میکردند اما دو برادر نیز بودند که با انتشار یک آلبوم، نام خود را در کنار خوانندگان بزرگ آن زمان مانند چاووشی و یگانه مطرح کردند. آلبومی با نام «نارفیق» که البته به سبک بیشتر آلبومهای پاپ آن زمان یعنی زیرزمینی تکثیر شد و از کامپیوترها سردرآورد. «نارفیق» جزو معدود آلبومهایی بود که تمام قطعههایش مورد توجه قرار گرفت و نام حمیدرضا و علیرضا را بر سر زبانها انداخت. «نارفیق»، «سربازخونه»، «گرگ» و «سیم آخر» ازجمله کارهای موفق این آلبوم بودند. این استقبال بهحدی بود که آنها آلبومی با نام «نارفیق ٢» را نیز روانه بازار کردند اما دیگر دوران افول این دو برادر آغاز شده بود. آنها تکآهنگی با حضور علی اصحابی که در آن زمان به شهرت رسیده بود نیز منتشر کردند اما آرامآرام دیگر خبری از این دو در دنیای موسیقی شنیده نشد.
بزرگوار امون بده…
در دهه ٨٠ کافینتها رونق بسیاری داشتند و یکی از شغلهای پردرآمد محسوب میشدند. با همهگیرشدن «چترومها» و محبوبیت یاهو (در غیاب شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، وایبر، واتسآپ، تلگرام و غیره) نوجوانان و جوانان پای ثابت کافینتها بودند که تمامی آنها تقریبا بدون استثنا، موزیکهای جدید را برای مشتریان پخش میکردند. قطعه «امون بده» را میتوان یکی از هیتترین آهنگهای دهه ٨٠ به حساب آورد که از بلندگوی تمام کافینتها شنیده میشد. آهنگی که به دلیل شعر و ملودی خاصش به راحتی در ذهن میماند. «بزرگوار امون بده… فقط یه بار امون بده… امون بده… امون بده… بالی تا آسمون بده…» خواننده این کار مسعود امامی بود که با همین یک اثر، نظر نسل جوان را به خودش جلب کرد. نکته جالب درخصوص این کار استفاده از کلمهای بود که تکیه کلام امیر قلعهنوعی محسوب میشد و عدهای به شوخی آن را هدیه به سرمربی سابق استقلال میدانستند! امامی دو آلبوم دیگر در سالهای ٩٠ و ٩٣ نیز منتشر کرد اما نتوانست قطعهای به محبوبیت و ماندگاری «امون بده» تولید و منتشر کند.
دیگران
خوانندگان بسیار دیگری را میتوان نام برد که مانند جرقهای در موسیقی پاپ پدیدار شدند و در مقطعی توجه مخاطبان را به خود جلب کردند و به شهرت رسیدند اما نتوانستند موفقیت خود را با ارایه آثاری جدید و قدرتمند ادامه دهند؛ کسانی مانند محسن چاووشی، محسن یگانه، رضا صادقی، بنیامین بهادری، فرزاد فرزین، احسان خواجهامیری و غیره که همچنان طرفداران پرشمار خود را حفظ کردهاند.
من دنبال اهنگ(بارون شدیده نازنین از تو بعیده نازنین) میگردم پیدا نمیشه