«همه می دانند» اصغر فرهادی سال گذشته در اسپانیا و با بازی بازیگران نام آشنای این کشور خاویر باردم و پنه لوپه کروز ساخته شد و در جشنواره کن هم اکران شد و بازتابهای مختلفی میان منتقدان داشت. با اینکه جشنواره کن سال 2018 با «همه میدانند» فرهادی افتتاح شد ولی در ادامه این فیلم نتوانست سهمی از جوایز داشته باشد.
حالا با انتشار غیرقانونی لینک دانلود فیلم، تماشاگران ایرانی که امکان اکران فیلم در ایران برایشان مهیا نبود، میتوانند به تماشای فیلم بنشینند و اثر یکی از بهترین کارگردانهای حال حاضر ایران و جهان را نظاره کنند. در ادامه به چند نکته درباره آخرین ساخته فرهادی اشاره میکنیم که نشان میدهد «همه میدانند» در کارنامه این کارگردان 46 ساله عقبتر از دیگر فیلمهای او قرار گرفته است. موضوعی که منتقدان در سایت معتبر نقد فیلم در راتن تومیتوز نوشتند و بهطور کلی بیان داشتند:« در همه میدانند، علیرغم تلاشهای بازیگران برجستهٔ آن، نتیجه نهایی بدتر از مجموع عملکرد تکتک اجزای تشکیلدهنده فیلم است و یک گام رو به عقب برای نویسنده و کارگردان آن اصغر فرهادی.»
- باید قبول کنیم هنر و اندیشه فرهادی در محدوده جغرافیایی ایران قابلیت پرورش بیشتر و بهتری نسبت به دیگر کشورهای دنیا دارد. خاستگاه فکری و هنری اصغر فرهادی به جایی تعلق دارد که در آن زاده و بزرگ شده و با تمام محدودیتهایش در آن زندگی کرده و فیلم ساخته و هیچ جای دیگری نمیتواند این تجربههای زیستی را پیاده کند. او شاید در پیشرفتهترین کشورهای دنیا بتواند به راحتی فیلم بسازد ولی نمیتواند آن بینش اجتماعیاش که محصول سالها در جامعه ایران بوده را به راحتی در قالب فیلمنامه در بیاورد. این را تجربه دو فیلمی که در خارج از کشور ساخته نشان میدهد. دو فیلمی که با فاصله از فیلمهای فرهادی در ایران عقبتر هستند و حتی بتوان ضعیفترین فیلمهای کارنامه این کارگردان دانست. «گذشته» و «همه میدانند» از فیلمهای فرهادی در دهه هشتاد و نود شمسی پائینتر هستند و هر مخاطب و منتقدی که بخواهد درباره کارنامه فرهادی صحبت کند همچنان نام «درباره الی»، «جدایی» و حتی «فروشنده» و «چهارشنبه سوری» را میبرد.
- یکی از جذابیتهای فیلمهای فرهادی پرداختن به لایههای مختلف در فیلمنامه است. داستانهای او چند وجهی و شخصیتپردازیهایش پر از ریزهکاری است و همینهاست که او را از صف دیگر کارگردانان ایرانی جدا میکند. فرهادی در تمام فیلمهای چند سال اخیرش نیم نگاهی به وضعیت رو به افول طبقه متوسط در جامعه ایران داشته و سعی کرده در فیلمنامههایش به بخشی از معضلات اخلاقی و بحرانهای هویتی این طبقه بپردازد. او هر چه در آثار قبلیاش در لفافه از بحران اخلاقی جامعه صحبت میکرد در «فروشنده» به طور عیانتری حرفهایش را زد و تصویر یک اجتماع در حال افول را روبرویمان قرار داد. فیلمنامه «همه می دانند» چنین لایههای عمیقی را ندارد و فیلم تنها در همان لایه رویی داستان روایت میشود. شخصیتها عمق ندارند و نمیتوانند مخاطب را با خودشان درگیر کنند. فرهادی عملا نتوانسته در «همه می دانند» آن درک و پردازش عمیق از اجتماع و شخصیتها را داشته باشد و از یک حدی بیشتر نتوانسته به دل آدمهای فیلمش برود. «همه میدانند» از این موضوع بیشتر از هر چیزی ضربه خورده است.
- فرهادی سالهاست به سبک مشخص در فیلمنامه نویسی رسیده است. او در فیلمنامهاش با پنهان کردن بخشی از داستان، تعلیق به وجود میآورد و در ادامه با دادن اطلاعات قطرهچکانی در انتها تماشاگر را به سمت واقعیت سوق میدهد تا او قضاوتکننده نهایی باشد. «چهارشنبه سوری»، «درباره الی»، «جدایی» و «فروشنده» اوج هنرنمایی فرهادی در نگارش این سبک پر از تعلیق فیلمنامه نویسی بود که سعی شده بود این بار هم در «همه میدانند» تکرار شود. به نظر میرسد کارگردان نامآشنای ایرانی برای در اوج ماندن باید به سراغ سبکهای دیگر درام نویسی برود. او امتحانش را در این چند ساله و در فیلمهای چند سال اخیرش پس داده و مخاطبان فیلمهایش دیگر میدانند او به چه سبک و سیاقی داستانش را روایت خواهد کرد. فرهادی باید ریسک تغییر کردن را بپذیرد و نبوغش را در سبکهای دیگر درام نویسی نشان دهد. فرهادی با «درباره الی» و «جدایی» ما را به قله فیلمهای درام برده و ما از او انتظار داریم مخاطبانش را روی قله نگه دارد. این روند سینوسی و با فراز و فرود کارگردان محبوب ایرانی را دوست نداریم.
- این بار بر خلاف فیلمهای قبلی خبری از پایان باز نبود. انگار فرهادی سعی می کند برای فیلمهایی که در خارج از کشور می سازد پایان باز را در نظر نگیرد. در «گذشته» که این اتفاق افتاد و این بار هم در «همه میدانند» همهمان به یقین فهمیدیم ماجرای دزدی کار کیست. نکته مهمتر اینجاست که پایان بندی «همه می دانند» آن ضرباهنگ همیشگی که در فیلمهای قبلی فرهادی بود را نداشت. حتی آن اطلاعات قطره چکانی هم موجب شگفت و حیرتمان نمیشد. در «همه می دانند» همه چیز معمولی بود. یک داستان معمولی با نقطه عطف و گره های معمولی و در پایان هم یک پایان بندی معمولی. با دیدن «همه می دانند» شگفتزده نشدیم و همه چیز با پایان فیلم برایمان تمام شد. آن درگیر کنندگی آثار فرهادی در این فیلم وجود نداشت و با پایان فیلم همه چیز برای مخاطب هم تمام میشود.